فضای پر از اما و اگر فعالان حوزه بورس
در هفته گذشته کاربران فعال در حوزه بورس و بازارهای مالی شاهد خبر عجیبی بودند و آنهم ورود شورای عالی امنیت ملی به بورس بود. یکشنبهای که گذشت این خبر با شروع به کار بورس در شبکهاجتماعی توییتر دست به دست میشد و اعلام شد که تعیین بازارگردان برای شرکتها از جمله دستورات این شورا برای بورس است. کاربران اما این موضوع را هم در روزهای بعد پشت سر گذاشتند. دوشنبه هفته گذشته، بورس بازهم شاهد ریزش شاخص بود. این موضوع بار دیگر صدای کاربران را در شبکههای اجتماعی درآورد. در این میان کاربران تازه وارد به فضای توییتر فارسی که برای اطلاع از اخبار حوزه بورس و صلاح و مشورت با فعالان بازار به این شبکهاجتماعی پیوستهاند، از جمله افرادی بودند که بهطور گسترده به وضعیت ریزش شاخص بورس گله و شکایت میکردند. اما در میان این دسته از کاربران، در هفته گذشته دو دسته دیگر هم در فضای توییتر فارسی به خوبی و با قدرت در حال فعالیت بودند. دسته اول، کاربرانی بودند که در نوشتههایشان این پیام را منتقل میکردند که تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، وضعیت بورس به همین شکل است و هیچکسی نمیتواند برای بهبود آن کاری کند. برخی از آنها حتی این موضوع را مطرح میکردند که ممکن است اوضاع از آن چیزی که امروز صدای سهامداران خرد را درآورده، بدتر هم بشود. دسته دیگر اما افرادی بودند که به وضعیت بورس در این روزها نگاه مثبتی داشتند. این افراد معتقد بودند که بورس در حال رسیدن به تعادل است و تقاضا در تمام بازار در حال شکلگیری است. این نکتهای است که این افراد خطاب به تازهواردان به بورس مطرح میکنند و میگویند این مساله مهمتر از مثبت یا منفی شدن شاخص کل بورس است و باید به آن توجه ویژهای داشته باشیم چرا که اگر تعادل به بورس بازگردد، تمام بازار درگیر آن میشود. در روز سهشنبه، بار دیگر و بعد از مدتها هسته معاملات دچار اختلال شد. کار به جایی رسید که مسوولان بورس اعلام کردند که معاملات در فرابورس به دلیل مشکلات فنی در هسته معاملاتی این بازار، با تاخیر انجام میشود. در آخر هفتهای که گذشت یکی از دیگر موضوعاتی که کاربران درباره آن صحبت میکردند و نظراتشان را با یکدیگر به اشتراک میگذاشتند، عرضه دارا سوم بود. البته که موضوع آن چنان نبود که اگر کاربران فعال در حوزه بورس و بازارهای مالی آن در شبکههای اجتماعی صحبت کنند؛ اما جزو موضوعاتی بود که توجه برخی از کاربران را به خود جلب کرده بود. کاربرانی که درباره عرضه باقیمانده سهام دولت در سه بانک ملت، تجارت و صادرات در قالب دارا سوم صحبت میکردند، از این موضوع مینوشتند که هنوز تکلیف دارا دوم مشخص نشده و از طرفی وعدههای مسوولان دولت برای محکم نگهداشتن بورس نقش بر آب شده است، پس خریدن دارا سوم اشتباه است و باید صبر کرد تا دارا دوم تعیین تکلیف شود و دید که بورس در یک ماه آینده و بعد از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به چه سمتوسویی میرود. اما یکی از موضوعاتی که در اکثر روزهای هفته گذشته هر روز مورد توجه کاربران در شبکههای اجتماعی بود، سکوت حسن روحانی، رئیس دولت دوازدهم درباره بورس بود. کاربران زیادی در روزهایی که حسن روحانی سخنرانی دارد، حرفهای او را پیگیری میکنند اما وقتی میبینند که مثل گذشته صحبتی درباره بورس نمیکند، با گلایه و کنایه نسبت به وعدههایی که به سهامداران داده بود و باعث شده بود که در ماههای گذشته افراد عادی بدون هیچ دانش و تجربهای برای کسب سود با هر میزان سرمایهای وارد بورس شوند، انتقاد میکردند.
به غیر از تمام این موضوعاتی که مطرح شد، تعطیلی بورس در آخرهفتهها باعث میشود که کاربران فعال در حوزه بورس کمی هم درباره دغدغههایشان از دیگر بازارهای مالی کشور بنویسند و جویای نظرات دیگر کاربران شوند. یکی از موضوعاتی که در هفته گذشته در توییتر مورد توجه قرار گرفت، شایعاتی درخصوص افزایش نرخ سود بانکی بود. تا جایی که در شبکهاجتماعی توییتر دیده میشد کاربران نسبت به این موضوع واکنشهای منفی داشتند و آن را تصمیمی غیرکارشناسانه میخواندند. برخی از کاربران هم از این موضوع مینوشتند که این افزایش باعث میشود دولت آینده با مشکلات متعددی دست به گریبان باشد. اما بودند کاربرانی هم که این مساله را مطرح میکردند که وضعیت به شکلی شده است که باید به فکر امروز و فردا بود، نه به فکر چند ماه دیگر، پس در چنین شرایطی چارهای جز افزایش نرخ بهره وجود ندارد. یکی دیگر از موضوعاتی هم که این روزها کاربران درباره آن به یکدیگر مشورت میدهند و فضای شبکههای اجتماعی با آن بیشتر از هر زمان دیگری پر از اما و اگر میشود، وضعیت سهام در هفته پیش رو است. این موضوع از جمله موضوعات پرطرفدار در آخر هفتهها است. کاربرانی که فقط دغدغه حوزه بورس را دارند جزو مخاطبان اصلی این موضوع هستند. آنها درباره روند پیشروی سهمهایی که در پرتفوی خود دارند همزمان با شروع به کار بورس صحبت میکنند و درباره دلایل و تحلیلهایشان از خرید یا فروش سهام مدنظرشان مینویسند. مثلا در این آخرهفتهای که گذشت با خبر احتمال افزایش نرخ سود بانکی و تحریم برخی از بانکها توسط آمریکا که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد، کاربران زیادی نوشتند که به بستن سهام بانکیای که در پرتفویشان دارند فکر میکنند و ممکن است آنها را با همان سود اندکی که داشتهاند ببندند.
میثم بهرامی
خبرنگار
روحالله میرصانعی، دبیر کانون کارگزاران بورس که ثبت اتوماتیک عرضه اولیه را یک خدمت اضافی میدانست، در مصاحبهای گفته سهام عدالت باید در تابلوی اول بورس فروخته شود نه در بازار بلوکی. اولا احتمالا ایشان مدتی است که تابلوی بورس را نگاه نکرده است؛ چون اگر دیده بود، میدانست که بازار به حدی متزلزل شده که هر سهمی با یک بشکن صف فروش میشود. حالا در این وضعیت، فشار فروش سهام عدالت هم به معاملات اضافه بشود، یک ماه دیگر بورس منفی خواهد شد. دوما ایشان گفته است که پیگیر حقوق سهامداران است. برایم سوال است که هدف از این مصاحبه، حمایت از حقوق سهامداران است یا کارگزاران؟