کارآیی مطلوب گواهی سپرده و قراردادهای آتی شمش طلا
به گزارش «کالاخبر»، روحاله فرهادی معتقد است، راهاندازی معاملات گواهی سپرده و قراردادهای آتی شمش طلا را باید دو رویداد مبارک در بازار مالی بورسکالا تلقی کرد. وی افزود: در ابتدا مواردی را بهعنوان مزایای این قراردادها مطرح و سپس چند نکته را بهعنوان پیشنهاد توصیه میکنم که امیدوارم به عمقبخشی بیشتر این بازارها کمک کند. در خصوص مزایای گواهی سپرده و قراردادهای آتی شمش طلا باید گفت که اگر در قراردادها، لاتهای کوچک اعمال شود (که این موضوع مورد تاکید بورسکالا هم است)، عمق بازار افزایش پیدا میکند. در بازارها هرچه تنوع ابزارهای مالی بیشتر شود، کارآیی بازار سرمایه بالا میرود و سهم بازارهای کالایی و ابزارهای مالی مبتنی بر کالا و کمیتهای نقدینگی افزایش مییابد.
وی تصریح کرد: اگر بحث را علمیتر مطرح کنیم، ما در اقتصاد اسامی متعددی برای انواع مفاهیم پولی داریم. بهطور مثال اگر M۱ را پول، اسکناس و سپرده دیداری؛ M۲ را علاوه بر اینها، حساب ذخایر بانکها و M۳ را ابزارهای مالی مبتنی بر کالا با نقدشوندگی بالا بدانیم، آن وقت میتوانیم ابزارهای متعددی را در بازارها تعریف کنیم. با تعریف ابزارهای متنوع مالی، سهم ما از کمیتهای پولی افزایش مییابد و این در بلندمدت بسیار به نفع بازار است. اگرچه سیاستگذار و تعریفکننده ابزار مالی به دنبال آن نیستند، پیامدهای مثبت آن در بلندمدت مشاهده خواهد شد.
مدیر کالایی بانکسامان میگوید: از مزایای مهم این قراردادها، همپوشانی گواهی سپرده شمش طلا و قراردادهای آتی است که میتواند به کارآیی ابزارهای مالی کمک کند. همچنین معاملات شمش طلا در بازار مالی بورسکالا طبیعتا ریسکهای معاملاتی و نگهداری طلا در بازار سنتی را ندارد و سرمایهگذاران با خیال آسوده امکان خرید گواهی سپرده شمش و حتی در صورت دارا بودن حجم مشخصی از این اوراق، امکان تحویل شمش یککیلوگرمی را خواهند داشت. فرهادی در خصوص پیشنهادهای مطرح اضافه میکند: پیشنهاد نخست این است که برای قراردادهای آتی (نه گواهی سپردههای کالایی) مشتریان باید حساب ویژهای افتتاح کنند و افتتاح آن حسابها به صورت حضوری است و شخص باید در کارگزاری احراز هویت شود. اگر ثبتنامها به دفاتر پیشخوان ارجاع شود، میتواند به افزایش ثبتنامها کمک کند.
یکی از چالشهای ما در سالهای اخیر عدمجابهجایی پول بین بازار سهام و ابزارهای مالی در بورسکالاست. نزدیک یکدهه است که ما تجربیات مشابه داریم؛ اما به دلیل عدماتصال و پیوند میان بازارها، معاملهگر و سرمایهگذار بازار سهام چندان رغبت پیدا نمیکنند که با حساب وکالتی در دیگر بازارها هم حضور فعال داشته باشند. همفکری نهادهای ارکان در بازار سرمایه همچون بورسکالا و بورس اوراق بهادار به همراه شرکتهای کارگزاری میتواند باعث شکلگیری راهحل جامع برای این نوع جابهجایی در سطح عملیاتی شود؛ به این معنا که مشتری بهآسانی و تنها با یک کلیک، پول را از حساب سهام به سایر بازارها جابهجا کند. به باورم این برنامه حتی به صورت بلندمدت قابلیت آن را دارد که در دستورکار ناظران و مجریان بازار سرمایه باشد و بتواند به عمقبخشی بازار بینجامد.