شاخصکل سهام به مدد بزرگان سبز ماند؛ قفل کوچکترها باز نشد
گرگ و میش تقاضا در بورس
بازار سرمایه در نخستین روز از بازگشت دامنه نوسان متقارن ۵ درصدی اندکی دست به عصا رفتار کرد. در این روز اگرچه نماگر اصلی بورس تهران با بیش از ۵ هزار و ۵۰۰ واحد افزایش به کار خود پایان داد اما شاخص کل هموزن با کاهش مواجه شد. بررسی عملکرد روزهای اخیر بازار سرمایه مخصوصا پس از اعلام بازگشت دامنه نوسان متقارن و کاهش حجم مبنای شرکتهای بورسی به ۵/ ۱ میلیارد تومان نشان میدهد که اگر چه استقبال بازار و فعالان آن از این تصمیم مثبت بوده، با این حال همچنان اندکی ترس در میان فعالان این بازار وجود دارد.بدون شک روزهای معاملاتی طی شده از ۲۵ بهمن۹۹ تا ۲۲ اردیبهشت که سایه دامنه نوسان نامتقارن بر سر بازار سهام بود روزهای سختی برای فعالان بازار سرمایه بودهاند. در این مدت کاهش تقاضا به دلیل گیر افتادن سرمایه سرمایهگذاران در صفوف فروش و از سوی دیگر نبود انگیزه برای ورود به بازار سهام با افزایش ریسک نقدشوندگی شرایطی را موجب شده بود که در آن حتی فعالان قدیمی بازار سرمایه نیز چندان به حضور در بازار راغب نباشند. همه اینها به کنار در بیرون از بازار سرمایه نیز روند مذاکرات برجامی در هالهای از ابهام بود و نوسان قیمت دلار نیز روزهای خوبی را پیش روی بازار سرمایه قرار نمیداد. این در حالی است که در طول ماههای اخیر هم مسیر پیش روی بازار ارز نسبت به گذشته روشن شده است و هم احتمال حصول توافق میان اعضای فعلی و سابق برجام بیش از گذشته محتمل است. اینطور که به نظر میآید حداقل نسبت به ماههای قبل فضای روشنتری پیش روی بازار سرمایه برای تصمیمگیری وجود دارد. با این حال روشن شدن فضا نسبت به گذشته، لزوما به منزله بهبود شرایط نیست.
مزد ترس
اینطور که به نظر میآید بازار همچنان میترسد. پس از کلی فراز و نشیب مختلف در حوزه تغییرات قوانین و نوسانهای سیاسی و اقتصادی که بر قیمت سهام نیز اثر گذاشت، فعالان بازار همچنان به روند پیش روی آن خوشبین نیستند. بر این اساس بیراه نخواهد بود اگر بگوییم این بدبینی نه لزوما بنیادی بلکه بیشتر رنگ و بوی روانی دارد. بورس تهران در ماههای اخیر تقریبا روزهای زیادی را شاهد بوده که در آن بازگشت قیمتها به محدوده مثبت از سوی فعالان بازار به عنوان آغاز یک روند صعودی در نظر گرفته شده است. با این حال هر بار که این اتفاق افتاده پس از دو یا نهایتا چند روز روند نزولی با شدت قبلی مجددا خودنمایی کرده و هر چه خریداران رشته بودند نهایتا به راحتی به پنبه تبدیل شده است. با این دیدگاه اصلا دور از انتظار نخواهد بود که روزهایی نظیر روزهای گذشته در این بازار بیش از آنکه به عنوان آغازی بر صعود پایدار قیمتها در نظر گرفته شوند، بیشتر به عنوان فرصت فروش در نظر گرفته شوند. روز شنبه از مجموع ۴۵۴ نماد معامله شده در بورس و فرابورس اختلاف قیمت ۲۰۲ نماد در آخرین معامله با قیمت پایانی بیش از ۴ درصد بوده است که در بیشتر این نمادها قیمت آخرین معامله بیشتر از قیمت پایانی بوده؛ این مساله نشان میدهد که حجم معاملات در این نمادها به حدی کم بوده که افزایش قیمت روز جاری به رشد حداکثری بازه قیمت مجاز در روز جاری منتهی نخواهد شد. با توجه به زیاد بودن تعداد این نمادها اینکه تنها بر اساس معاملات نخستین روز هفته، بخواهیم پیشبینی دقیقی از مسیر پیش روی بازار بهخصوص در نمادهای کوچک ارائه دهیم چندان معقول به نظر نمیرسد؛ اما بدون شک اگر این رویه در نمادهای یاد شده با شدت بیشتری ادامه پیدا کند شکی نیست که گره معاملاتی در نمادهای مذکور همچنان تداوم خواهد داشت. این مساله آن هم وقتی که برخی از نمادها بین ۷۰ تا ۸۰ درصد قیمت خود را در طول یک سال اخیر از دست دادهاند شاید چندان برای سرمایهگذاران خرد بازار قابل هضم نباشد، ولی بدون شک مسالهای است که در متعادل شدن قیمتها آن هم در مسیر طبیعی بازار امری اجتنابناپذیر است. با این حال اگر واهمه سرمایهگذاران از روند پیش روی قیمتها اندکی کاهش یابد، میتوانیم منتظر افزایش قیمت در بازار باشیم.روز گذشته از مجموع نمادهای بورسی تنها ۲۱ درصد نمادها در محدوده مثبت معامله شدند و در مقابل ۶۶ درصد نیز محدوده منفی بودند. در این روز کل ارزش صفهای خرید ۶۷ میلیارد تومان بود که مقایسه آن با صفوف ۲۲۳۷ میلیارد تومانی فروش نشان از همین بدبینی اشاره شده نسبت به مسیر پیش روی بازار دارد.
خوشبینی به دلاریها
اما از ترسها و تردیدها که بگذریم، قدرت واقعیت در هر بازاری بیشتر است. در روزهای پیش رو اگرچه ترس از به تعادل نرسیدن بازار یا پایدار نبودن افزایش خالص خرید حقیقی امری پا برجا به نظر میآید، اما از این نکته نیز نباید غافل شد که در طول ماههای گذشته هم قیمت کامودیتیها در بازارهای جهانی تا حد قابلتوجهی افزایش یافته و هم نرخ تولید و فروش شرکتهای دلاری در ایران تضعیف نشده است. همین امر موجب شده نمادهای دلاری در روزهای گذشته در مرکز توجه فعالان بازار سهام بهخصوص حقیقیها قرار بگیرد. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد در روز شنبه نمادهای پالایشی و معدنی بیشترین تقاضا را در میان نمادهای یاد شده داشتهاند و در همین مدت تقاضا برای نمادهای فلزی نیز در حد مطلوبی بوده است. در مقابل اما نمادهای دارویی، بانکی و خودرویی که در ماههای گذشته تقاضای قابلتوجهی را به دلایل خوشبینانه به خود جلب کرده بودند، هم اکنون در صدر فهرست خروج پول حقیقی از بازار بوده است. به نظر میرسد کاهش واهمهها از افت بیشتر قیمت دلار و تثبیت آن در کانال۲۲ هزار تومان در شرایط فعلی دیگر عاملی باشد که توانسته در روزهای جاری به استقبال از قیمت نمادهای دلاری بیفزاید و از جذابیت ریالیها بکاهد.
یک نکته مهم
شکی نیست که به کار گرفتن دامنه نوسان متقارن در بازار سهام که رشد یکدرصدی نیز داشته طی روزهای اخیر یک گام مثبت رو به جلو خواهد بود. با این حال توجه به این نکته نیز ضروری است که با توجه به فضای نااطمینانی کنونی حتی با وجود کاهش چشمگیر حجم مبنا بهخصوص در نمادهای بزرگ مشکل گره معاملاتی موجود در نمادهای کوچک حل نخواهد شد. همانطور که در گزارشهای پیشین نیز به آن اشاره شد، با اینکه کاهش حجم مبنا میتواند بر جذاب شدن نمادهای بزرگ بیفزاید و خود این مساله نیز نهایتا به ارتقای نگاه بنیادی به بازار میانجامد، با این حال نکته مهم این است که فقدان معاملات روان خود به عاملی تبدیل میشود که بخشی از سرمایه مردم را در نمادهای کوچک مسدود خواهد کرد. این در حالی است که کاهش جذابیت سفتهبازی یا به قول بازاریها پروژه شدن سهام کوچک اگرچه یک نکته مثبت برای بازار سهام است، اما ماندن پول مردم پس از یک دوره طولانی و زیان سنگین در نمادهای کوچک اما پر تعداد بازار خود به عاملی تبدیل شده که از جذابیت بازار سرمایه نزد عامه مردم خواهد کاست. بر این اساس به نظر میرسد سازمان بورس در شرایط فعلی باید گامی مجزا و موثر برای رفع گره معاملاتی و متعادل شدن قیمت در نمادهای یاد شده بردارد.