کارشناسان معتقدند نامزدها راهکار تخصصی برای سروسامان بخشیدن به بازار سرمایه ندارند
بسته پیشنهادی بورس تا ۱۴۰۴
کلیگویی نامزدها
«اهمیت دادن به نقش بازار سرمایه در اقتصاد ملی یکی از مواردی است که انتظار میرفت نامزدهای ریاستجمهوری در برنامههای انتخاباتی خود داشته باشند که متاسفانه خبری از آن نبود»؛ این نظر علیرضا تاجبر، کارشناس بازار سرمایه درباره صحبتها و برنامههای بورسی کاندیداهای انتخابات است. او در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» با اظهار تاسف از صحبتهای شعارگونه و کلیگویی نامزدهای انتخابات درباره بازار سهام اظهار میکند: در مناظره اخیر بیشتر صحبتهای کاندیداها تخریب طرف مقابل و وعدههای اقتصادی بود که هیچ تطبیقی با واقعیتهای اقتصادی کشور نداشت. با وجود اینکه مناظره اول اقتصادی بود اما چیزی درباره بورس نشنیدیم و صرفا اشارههایی به آن شد. این اتفاق نشاندهنده آن است که هم کاندیداها و هم مشاوران آنها نسبت به سازوکار و اهمیت آن اطلاعات کافی ندارند.
او میافزاید: اظهارنظر کاندیداها در مناظره اخیر و صحبتهایی که این روزها داشتند کلیگویی و عمدتا حرفهای پوپولیستی است تا شاید بتواند عامه مردم را جذب کند. اما توجه داشته باشیم که در سال گذشته بیش از ۲۰ میلیون نفر وارد بازار سرمایه شدند و اگر این افراد با چنین سقوطی در بورس روبهرو نمیشدند بازار سرمایه به عنوان یک شغل دوم در این طیف تثبیت میشد و این افراد دیگر نیازی به یارانه ۴۰۰هزار تومانی یا یک میلیون تومانی نداشتند چون میتوانستند از طریق بازار سرمایه آن را به دست آورند ولی تبلیغات دولتی برای ورود به این بازار و پس از آن تامین مالی بیش از حد دولت از بازار سرمایه منجر شد که این افراد نه تنها سود و کسب درآمد نکنند بلکه با زیان هم مواجه شوند.
تاجبر با تاکید بر اینکه «نیازی نیست به مردم صدقه یا یارانه دهیم که همان میزان یارانه تورم ایجاد کند و بیاثر شود» میگوید: به جای این اقدامها لازم است به بورس احترام بگذاریم و نقش بورس را در اقتصاد کشور بشناسیم و آن را تقویت کنیم. باید مردم را به درستی به سمت بازار سهام هدایت کنیم که فعالیت در این بازار به شغل دوم آنان تبدیل و پساندازهایشان به سمت بورس هدایت شود. اگر این اتفاق بیفتد مطمئنا مردم مبالغ بالاتر از یارانههای وعده داده شده را بدون اینکه تورمی به کشور تحمیل شود از بازار سرمایه کسب میکنند.
این کارشناس بازار سرمایه با یادآوری برخی از وعدههای نامزدهای انتخابات میگوید: فردی که از بیمه کردن بورس صحبت میکند منظورش اوراق تبعی نیست. مشخص است به او یک کلیاتی گفتهاند و شناخت دقیق ندارد که چنین صحبتها و وعدههای غیرواقعی مطرح میکند. حمایت از بورس و صحبتهایی نظیراینکه شاخص را به فلان عدد میرسانیم، بحث کوتاهمدت است و وعده بنیادی و بلندمدت ساختاری نیست.
تاجبر با بیان اینکه تاکنون صحبت کارشناسیشده درباره بازار سرمایه از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری نشنیده است اضافه میکند: اگر بخواهیم کارشناسی شده از بورس صحبت کنیم باید به ظرفیتهای بورس برای تامین مالی توجه کنیم. در همین حال باید به این مساله که نباید بیش از اندازه از بورس تامین مالی شود و نباید بیش از اندازه به بورس اتکا کرد توجه شود. باید بر لزوم اصلاح ساختارها تاکید شود. باید درباره مسائلی چون قیمتگذاری، صادرات، عوارض صادراتی و ... بحث شود تا بتوان درباره بورس درست صحبت کرد و یک برنامه بلندمدت برای این بازار ارائه داد. اما متاسفانه تا الان هر چیزی از سوی نامزدها گفته شده بسیار سطحی و کوتاهمدت بوده است.
تکرار وعدههای غیرعملی
حامد ستاک، دیگر کارشناس بازار سرمایه نیز معتقد است تا به حال هرآنچه نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری درباره بازار سهام در مناظرهها و میتینگهای انتخاباتی خود گفتهاند، کلیگویی و شعارگونه بوده است؛ نه مسائل بنیادی و کارشناسی شده. او در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» توضیح میدهد: باید بازار سرمایه را به عنوان جزئی از اقتصاد کشور در نظر گرفت چون نمیتوان اینها را از هم تفکیک کرد. وقتی درباره تولید صحبت میشود انگار از بازار سرمایه صحبت میشود. اما تا الان صحبتهای تخصصی درباره بازار سرمایه از نامزدها ندیدیم و بیشتر کلیگویی بوده است.
او با اشاره به یکی از وعدههای انتخاباتی مبنی بر جبران خسارت سهامداران میگوید: مثلا گفتهاند ضرر سهامداران را جبران میکنند اما درباره چگونگی جبران این ضرر صحبتی نشده است یا اینکه اصلا باید جبران ضرری اتفاق بیفتد یا نه و ماهیت بازار سرمایه به چه شکل است، صحبتی نشده است.
این کارشناس بازار سرمایه یادآور میشود: وعدههایی که نامزدهای انتخابات در دورههای قبلی به مردم در حوزه اقتصاد مثل پایین آوردن نرخ بیکاری و تولید میدادند، این بار هم در حال تکرار شدن است اما فرق این دوره با دورههای قبلی در این است که این بار با توجه به تعداد سهامدارانی که به بازار سرمایه ملحق شدهاند، مشخصا درباره بورس هم صحبت میشود. اما این صحبتها خیلی کلیگویی است و اصلا تخصصی نیست تا بتوان با بررسی آنها به این نتیجه رسید که کدام کاندیدا میتواند مشکل بازار سرمایه را حل کند و برای این بازار برنامه دارد.
ستاک تاکید دارد که با توجه به اهمیت بازار سرمایه و نقشی که این بازار در زندگی مردم به دست آورده است، نامزدهای انتخابات باید برنامههای مدونی برای این بازار ارائه میدادند که به گفته او این مهم در برنامههای کاندیداها دیده نمیشود. او توضیح میدهد: متاسفانه از مردم برای ورود به بازار سرمایه بدون آمادهسازی بسترها و آموزش دعوت و همین مساله منجر به زیان آنان شد، در حالی که باید راههای سرمایهگذاری غیرمستقیم سهلالوصول در اختیار آنان قرار داده میشد. اینکه تنها به این توصیه اکتفا کنیم مردم از راه غیرمستقیم در بازار سهام، سرمایهگذاری کنند یک گزاره کلی است. برای تحقق این مهم باید دسترسی مردم به سرمایهگذاری غیرمستقیم را سهل کنیم، مانند شعب بانک که سر هر کوچهای وجود دارد و مردم راحت پول خود را در بانک میگذارند، بتوانند در بورس سرمایهگذاری کنند.
او اضافه میکند: اما الان اینگونه نیست و اگر یک نفر بخواهد به صورت غیرمستقیم در بازار سهام، سرمایهگذاری کند نیاز به تحقیقات، شناسایی، اعتبارسنجی و هزار داستان دیگر دارد. به عبارت دیگر راههای سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس برای مردم ساده و آسان نیست. نامزدهای انتخابات اگر واقعا دغدغه بازار سرمایه را دارند و ادعا میکنند که برای این بازار برنامه دارند باید برای این معضلات و مشکلات برنامه ارائه دهند نه اینکه کلیگویی کنند و شعار دهند.
ستاک میافزاید: آموزش بورسی اکنون یکی از الزامات بازار سرمایه است و باید عدالت آموزشی در این حوزه برقرار شود. نامزدها باید برای این موضوع برنامه داشته باشند و مثلا بگویند میخواهند از طریق رسانه ملی چنین امکانی را فراهم کنند.