این مفهوم نظریه سنتی انسان اقتصادی را که در اواخر قرن ۱۹ مطرح شده بود کاملا رد کرد. در نظریه انسان اقتصادی فرض بر این است که انسان بهترین و منطقی‌ترین تصمیم را در هر شرایطی می‌گیرد و تصمیمات او بهینه‌ترین تصمیم و بهترین حالت ممکن هستند. با پیشرفت علم روانشناسی و به دنبال آن علم مالی رفتاری این تئوری کاملا کنار گذاشته شد، چرا که انسان در تمام تصمیماتش، ازجمله تصمیمات مالی، تحت تاثیر عواطف، احساسات، فرهنگ جامعه و حتی باورهای عقیدتی اش قرار می‌گیرد. رفتار گروهی یا توده‌وار همچنین فرضیه بازار کارآ را نیز زیر سوال می‌برد. در تئوری بازار کارآ فرض بر این است که اطلاعات خیلی سریع در قیمت‌ها اثر می‌گذارند و تمام معامله‌گران به تمام اطلاعات به یک میزان دسترسی دارند و به همین دلیل اطلاعات خیلی سریع روی قیمت‌ها اثر می‌گذارد. به زبانی دیگر تئوری بازار کارآ بر این فرض استوار است که سرمایه‌گذاران در تصمیمات معاملاتی خود تمامی اطلاعات را مدنظر قرار می‌دهند. اما حقیقت این است که به‌طور کلی نمی‌توان برای بازارها ویژگی کارآیی مطلق یا غیر مطلق بیان‌کرد، بلکه می‌توان بازارها را بر اساس ترکیبی از این حالات تصور کرد که الزاما اتفاقات با سرعت روی قیمت سهام اثر نمی‌گذارند بلکه نوع قضاوت و برداشت سرمایه‌گذاران نسبت به اطلاعات روی قیمت سهام تاثیر می‌گذارد. رفتار توده‌وار به سه دلیل در بازار‌های مالی ایجاد می‌شود. دلیل اول تمایل افراد جامعه به تقلید از رفتارهای جمعی است. این رفتار حتی در زندگی روزمره نیز دیده می‌شود. افراد معمولا لباس، ماشین و وسایلی را انتخاب می‌کنند که به نظر اکثر افراد جامعه مقبول باشد. در مبحث مالی رفتاری نیز ما شاهد رفتارهای غیرمنطقی از معامله‌گران هستیم که بر اساس استدلال و منطق گرفته نشده‌اند، بلکه تنها براساس مشابهت با آنچه دیگران انجام می‌دهند یا آنچه دیگران از آنها انتظار دارند صورت می‌پذیرد.

پیروی کردن از افراد حرفه‌ای دلیل دوم رفتار گله‌ای دربین معامله‌گران است. به‌عنوان مثال اگر یک کارشناس خبره و مشهور در حوزه بورس به ما پیشنهاد خرید یک سهم را بدهد ما علاقه‌مند به پیروی از سیگنال وی هستیم. زیرا معتقدیم این کارشناس حتما بر اساس اصولی این پیشنهاد را داده است و فرض را بر این گذاشته‌ایم که این کارشناس حتما راه کسب سود در بازار را به‌خوبی بلد است. این عامل به‌خصوص زمانی پررنگ‌تر می‌شود که معامله‌گران دانش و تجربه لازم را نداشته باشند. دلیل سوم وقوع رفتارهای توده‌وار این است که اگر فرد همراه با سایر افراد جامعه کاری را انجام دهد و نتیجه آن کار شکست باشد، از انتقادها و سرزنش‌های دیگران در امان می‌ماند. زیرا به دلیل آنکه اکثریت این اشتباه را انجام داده‌اند خطای فرد توجیه شده و در واقع این یک ترفند است برای گریز از مورد انتقاد قرار گرفتن از تبعات تصمیم و کار اشتباه. و برعکس، اگر فردی عمل و تصمیمی برخلاف عموم انجام دهد مصداق شناکردن برخلاف جهت رودخانه و همرنگ نشدن با جامعه است. اگر فرد اشتباه کند و جمع تصمیم درست را بگیرد باعث سرخوردگی، کاهش اعتماد به نفس و منزوی شدن وی می‌شود. و اگر تصمیم درست را بگیرد و اکثریت تصمیم غلط، باز هم اثبات اشتباه به تعداد زیادی از آدم‌ها اگر نگوییم غیر ممکن است قطعا بسیار پرتنش و طاقت فرسا خواهد بود. به کمک مفهوم رفتارهای گله‌ای می‌توانیم علت به‌وجود آمدن نوسانات بازار را توضیح دهیم. به زبانی دیگر نوسانات بازار نتیجه یک رفتار اجتماعی است. چون اکثر سرمایه‌گذاران به‌خصوص افراد کم تجربه بیشتر وقت خود را در فضای مجازی می‌گذرانند، که از نظر سایر افراد باخبر شوند و کمتر وقت خود را مثلا روی مطالعه صورت‌های مالی شرکت‌ها و تحلیل آنها صرف می‌کنند. بنابراین در اکثر مواقع نوسانات بازار بر اساس اعداد و ارقام صورت‌های مالی و مباحث بنیادی صورت نمی‌گیرد بلکه شنیده‌ها و شایعات منتشر شده در بازار و هیجانات است که نوسانات را به‌وجود می‌آورند و قیمت سهم‌ها حداقل برای دوره‌ای کوتاه بر اساس پارامترهای بنیادی تعیین نمی‌شود، به‌خصوص زمانی‌که افراد بی‌تجربه وارد بازار می‌شوند. در چنین شرایطی ارزش ذاتی سهام دیگر مدنظر قرار نمی‌گیرد و عوام به دنبال خرید سهمی هستند که صرفا روند صعودی خود را حفظ کند و بتوانند در آینده آن را گران‌تر بفروشند.

درعلوم انسانی این امر ثابت شده است که نتیجه یک رفتار جمعی می‌تواند متفاوت از رفتار تک تک افراد جامعه باشد و معمولا نتیجه رفتار جمعی حتی با خواسته تک تک افراد فرق دارد. مثلا یک بانک در چه صورت ورشکسته می‌شود؟ در صورتی‌که تک تک افراد به این باور برسند که بانک کارآیی لازم را ندارد و همگی تقاضای دریافت پول خود را داشته باشند. هیچ یک ازاین افراد با قصد ورشکسته کردن بانک پول خود را از بانک بیرون نمی‌آورند اما نتیجه این رفتار جمعی است که باعث ورشکسته شدن بانک می‌شود.  در بازار سهام نیز همینطور است و نوسانات بازار نتیجه رفتارهای دسته جمعی معامله‌گران است، که هیچ یک به تنهایی قصد ایجاد چنین نوسانی را نداشته‌اند. آنچه در فکر و اعمال اکثر معامله‌گرها و سرمایه گذاران می‌گذرد ارتباطی با نتیجه نهایی که ایجاد می‌شود ندارد. نمونه آن زمانی است که ترس در بازار غالب می‌شود و هیجان فروش بالا رفته و بسیاری از معامله‌گران و سهامداران بدون منطق وتنها تحت تاثیر هیجان جمعی دست به فروش می‌زنند. زمانی‌که چنین هیجاناتی در بازار رخ می‌دهد شاهد افت شدید قیمت سهام می‌شویم. چرا که معامله‌گران برای فروش سهم با یکدیگر به رقابت می‌پردازند و همین رقابت، ضربه سنگینی را به کلیت بازار وارد می‌کند.  به‌عنوان مثال در سال ۹۹ رشد اعجازآور بورس موجب ایجاد حباب در قیمت عمده سهام شد، در حالی‌که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این قیمت‌ها کاملا کاذب و غیر واقعی بود. اما هجوم مردم عوام به سمت بورس و تشکیل صف‌های چند ۱۰ متری در مقابل درب کارگزاری‌ها موجب تداوم رشد قیمت‌ها می‌شد. در سوی مقابل نیز پس از ترکیدن حباب بورس در مرداد امسال، قیمت‌ها به قدری نزول کرد که قیمت سهام بسیاری از شرکت‌ها حتی از ارزش اموال شرکت نیز کمتر شد. این در حالی بود که سهامداران کماکان با ترس غالب بر بازار، برای فروش سریع تر با یکدیگر رقابت می‌کردند. هردوی این حالات، چه از سمت مثبت و چه از سمت منفی را می‌توان به‌عنوان مثال‌هایی از رفتار گروهی در نظر گرفت. تکنیکالیست‌ها معتقد هستند رفتار توده‌وار معمولا در موج پنجم الیوت و در انتهای یک روند رخ می‌دهد.