چگونه ریسکهای سیاسی آرایش سهامداران را برهم میزند
الگوی بورسبازی در فضای مهآلود
بهطور کلی، میتوان الگوهای بورسبازی در شرایط فعلی را به سه دسته تقسیم کرد: گروه اول اهالی تازهوارد بورس در رونق اخیر هستند که به دلیل عدم تجربه کافی در فضای هیجانی خیلی زود از جریان معاملات خارج میشوند؛ گروه دوم، کسانیاند که ضمن کسب سود از رونق سهام در اندیشه شناسایی سود از بازار خارج شده و ضمن رصد معاملات به دنبال فرصت ورود دوباره هستند. اما گروه سومی از سهامداران را میتوان بازشناخت که ضمن توجه به ریسکهای موجود، ظرفیتهای سهام را بیشتر از آن میدانند که موج گذرای فروش آنها را تحت تاثیر قرار دهد. بر اساس این دستهبندی به نظر میرسد پس از خروج شمار زیادی از معاملهگران دسته نخست، قرارگیری گروه دوم در سمت عرضه طی روز گذشته افزایش داشته است.
معاملات روز گذشته بورس اوراق بهادار تهران تحت تاثیر تنشهای سیاسی بار دیگر در مدار منفی قرار گرفت. افزایش حجم عرضهها پس از گذشت یک ساعت از شروع معاملات، با سیگنالهای نامساعد غیراقتصادی منتشر شده در اخبار کلید خورد و علاوه بر خنثی شدن رشد بیش از هزار واحدی شاخص کل، شاهد ریزش یک درصدی این نماگر تا پایان معاملات بودیم. نکته قابل توجه درخصوص رفتار معاملهگران بورسی، تشدید تقابل عرضه و تقاضا در کف روزانه قیمت و عدم تقویت صفهای فروش بود. خالص تغییر مالکیت بورس طی روز گذشته عدد ۷۸ میلیارد تومان از حقیقی به حقوقی را نشان میدهد. این میزان تغییر مالکیت در مقایسه با ارزش ۱۰۷۶ میلیارد تومانی داد و ستدهای روزانه بیانگر توازن نسبی خریداران حقیقی و حقوقی در قیمتهای منفی است که حضور بیشتر سرمایههای خرد در بازار نزولی را نشان میدهد.
پرچمداری محافظهکاران
خبرهای منتشر شده در بین اهالی بورس تهران با واکنشهای سریعی طی روزهای گذشته همراه بوده است. افت بیش از ۷ درصدی شاخص کل در روزهای میانی هفته گذشته و پس از دریافت اولین سیگنالهای غیراقتصادی از یکسو و حرکت آبشار گونه شاخص کل طی روز گذشته موید این امر است. در این وضعیت فعالان بورسی با توجه به میزان تجربه و ریسکپذیری، از الگوهای رفتاری خاصی پیروی میکنند. گروه اول، سرمایههای تازهواردی هستند که با اوج گرفتن قیمتها و ثبت رکوردهای پیدرپی تصمیم به ورود به بازار سرمایه میگیرند. این افراد به دلیل عدم آشنایی کافی با فضا و متغیرهای موثر بر سهام، پس از تحمل زیان یا کاهش سود کسب شده، با اتخاذ تصمیمات آنی و مبتنی بر هیجان به سرعت و در هر قیمتی حاضر به فروش سهام خود هستند. گروه دوم کسانی هستند که در مواجهه با ریسکهای جدید و ناشناخته، از متن معاملات فاصله گرفته و وقایع پیشرو را رصد میکنند تا در اوضاع مساعد بار دیگر سرمایههای خود را وارد کنند. گروه سوم را نیز سرمایهگذارانی تشکیل میدهند که ریسکهای فعلی و قیاس آن در برابر عایدی سهام را هنوز در شرایط نگرانکننده نمیدانند و حفظ وضعیت سهامداری تا مشخص شدن بیشتر اوضاع را گزینه معقولتری تلقی میکنند.
معاملات هیجانی و پرشتاب در مسیر نزولی قیمتها طی روزهای میانی هفته گذشته بیش از هر چیز تحت تاثیر رفتار گروه اول بود. البته گروه دوم نیز در این میان حضور داشتند و حمایت سهام از سوی سهامداران حقوقی که به ثبت ارزش معاملات زیاد در قیمتهای منفی منجر میشد نقش گروه دوم را در معاملات روزانه کمرنگتر میکرد. حال، تداوم روند کم رمق بورس برای حرکت در مسیر صعودی از یکسو و پدیدار شدن ریسک جدید با ماهیت و میزان اثرگذاری غیرقابل تخمین، گروه دوم را به جرگه فروشندگان آورده است. از آنجا که افراد پرمعامله در گروه دوم قرار میگیرند، سهم اصلی روندهای روزانه و کوتاهمدت معاملات بورسی در اختیار آنها قرار میگیرد و نقش تعیینکنندهای در جهتگیری بازار دارند و در روزهایی که بازار تحت تاثیر اخبار است، نقش آنها بیش از پیش به چشم میآید. اما یک عامل دیگر نیز نقش اصلی را در مختصات کنونی بورس ایفا میکند و آن هم، قرار گرفتن در منطقه سود و میل به حفظ آن در میان عموم سهامداران است که بسیاری از آنها را به رغم چشمانداز مثبت سودآوری، مجاب به فروش سهام میکند.
افزایش حساسیتها در شرایط جدید
قرار گرفتن در وضعیت کنونی و میل بیشتر سرمایهگذاران به خروج از بازارسهام در واکنش به انتشار اخبار منفی، تا حد زیادی به وضعیت سودآوری عموم معاملهگران بورسی مربوط است. برای روشنتر شدن این موضوع لازم است نگاهی به روند حرکت بورس طی چندماه گذشته بیندازیم. از میانههای زمستان سال گذشته و با آشکار شدن سیمای مثبت شرکتهای بورسی در زمینه تولید و فروش در گزارشهای ماهانه و با تکیه قدرتمند درآمدزایی موسسات تولیدی بر رشد قیمت محصولات، بورس تهران رفته رفته از لاک تدافعی و محافظهکارانه خود خارج شد و ترسهای ناشی از تاثیر تحریمهای اقتصادی بر عملکرد شرکتها به مرور زمان جای خود را به واکنش براساس واقعیتهای منعکس شده در صورتهای مالی داد. اما برگشت بازار از منطقه امن توافقی، امری زمانبر بود.بسیاری بر این باور بودند که عملکرد شرکتهای بورسی به تدریج تحت تاثیر تحریمهای اقتصادی رو به زوال خواهد رفت و آثار تحریمها بهصورت آنی آشکار نخواهد شد. اما این موضع با ثبات عملکرد شرکتهای بورسی در ماههای ابتدایی و بهبود قابل توجه تولید و فروش شرکتها اعم از داخلی و صادراتی در ماههای آخر سال، جای خود را به واقعنگری و توجه به عوامل بنیادی داد. اغلب شرکتهای بورسی در بهمن و اسفند سال گذشته بهترین عملکردهای ماهانه خود را به ثبت رساندند و شاهد رکوردشکنیهای شرکتهای تولیدی بودیم. برخی از شرکتهای تولیدکننده محصولات داخلی در یک ماه به اندازه کل سال مالی خود فروش داشتند و این موضوع به سرعت تاثیر خود را در قیمت سهام آنها در بورس نشان داد و به ثبت بازدهیهای بسیار بالا انجامید. در فرآیند ورود بورس به دوران رونق، شرکتهای کوچکتر پیشتاز بودند که این مهم از اهرم بالای سود فروش آنها نشات میگیرد. از سوی دیگر شرکتهای کوچکتر در بورس به دلیل ساختار و ترکیب سهامداری، در مقایسه با سهام بزرگتر، قابلیت حرکتهای سریعتر قیمتی داشته و از این منظر نیز رشدهای سریعتری را به نسبت بزرگترهای بورسی تجربه کردند. رشد پرشتاب شاخص هموزن در قیاس با شاخص کل نیز موید این مطلب است.
تجربه رشد قیمتها در سهام کوچکتر با تمرکز بر عوامل بنیادی، به سهام بزرگتر نیز سرایت کرد. سهام شرکتهای بزرگتر که به لحاظ ساختاری برای تایید بهبود عملکرد خود نیازمند اطلاعات و آمارهای بیشتری هستند و قدرت گرفتن چندماهه تولید و فروش نمیتواند تاثیر زیادی بر سودآوری آنها داشته باشد، طبیعتا در حرکت قیمت سهام خود محتاطتر و آرامتر بودند. سرمایهگذاران نیز که به خوبی از این موضوع اطلاع داشتند، با بررسی حرکتهای قیمتی در بورس، بهطور کاملا محتاطانهای به سهام شرکتهای بزرگتر روی خوش نشان دادند و با آرامتر شدن فضای عمومی حاکم بر معاملات، شاهد شتابگیری روند شاخص کل از نیمه دوم اسفند بودیم. نماگر شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران که معیاری برای میزان بازدهی قیمت سهام شرکتهای بورسی بر مبنای ارزش بازار آنهاست، در بازه زمانی دو ماهه از ۱۵ اسفند ۹۷ تا ۱۵ اردیبهشت ۹۷، رشد بیش از ۳۷ درصدی را به ثبت رساند. نگاهی به بازدهی نزدیک به ۵۰ درصدی شاخص کل هموزن در بازه زمانی مورد بررسی نیز حکایت از عایدی شیرین تالارنشینان حافظ در این مدت کوتاه دارد. هرچند در همین مدت بازدهی دلار در بازه ۱۰-۱۱ درصد و بازدهی سکه زیر ۱۰ درصد بود و ناگفته پیداست که بازدهی سپردههای بانکی جایی در این فهرست ندارد و عددی کمتر از ۳ درصد را نشان میدهد.
قرار گرفتن شاخص کل در این نقطه و تجربه رشدهای سریع، پتانسیل بالقوه فروش را در بورس بالا میبرد و اخبار منتشر شده در فضای عمومی بهانههای لازم برای جمعبندی فروش را زیاد میکند. در چنین شرایطی است که عدم سقوط سنگین بورس از ایجاد یک کف نسبتا مستحکم در ذهن سرمایهگذاران حکایت میکند. موضوعی که بیارتباط با معادلات بنیادی و ارزشگذاریهای فعالان بورسی نیست.
ریسک، ترمز همیشگی بورس
با وجود رشدهای اخیر در قیمت سهام شرکتهای بورسی، خیل عظیمی از کارشناسان اقتصادی و تیمهای ارزشگذاری، تحرکات مثبت شکل گرفته در نمادهای بزرگتر و صنایع تاثیرگذار را هنوز متناسب با واقعیتهای عملکردی و چشمانداز سودآوری آنها نمیدانند. علت این موضوع هم تا حد زیادی به ریسکهای موجود در فضای کلی اقتصاد مربوط میشود. به بیان دیگر سهم خوبی از ریسکهای کلان در بورس تهران به اصطلاح پیشخور شدهاست. تکیه سودآوری شرکتها بر افزایش تقاضای موثر و بر محور تورم قیمت محصولات و تورم داراییها نشان میدهد که قیمت فعلی بخش بزرگی از سهام بورسی بهرغم تجربه رشدهای اخیر، فاصله زیادی با قیمتهای تعادلی دارد. این نکته نوید حرکت پرشتاب قیمت سهام را در آیندهای نزدیک میدهد البته با این فرض که ریسکهای فعلی برطرف شوند یا ابعاد اثرگذاری این ریسکها برای اهالی بورسی مشخص شود. هرچند ریسکهای فعلی در دستهبندی ریسکهای موجود، بیشترین تاثیر را بر قیمتگذاری سهام خواهد داشت اما با توجه به تجربههای تاریخی و موارد مشابه، احتمال بروز چنین وضعیتی دور از ذهن خواهد بود و رفتارهای فعلی معاملهگران حاکی از توجه بیشتر به حاشیه و فاصله گرفتن از متن است که ویژگی ایجاد فضای روانی در بازارهای مالی است.
ارسال نظر