بورسگرام
ریزش دومینووار سهام
آنها دیگر امیدی به بهبود اوضاع ندارند چرا که خرداد را هم با ریزش شاخص بورس شروع کردند و این مساله برایشان یک اتفاق عادی شده است. کاربرانی در توییتر و در چنین فضایی به این مساله میپردازند که با حجم بدهی دولت به بانک مرکزی، نباید به مردم قول معجزه زود هنگام را داد. مطرح شدن این موضوعات در فضای توییتر فارسی مانند جرقه است و آتش آن گاهی تا اینستاگرام و تلگرام هم زبانه میکشد. در این حال کاربران عادی و سهامداران خرد تازه آشنا شده با توییتر با عصبانیت و انتقادهای تند و تیز از آنچه بر آنها گذشته است مینویسند. در این شرایط برخی از فعالان حوزه اقتصاد هم سعی میکردند به این مساله بپردازند که سرمایهگذاری در بازارهای مالی ریسک دارد و سهامداران باید تحمل ریسک و شرایط را داشته باشند و البته با عقل و منطق پیش بروند و اسیر احساسات و هیجانها نشوند.
در همین رابطه دیروز سیامک قاسمی در صفحه شخصی خود نوشت: «یک روز ارز و طلا، یک روز بورس، یک روز رمزارز! اصلاح و ریزش و ترکیدن حبابها یک بخش جداییناپذیر از همه بازارهای مالی بوده و خواهد بود و برای رهایی از زیانهای سنگین، فقط باید به دامان عقل و اصول بدیهی همانند نظریه مدرن پرتفولیو یا سبد دارایی پناه برد!» بازهم مثل همیشه کاربرانی به صحبتها و وعدههای مسوولان در حوزه بورس در نوشتههایشان رجوع میکنند و با سند و مدرک سعی میکنند توجه دیگر کاربران را به عدم تحقق وعدهها و شعارهای داده شده در حوزه بورس جلب کنند. یکی از این وعدهها صحبتهای رئیس دولت دوازدهم در ۲۹ اردیبهشتماه بود که بیان کرده بود «بازار سرمایه را ما به اوج رساندهایم.» کاربرانی هم با بازنشر این صحبتها که به تازگی مطرح شده و همزمان با افت شاخص و صفهای فروش بوده است، به این مساله میپرداختند که شاید منظور رئیس دولت اوج ریزش بوده است که هر روز ادامهدار بوده و هست. یکی از توییتهایی هم که در این رابطه مورد توجه قرار گرفته بود، بازنشر فیلم همین اظهارنظرهای حسن روحانی بود و بعد از آن سیر نزولی شاخص بورس نوشته شده بود؛ چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت: بورس ۱۸ هزار واحد ریزش کرد. شنبه ۱ خرداد: بورس ۲۷ هزار واحد ریزش کرد. یکشنبه ۲ خرداد: بورس ۲۰ هزار واحد ریزش کرد. در چنین وضعیتی که ریزش شاخص بورس به صورت دومینووار و بدون توجه به تزریق پول به این حوزه و مسائل سیاسی و بینالمللی ادامهدار است، برخی از فعالان اقتصادی در نوشتههای خود به این موضوع میپردازند که بهتر است برخی از افرادی که در شورای عالی بورس حضور دارند و مخالف این وضعیت هستند و کاری را نمیتوانند به نفع بازار پیش ببرند یا جلوی دخالتها را نمیتوانند بگیرند استعفا دهند تا تر و خشک با هم نسوزند در این آشفته بازار. موضوع دیگری هم که مطرح میشود از این قرار است که با چنین شرایطی که سهامداران بورس با آن دست به گریبان هستند، بورس و بهبود وضعیت آن از چالشهای رئیس دولت آینده است که به سختی میتواند اعتماد دوباره مردم به این حوزه را بازگرداند.