با کدام سهمها به مجمع سالانه برویم؟
۱۰ نکته برای شرکت در مجامع بورسی
۱. سود خالص هر سهم (EPS)
یکی از مهمترین مسائلی که باید مدنظر قرار گیرد روند سودآوری شرکت در سالهای اخیر است. برخی شرکتها به دلیل مواردی نظیر رشد نرخ فروش یا استفاده از شرایط بازار میتوانند در یک سال خاص سودآوری خوبی را در صورتهای مالی به ثبت برسانند، اما این سودآوری یک روند ادامهدار نیست. این شرکتها اگرچه توانایی پرداخت سود در سال سودآوری را دارند، اما احتمال پرداخت سود آنها کمتر است. در این خصوص توجه به توانایی سودآوری در سالهای آتی نیز بسیار ضروری است. شرکتهایی که چشمانداز سودآوری مطمئنتری دارند پس از فرآیند تقسیم سود گزینههای جذابی برای خرید بعد از مجمع به شمار میآیند و این جذابیت عاملی برای رشد قیمت پس از بازگشایی است. این شرکتها علیالقاعده فاصله حاصل از تقسیم سود را در مدت زمان کمی پر میکنند و برای شرکت در مجمع سالانه گزینههای بسیار خوبی به شمار میآیند.
۲. سود نقدی هر سهم (DPS)
براساس قانون تجارت، تقسیم ۱۰ درصد از EPS بهعنوان کمترین میزان قانونی به مجمع تکلیف میشود. این میزان تقسیم سود میتواند تحت شرایطی که در ادامه عنوان میشود حتی بیش از میزان سود سالانه هر سهم (EPS) در مجامع سالانه تصویب و به سهامداران اختصاص پیدا کند. توجه به میزان DPS و نسبت DPS/ EPS طی سالهای گذشته حاکی از میزان تمایل و توانایی شرکتها برای پرداخت سودهای نقدی در مجمع سالانه است.
۳. زمان پرداخت سود
براساس قانون، حداکثر ۸ ماه پس از برگزاری مجمع سالانه، شرکتها موظفند سود نقدی سهامداران خود را بپردازند. سود مناسب و درصد تقسیم بالا اگر با تاخیر در پرداخت همراه شود میتواند جذابیت شرکت در مجامع را به شدت کاهش دهد. برخی شرکتهای بورسی سود نقدی خود را کاهش میدهند تا از عهده پرداخت آن در زمان مناسب برآیند. با توجه به شرایط موجود و احتساب خواب سرمایه، برقراری یک تعادل میان میزان تقسیم سود و زمان پرداخت نکته اساسی درخصوص تصمیمگیری درخصوص شرکت در مجمع سالانه است. در وضعیت کنونی شرکتهایی که سود خود را در مدت زمان کمتری پرداخت میکنند (کمتر از ۳ ماه) حتی با تقسیم سود کمتر کماکان از جذابیت شرکت در مجمع برخوردارند.
۴. نسبت سود نقدی به سود خالص (DPS/ EPS)
این نسبت برای سهامی به کار میرود که در طول سال مالی سود خالصی از خود بر جای گذاشته باشند و عملکرد زیانآوری نداشته باشند. همانطور که اشاره شد حداقل الزام پرداخت سود نقدی برای شرکتهایی که به سود خالص پایان سال میرسند برابر ۱۰ درصد است. (DPS/ EPS= %۱۰ ) شرکتهای بورسی با پرداخت بالای ۶۵ درصد از سود هر سهم خود میتوانند در گزینههای جذاب برای شرکت در مجمع به حساب بیایند. در این خصوص توجه به ماهیت شرکت خالی از لطف نیست. برخی شرکتها با استفاده از سرمایه در گردش خود قابلیت سودآوری بالایی را ایجاد میکنند و فشار برای تقسیم سود بیشتر میتواند شرکت را با دو مشکل تامین مالی گران قیمت (هزینه تولید بیشتر) یا سهم تولید کمتر به خاطر کاهش شدید سرمایه در گردش مواجه کند که در هر دو حالت در دراز مدت به زیان شرکت و سودآوری سهامدار است.
۵. سابقه پرداخت سود
سابقه پرداخت سود هم به عملکرد شرکت مطابق جدول زمانبندی سود مربوط میشود هم به میزان پرداخت سود از سودآوری خالص. شرکتهایی که جریان نقدینگی بالاتری داشته باشند عموما مشکل خاصی در پرداخت سود در زمان اعلامی ندارند و وقفه بیشتر تا زمان پرداخت سود نقدی بعد از مجمع توانایی این شرکتها را برای تقسیم به موقع بالا میبرد. از سوی دیگر سابقه عدم پرداخت سود شرکتها حتی با وضعیت مناسب سودآوری در صورتهای مالی همواره باید مدنظر سرمایهگذاران قرار گیرد. ساختار سودآوری شرکت و گردش مناسب وجه نقد از مهمترین عوامل برای انتخاب شرکتهای مناسب است. برخی شرکتها در وضعیت قراردادی سودهای مناسبی را در صورتهای مالی خود ثبت میکنند اما جنس سودهای مزبور کاملا نقد نیست.
۶. توجه به وضعیت سهامداران عمده و اعمال فشار آنها در مجمع
سهام شرکتهایی با سهامداران عمده که نیازمند وجه نقد هستند، احتمال تقسیم سود بالایی دارند. سهامدارانی که با محوریت بدهی بالا به زیرمجموعه خود شکل گرفتهاند (نظیر صندوق بازنشستگی) عمدتا در سالهای سودآوری زیرمجموعههای خود تلاش زیادی برای تقسیم سود بالا برای تامین وجه نقد موردنیاز میکنند. این راهکار هرچند میتواند برای شرکت ریسک کمبود نقدینگی را به همراه داشته باشد اما در کوتاهمدت جذابیت شرکت در مجمع را بالا میبرد. در اینخصوص نقش بازارگردان برای روزهای بعد از بازگشایی و تعیین آن توسط سهامداران عمده نیز باید مدنظر قرار بگیرد. برخی سهمها بدون بازارگردان و در عین ارزندگی، پس از برگزاری مجمع به حال خود رها میشوند و در بهترین حالت فرصت زیادی را تا رسیدن به سطح قیمت تعادلی سپری میکنند که میتواند منجر به ناامیدی سهامداران شود.
۷. وضعیت نقدینگی شرکت و امکان پرداخت سود
امکان پرداخت سود در شرکتهایی که بهتازگی به چرخه سودآوری رسیدهاند کمتر است. برخی شرکتها به دلیل حجم بالای بدهی که در سنوات قبلی بهجا گذاشتهاند عملا توانایی پرداخت سود در کوتاهمدت را ندارند و در اینخصوص با مشکل مواجه خواهند شد. بررسی وضعیت نقدینگی شرکت و نسبت نقدینگی آنی (داراییهای جاری و کاملا نقد تقسیم بر بدهیهای جاری) در این وضعیت از اهمیت ویژهای برخوردار است. هرچه میزان وجه نقد و داراییهای نقدشونده شرکت بهتر باشد، شرایط برای تقسیم سود بهموقع مهیاتر است. وضعیت نقدینگی و داراییهای نقد را میتوان در آخرین ترازنامه شرکت مشاهده کرد.
۸. بررسی مشکلات احتمالی و دلایل آن
در گزارش حسابرس که به همراه صورتهای مالی پایان سال شرکتها ارائه میشود؛ لزوم اخذ برخی ذخایر به دلایل گوناگون ذکر شدهاست.
شرکتهایی که با چنین بندهای حسابرسی مواجه هستند، بسته به میزان درگیری منابع با موضوع مورد مناقشه توانایی کمتری در پرداخت سود نقدی در مجمع دارند یا با تقسیم سود در مجمع با مشکلات آتی مواجه خواهند بود که ریسک عدمپرداخت بهموقع سود نقدی را بالا میبرد. این اتفاق بهطور کلان در مجامع بورسی شرکتهایی که درگیر پروندههای حقوقی با شرکای خود هستند مطرح میشود. مشکلات مالیاتی و هزینههای اکچوئری (خصوصا در مورد برآورد هزینههای بازنشستگی کارکنان سابق) برای برخی شرکتها از اهمیت فوقالعاده مهمی برخوردار است که عموما در مورد شرکتهای تولیدی بزرگ با نیروی انسانی پر تعداد و انبوه بازنشستگان، میزان تقسیم سود را کاهش میدهد.
۹. وضعیت سود انباشته شرکت
تحت شرایطی شرکتها نسبت DPS/ EPS بالاتر از ۱۰۰ درصد را به ثبت میرسانند. دلیل این اتفاق تقسیم سود از محل سود انباشته است. برخی شرکتها با عملکرد مناسب طی چند سال به دلیل توانایی کنترل ریسک اقدام به تقسیم سود در سالهای متوالی نمیکنند و مانده سودهای تقسیمنشده به سرفصل سود انباشته انتقال مییابد. امکان تقسیم سود بیشتر از سود خالص ساختهشده در عرض یک سال مالی با برداشت از این حساب محقق میشود. این موضوع نیز میتواند بهعنوان یک سوپاپ اطمینان برای توانایی پرداخت و جذابیت هرچه بیشتر شرکت در مجمع عمومی عادی سالانه درنظر گرفته شود.
۱۰. ماهیت فعالیت شرکت
در نکتههای قبلی به نوع فعالیت شرکتها و نحوه سودآوری آنها اشاره شد. برخی شرکتها با فروش نقد محصولات سر و کار دارند. شرکتهایی که محصولات خاص ارائه میکنند یا درآمد آنها بهصورت نقد محقق میشود در اولویت اول قرار دارند. یکی از مثالهای خوب در این زمینه شرکتهای ارائه دهنده خدمات پرداخت الکترونیکی و ارتباطات هستند که بدون درگیر شدن با واسطههای دریافت وجه بهطور مستقیم با مشتری در ارتباط هستند. شرکتهای تولیدی با مشتریان دست به نقد نیز در زمره گزینههای جذاب هستند. کاهش نسبت حسابهای دریافتنی به داراییهای جاری نشاندهنده نقد بودن فعالیتهای یک شرکت است. درگیر بودن با نهادهای بزرگ بهعنوان مشتری قدرت چانهزنی برخی شرکتها را تا حد زیادی محدود کرده و توان نقد کردن مطالبات را از آنها میگیرد. بهعنوان مثال شرکتهای دارویی در حالحاضر با این مشکل مواجه هستند. شرکتهای پروژهمحور که تا اتمام پروژه نیازمند نقدینگی برای تسریع در پروژههای خود هستند اگرچه در سالهای خاص با جهش سودآوری، DPS مناسبی را به سهامداران میدهند اما عموما نمیتوانند بهطور مستمر سودهای نقدی مناسبی را در مجامع خود تقسیم کنند. شرکتهای تجهیزاتی، خدمات فنی، مهندسی و ساختمانی در این گروه قرار میگیرند. در این میان برخی شرکتهای بورسی هستند که درگیر طرحهای توسعهای هستند و به همین جهت نیازمند نقدینگی برای پیشرفت پروژههای خود هستند. این شرکتها اگرچه ممکن است در زمینه تولید و فروش با گردش نقدینگی مناسبی مواجه باشند، اما نیاز شدید به نقدینگی با حجم زیاد در فرآیند توسعه دست شرکتها را برای تقسیم سود بالا میبندد. این مورد حتی ممکن است در شرایطی سود انباشته را نیز تحتتاثیر قرار دهد.
ارسال نظر