نقاشی صورت‌های مالی بانک‌ها

به عبارتی، پول که به‌طور معمول در حساب بلند مدت بانک‌هایی که اقدام به پرداخت سود سپرده با ارقام بالایی می‌کردند قرار داشت اکنون به سمت حساب‌های جاری بانک‌های بزرگ‌تر که مردم بیشتر عملیات‌های روزانه خود را در آنجا صورت می‌دهند میل می‌کند. به‌طور کلی تغییر فضای کسب‌و‌کار همزمان با ماه‌شمار شدن و کاهش سود سپرده بانکی به نفع صنعت بانکداری شده است و به نوعی دارایی‌های بانک‌ها در پی این اتفاق با افزایش قیمت نیز همراه شد‌ه‌اند. گفتنی است، گزارش‌های ۱۲ ماهه بانک‌ها نشان داد که با افزایش درآمد‌های مشاع و سایر موارد وضعیت این صنعت بهتر از گذشته شده است. اما در بانک‌هایی که از آن به‌عنوان بانک‌های بزرگ یاد می‌شود و به نوعی لیدری بازار را بر عهده دارند؛ ‌همین صورت‌های مالی نشان می‌دهد تقریبا نیرویی پنهان مشغول هموار‌سازی سود بانک‌ها است. بر این اساس امیدواریم که از لحاظ سود و زیان وضعیت آنها به طور کامل واقعی شود.  در گذشته صورت‌های مالی بانک‌ها بسیار سلیقه‌ای چیده می‌شد. این در حالی است که از سال‌های ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ صنعت بانکداری موظف به گزارشگری طبق استاندارد‌های بین‌المللی گزارشگری مالی IFRS شد اما متاسفانه پس از این اتفاق هم شاهد تغییر چندانی در این زمینه نبودیم. به‌عنوان مثال بررسی صورت‌های مالی بانک ملت نشان می‌دهد سود بزرگ شرکت با مالیات و مطالبات مشکوک‌الوصول پوشش داده شده است و از سویی دیگر بانک‌های صادرات و تجارت به گونه‌ای گزارشگری می‌کنند که زیان‌ده نباشند اما سود بالایی هم ارائه نمی‌کنند. چنین رفتاری از سوی برخی از بانک‌ها گمانه‌زنی‌ها درخصوص دستی که اقدام به نقاشی صورت‌های مالی آنها می‌کند را پررنگ‌تر از گذشته می‌کند.  بر این اساس در صورتی که سود و زیان سهام مورد ارزیابی قرار بگیرد شرایط به‌طور قطع به نفع صنعت بانکداری است اما در بعد گزارشگری مالی اتفاق ویژه‌ای برای این قبیل شرکت‌ها رخ نداده است. به هر روی کاهش سود سپرده بانکی باعث می‌شود که مردم حساب‌های بلند مدت خود را باطل کنند و به سمت حساب‌های جاری تغییر مسیر دهند از طرفی هزینه بهای تمام شده پول برای بانک‌ها نیز کاهشی ‌می‌شود. به‌طور کلی کاهش نرخ سود سپرده بانکی به نفع بازار سرمایه و بانک‌ها خواهد بود. در این بین نکته قابل‌توجه در صنعت بانک‌ چگونگی و میزان بدهی بانک‌ها است. به‌طور مثال چگونه یک بانک چند هزار میلیارد تومان مطالبات مشکوک‌الوصول دارد؛ پرسش آنجاست که از چه طریقی این منابع قرض داده شده که اکنون توانایی استیفای آن وجود ندارد. در این قبیل موارد هیات مدیره بانک باید پاسخگو باشد. چگونه می‌شود که بانکی توانایی دریافت بدهی‌ها را ندارد و همان بانک به هر طریقی که شده وام‌های در اختیار مردم را سریعا وصول می‌کند. چگونه می‌شود که پس از افزایش نرخ ارز همچنان یک بانک مطالبات مشکوک‌الوصول را در صورت‌های مالی خود شناسایی می‌کند. چه یغمایی در این بانک‌ها صورت گرفته است که هنوز سهامداران آنها تاوان گذشته را می‌دهند. متاسفانه عدم‌شفافیت در صورت‌های مالی این صنعت و به‌طور کلی شرکت‌های شبه‌دولتی باعث بزرگ‌ترین مشکل برای جامعه سهامداری شده است. در حال حاضر شرایط بازار سرمایه به گونه‌ای نیست که فقط صنعت بانک با افزایش همراه شده باشد بلکه اکثر صنایع همراه این جریان شده‌اند. به هر روی انتظارات تورمی باعث شده تا پول به سمت بازار سرمایه سوق پیدا کند و صنعت بانکداری هم یکی از صنایعی است که طرفداران خاص خود را دارد.