به این ترتیب لزومی وجود ندارد که برای شناسایی درآمد نقدینگی از سمت وام‌گیرنده به بانک وارد شود تا بانک آن را به‌عنوان درآمد در دفاتر خود به ثبت برساند بلکه در مبنای تعهدی بانک بر اساس قرارداد درآمد خود (شامل سود اصلی تسهیلات) را شناسایی می‌کند، گرچه تسهیلات‌گیرنده پولی را به بانک شارژ نکرده باشد. نحوه شناسایی «تعهدی» درآمد به تسهیلات جاری محدود نمی‌شود و برای تسهیلات غیرجاری مانند سررسیدگذشته و معوق نیز نحوه شناسایی سود تسهیلات می‌تواند به‌صورت تعهدی باشد. تنها در صورتی‌که تسهیلات به سرفصل مشکوک‌الوصول منتقل شوند بانک امکان شناسایی درآمد به‌صورت تعهدی را ندارد و شناسایی درآمد از مطالبات یا همان تسهیلات اعطایی که به سرفصل مشکوک‌الوصول منتقل شده‌اند تنها با ورود نقدینگی به بانک امکان‌پذیر خواهد بود.  اگر تا ۲ ماه پس از سررسید تسهیلات، متعهد وام به پرداخت سود اقدام نکند تسهیلات به دسته غیرجاری و سررسیدگذشته منتقل می‌شود. اگر مدت زمان عدم پرداخت تا ۶ ماه ادامه یابد تسهیلات به دسته معوق و اگر مدت زمان عدم بازپرداخت سود از زمان سررسید تسهیلات به ۱۸ ماه برسد تسهیلات به بخش مشکوک‌الوصول منتقل می‌شود. بانک‌ها جریمه‌ای را به دلیل دیرکرد بازپرداخت تسهیلات (علاوه بر سود قرارداد) شناسایی می‌کنند که نحوه شناسایی این درآمد نیز دقیقا مشابه شناسایی سود تسهیلات است.  بر این اساس از زمانی‌که یک بانک تسهیلاتی را اعطا می‌کند تا ۱۸ ماه پس از سررسید مطالبات بدون ورود هیچ‌گونه نقدینگی احتمال شناسایی درآمد از سود تسهیلات و وجه التزام در صورت‌های مالی بانک‌ها وجود دارد. شاید یکی از موارد قابل توجهی که تسهیلات بانکی به‌عنوان بخش اصلی دارایی‌های بانکی مورد اطمینان نیستند همین موضوع باشد. در چنین شرایطی سوال اصلی این است که اگر نحوه شناسایی درآمد در تمامی حالت‌ها نقدی باشد میزان کسری حساب بانک‌ها چقدر خواهد شد؟ در چنین شرایطی شاید بتوان به عمق واقعی بحران بانکی در اقتصاد کشور پی برد.