فاصله قیمتی در بازار پسته نشان میدهد
نیاز به شاخص نرخ در بازارهای بورسکالا
بهای پسته در انبارهای مختلف بورسکالا متفاوت است البته همین تفاوت در بازار آتی هم خودنمایی کرده و در نهایت قیمتها بین دو سررسید مختلف، تفاوت دارد. اختلاف در موجودی انبارها از جمله مواردی است که پتانسیل تفاوت نرخ را فراهم میکند. البته عرف کلی در معاملات آتی اینگونه است که هرچه سررسید تحویل طولانیتر باشد انتظار داریم قیمتهای بالاتری تجربه شود. بهعنوان مثال در لحظه تنظیم این گزارش هر واحد معاملاتی آتی زعفران با سررسید دیماه ۱۳ هزار و ۴۱۰ تومان و برای سررسید اسفند، ۱۴ هزار و ۶۰۰ تومان مورد داد و ستد قرار میگیرد که نشانه همین اختلاف نرخ بر مبنای فاصله زمانی باقیمانده تا سررسید است. در کنار آن سررسید آذر آتی پسته ۱۸۸ هزار و ۳۰۰ تومان ولی سررسید بهمنماه ۱۷۲ هزار تومان است که نشان میدهد روند مورد انتظار در قیمتها فراهم نشده است. همین سیگنال نشان میدهد که بازار پسته از پتانسیل یک عدم توازن برخوردار شده که نیاز به بررسی دقیقتری دارد. اما بازار آتی متاثر از بازار نقدی است و احتمال اثرپذیری معاملات نقدی از بازار آتی محدود است، بنابراین رهگیری رخدادها را باید از مسیر گواهی سپرده کالایی هم پیگیری کنیم.
هر کیلوگرم پسته فندقی۳۲-۳۰ (انبار- نماد) سبزدانه۱۸۷ هزار تومان، پسته فندقی۳۲-۳۰(انبار- نماد) مهولات ۱۷۸ هزار تومان و پسته فندقی۳۲-۳۰ (انبار- نماد) طلاسبززرند ۱۸۶ هزار تومان مورد معامله قرار میگیرد. این اختلاف قیمتها در بازار گواهی شاید فاصله نرخ در بازار آتی را توجیه کند، اما سوال اصلی همان فاصله قیمت گواهی پسته در انبارهای مختلف است. اینگونه میتوان باز هم به اختلاف ۱۶ هزار تومانی بهای سررسید آذر و بهمنماه برای آتی پسته فندقی اشاره کرد که نیاز به موشکافی دقیقتری دارد.
سادهترین دلیل برای توجیه این شرایط به موجودی انبارها، کیفیت محصول و حتی سختگیری برای دریافت کالای جدید باز میگردد، اگرچه هزینه حمل یا خدمات جانبی هم لحاظ خواهد شد. درخصوص پسته بهدلیل قیمت بالای آن اهمیت حملونقل کمرنگ است، بنابراین از این مسیر توجیه نوسان قیمتها انجامپذیر نیست ولی بحث موجودی انبارها را باید جدی گرفت. البته هرچه انبار از ظرفیت پذیرش بالاتری برخوردار باشد امکان آرامش بازار و منطقیتر بودن نوسان قیمتهایش فراهم خواهد بود. اما پیچیدگیهای فنی نرخگذاری را باید بسیار مهم ارزیابی کرد زیرا این تفاوت قیمتها برای کشاورزانی که به این انبارها کالا میسپارند مهم است و اگر قرار بر توزیع منطقی و عادلانه سود باشد قطعا بیش از همه تولیدکننده مستحق درآمد بیشتر است. اما تفاوت قیمتها در بازار گواهی را باید به گونهای دیگر نیز رصد کرد و آن اهرم معاملاتی در بازار آتی است یعنی با نوسان نرخ محدود، درآمدزایی قدرتمندی نصیب معاملهگران بازار آتی خواهد شد. این اهرم قیمت به قدری جذاب است که بازی با نرخ را در مکانیزم برای بسیاری از معاملهگران بازار توجیه میکند.
ظرفیت سه انبار ذکر شده رقمی نزدیک به ۲۱۰ تن است که البته بخش مهمی از این ظرفیت یا فاقد کالاست یا داد و ستد خاصی روی آن صورت نمیگیرد. همین نکته به معنی آن است که این بازار از عمق قدرتمندی برخوردار نیست که البته به مرور زمان اصلاح خواهد شد اما پتانسیل نوسان نرخ بیشتری پیدا میکند. به عبارت دقیقتر فضا برای ایفای نقش سفتهبازها در این بازار مهیاتر از بازار زعفران است که با توجه به رویکرد صادراتمحور بازار پسته فندقی، سیگنال نگرانکنندهای بهشمار نمیرود ولی در هر حال نوسان قیمت را هم به همراه دارد. در اینجا شاید بتوان به وجود یک نقیصه اذعان کرد و آن عدم اعلام قیمت متوسط موزون برای بازار گواهی سپرده کالای مختلف با استاندارد یکسان است. هماکنون زمان آن فرارسیده که بر پایه معاملات واقعی گواهی سپرده کالاهای مختلف، شاخص قیمت موزون اعلام شود که اعلام این نرخ سیگنال موثری برای تمامی بازارها خواهد بود. این داده میتواند ملاک نرخگذاری در کشور باشد و هر کالا با فراخور تفاوت از یک فاصله قیمتی برخوردار شده (پریمیوم) و در نهایت عمق بازارها افزایش مییابد. این داده اگر بهصورت رسمی از سمت بورسکالا اعلام شود یک خلأ قیمتی مهم در کشور مرتفع شده و فضا برای واسطهگری و سفتهبازی به کمک ضعف اطلاعات محدود خواهد شد.