رفتارهای آسیبزای سیاستگذار در بازار سهام
حجم عظیمی از منابع که خیلی زود تحت عنوان حمایت وارد بازار سهام شد باید با استراتژی صبر و در قیمتهای پایینتری تزریق میشد. حمایت زودهنگام و دستوری به خروج پول از بازار دامن زد. تقریبا ۲۰ هزار میلیارد تومان پول از بازار سهام با این اتفاق خارج شد و این حجم از نقدینگی سایر بازارهای مالی را به نوعی تحت تاثیر قرار داد. سیاستگذار به جای این نوع از حمایت باید صبر را در دستور کار خود قرار میداد و در زمان مشخص از ارقام پایین و قیمتهای معقولتری اقدام به حمایت میکرد.
برخی رفتارها به بازار سرمایه آسیب خواهد زد. بهعنوان مثال در معاملات روز گذشته کدمعاملاتی برخی از اشخاص حقوقی مسدود شد. در این شرایط سهامدار حقوقی نیز رغبتی برای خرید سهام ندارد، چرا که فروش مجدد با وضعیت فعلی احتمالا با چالش همراه میشود. اقدامات اینچنینی اثری به مراتب نامناسبتر خواهد داشت و انگیزه خرید سهام را کمرنگ میکند. مسدود کردن کدمعاملاتی حقوقیها احتمالا با توجیه بستن سمت فروش صورت گرفته است. در صورتی که اعتقاد داریم در زمان افزایش بازار، شاخص بدون محدودیت رشد کند، بنابراین نمیتوان در هنگام ریزش هم محدودیت ایجاد کرد.
زمان خرید سهام در بازار صعودی سازمان بورس و اوراق بهادار محدودیتی برای سهامداران حقیقی و حقوقی ایجاد نکرده است. بر این اساس در زمان فروش هم این نهاد نباید محدودیتی برای سرمایهگذاران ایجاد کند. این دست اقدامات شرایط را بدتر خواهد کرد بهطوریکه برخی افراد بورس را دامی میبینند که در زمان فروش احتمالا با مشکلات عدیده مواجه میشوند. باید پذیرفت ریزش شدید قیمت سهام صنایع و شرکتها بعد از رشدهای پرشتاب گذشته اتفاقی اجتنابناپذیر بود. اکنون به جای درمان موقت، باید درس گرفت و اجازه نداد که در زمانی دیگر حباب در بازار شکل بگیرد. اکنون بخشی از حباب تخلیه شده اما همچنان خیلی از سهمها با مشکل مواجهند و معاملات تحت تاثیر صف فروش بخش دیگر بازار قرار گرفته است.
اگر متولیان میپذیرند که بورس بازاری برای خرید و فروش است، اجازه دهند تا در شریط فعلی هم مکانیزم عرضه و تقاضا بازار را به تعادل برساند. حجم مبنا و دامنه نوسان از عوامل دیگری هستند که به وضعیت ریزشی دامن میزند. برخی سهمها به مدت یک ماه در صف فروش قفل میشوند. به هر حال تا زمانی که اجازه ندهیم سهام بهصورت روان معامله شود ممکن است تا یک سال هم صف فروش تداوم پیدا کند. باید سازوکاری اندیشیده شود تا سهمهایی که در صف فروش قرار دارند به قیمت تعادلی برسند. ضمن آنکه سیاستگذار به جای دعوت از سرمایهگذارانی که آموزش عمومی از مفاهیم بازار سرمایه را ندیدهاند، باید خود آموزشهای لازم را کسب میکرد تا در واقع متوجه کاری شود که در حال انجام آن است و عملا به تشکیل حباب کلاسیک در بازار مالی میانجامد.