روانشناسی سرمایهگذاری در بازار سهام
درونگرایی و برونگرایی
برای درک این دو ویژگی به این نیاز نداریم که کتابهای متعدد و تخصصی شخصیتشناسی را مطالعه کرده باشید. بارها پیش آمده که در تعاملات روزمره، برای توصیف رفتار خود یا اطرافیان از این دو عنوان استفاده کنیم. مثلا همکاری را که در تعاملات با سایرین اجتماعیتر است را برونگرا یا شخصی که معمولا سکوت میکند و کمتر با دیگران وارد صحبت و تعامل میشود را درونگرا خطاب کرده باشیم. موضوع مهم این است که هر یک از این تقسیمبندیها مطلق نبود و باید آنها را بهعنوان یک طیف در نظر گرفت که هر یک از ما به میزانی متفاوت در جایی از آن قرار میگیریم. از ترجیحات افراد برونگرا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
* گاهی اوقات خیلی سریع دست به اقدام میزنند و به اندازه کافی برای تعامل کردن وقت نمیگذارند.
* گاهی اوقات فراموش میکنند، لحظهای مکث کنند تا به نظر روشنی برسند که به فعالیتهای آنها هدف یا معنا میدهند. تصمیمهای لحظهای و تاثیرپذیری از محیط و شرایط اطراف میتواند تهدید جدی برای این ویژگی در سرمایهگذاران بورس باشد.
ترجیحات درونگرایی
* از نظر دیگران خونسرد، متمرکز یا محتاط هستند. شاید مهمترین مسالهای که این افراد با آن مواجهند این است که اصلا ریسک پذیر نیستند. اگر قرار باشد که یک درونگرا به شیوهای غیر از آنچه با درونیاتش سازگار است انتخاب و تصمیم بگیرد، قطعا گرفتار خواهد شد. تعریفی که این گروه از ریسک در ذهن دارند کمی دقیقتر و حساب شدهتر است.
* گاهی اوقات وقت زیادی را صرف تفکر درباره کاری که میخواهند انجام دهند میکنند و فورا اقدام نمیکنند.
حال جدای از این موارد این روزهای بازار سهام را در نظر بگیریم؛ بهطوریکه مسیر کلی آن در چندماه گذشته همواره مثبت بوده، اما روزهایی پیش آمده که شاخص کل موقتا برای چندروز منفی باشد. برونگرایی در این شرایط ممکن است باعث شود که فرد برای خروج از وضعیت ناخوشایند سریع دست به اقدام بزند و سهام مناسبی را فروخته و دیگر امکان خرید آن برایش فراهم نشود. از آنجا که برونگراها به دنیای اطرافشان بیشتر توجه داشته و از آن انرژی میگیرند، اتفاقات بیرونی ممکن است در نظر آنها بسیار مهم و بنیادی جلوه کنند. مثل اخبار سیاسی که گاهی تاثیرات کوتاهمدتی بر بازار میگذارند.
یکی دیگر از تقسیمبندیهای شخصیتی، حسی و شهودی بودن است.
ترجیحات حسی
* این افراد مسائل را از طریق بررسی دقیق وضعیت برای درک کامل آن، حل میکنند.
* تجربه را مقدم میدانند و اعتماد کمتری به حرفها و تفسیرها دارند. این ویژگی میتواند یکی از عاملهای موفقیت در شرایط فعلی باشد که تعداد نسبتا زیادی از صفحات در شبکههای اجتماعی از طریق معرفی سهم و ارائه تحلیل و تفسیرهای مختلف کسب درآمد میکنند.
* گاهی اوقات آن قدر روی اطلاعات واقعی مربوط به زمان حال یا گذشته متمرکز میشوند که به احتمالات جدید بیتوجه میشوند.
ترجیحات شهودی
*مسائل را از طریق حس ششم و پیشبینی احتمالات حل میکند. برای این دسته از افراد جهت تعدیل ویژگی بخش شهودی، توجه به مستندات شرکتها و اخبار موثق میتواند مفید باشد.
* به انجام کارهایی علاقهمند است که جدید و متفاوت هستند.
* از کل به جزء میرسند. با تصویر بزرگتر شروع میکنند، سپس به اطلاعات جزئیتر توجه میکنند.
* گاهی اوقات روی احتمالات نامتعارف تمرکز میکنند که به واقعیات عملی بیتوجه میشوند.
قرار نیست اگر یک ویژگی برای فعالیتی مناسب نیست در جهت حذف یا جایگزینی آن بکوشیم که این کار به هیچ عنوان امکانپذیر نخواهد بود. بلکه ما در صدد آن هستیم که با شناخت بهتر از ویژگیهای شخصیتی خود، به بررسی اتفاقات، خارج از برداشتهای شخصی بپردازیم. ممکن است دو ویژگی کاملا متضاد به شیوه خاص خود، هر یک از مسیری به هدف برسند. در این میان گاهی تعدیل یا کنترل یک ویژگی ما را سریعتر و با اصطکاک کمتری به موفقیت میرساند.
ارسال نظر