قیمت محصولات فولادی به یک ثبات نسبی رسیده است
چهرهنگاری بازار با علامتهای جدید
دلیل اصلی رشد قیمتها در گزارشهای قبل مورد موشکافی و ارزیابی قرار گرفت ولی برخی رفتارها نشان میدهد توجهی به این ریشههای نوسان نرخ نشده است و اگر همین روند ادامه یابد هیچ بعید نیست که باز هم شاهد یک جریان افزایشی دیگر باشیم، ولی دادههای مهمی نیز وجود دارد که خلاف این احتمال را مطرح میکند. اینکه بازار در روزهای اخیر ثبات نسبی قیمتها را بعد از چند پله نوسان شدید نرخ پذیرفته است، خود یک داده مهم بهشمار میرود و در چارچوب این سیگنال میتوان رویکرد دقیقتری در ترسیم واقعیتهای قیمتی داشت و شاید این روند باز هم ادامه یابد.
در بازارهای جهانی شاهد هستیم که روند افزایش پیشین هنوز هم ادامه دارد اگرچه آمارها و قیمتهایی که این روزها از معاملات بینالمللی مخابره میشود بهدلیل تعطیل یا نیمهتعطیل بودن روزهای پایانی سال میلادی چندان قابل استناد نیست. بهصورت دقیقتر واقعیتهای بازار جهانی فولادی را باید در یکی، دو هفته آینده رصد کرد، آنهم در شرایطی که جذابیت خرید قراضه برای واحدهای فولادی کاهش یافته و انتظار افت بهای سنگآهن جدیتر از قبل ترسیم شده است. در این شرایط اگر به هر دلیل تقاضای جهانی برای مصنوعات فولادی کاهش یابد، جریان افزایشی فعلی چندان هم قدرتمند ظاهر نشده و چهره جدیدی از بازارها را شاهد خواهیم بود.
این سیگنال اگرچه اغلب جدی گرفته نمیشود و دادههای پیرامونی در بازار فولاد هم بهطور قطع تغییر فاز این بازار جهانی را تایید نمیکند، ولی میتوان گفت که بازار جهانی فولاد خود را برای یک دوران گذار آماده کرده است که با ابهام قیمتی همراه خواهد بود، بنابراین دورنمای قدرتمندی از تداوم رشد قیمتهای جهانی فولاد برای میانمدت وجود ندارد، اگرچه خوشبینیهای قیمتی برای کوتاهمدت را نمیتوان نادیده گرفت. این پیچیدگیها یکی از دادههایی است که بازار فولاد داخلی را بیتاثیر نمیگذارد اگرچه برای کوتاهمدت تاثیر خاصی در بر ندارد.
اگر برای رشد قیمتهای پیشین چند عامل اصلی را لحاظ کنیم؛ یعنی رشد قیمتهای جهانی، نوسان قیمت ارز و تزریق جو روانی رشد قیمتها در کنار افزایش جذابیتهای صادراتی و رشد نرخ در بورس کالا بهعنوان اصلیترین بازار رسمی کالایی در کشور میتوان گفت که اغلب این موارد با ابهام همراه شدهاند. البته یک سیگنال مهم دیگر را هم باید در نظر گرفت که در گذشته بسیار به آن پرداختیم و آن قیمت تمام شده تولیدات در واحدهای نوردی است. با توجه به نوسان شمش میتوان گفت که بازار میلگرد از مسیر تولیدکنندگان اصلی با یک سرعتگیر در برابر افت قیمتها روبهرو شده است ولی در برابر آن باید گفت که موجودی بالای انبارها خود یک سیگنال مضاعف بهشمار میرود که آرام آرام اثرگذاری خود را بر بازار اثبات خواهد کرد. حال اگر رشد قیمت ارز متوقف شده یا قیمتهای جهانی از مسیر افزایشی خود بازگردد شرایط بازار هم دگرگون خواهد شد. از این به بعد باید منتظر نقشآفرینی سیگنالهای جایگزین باشیم که چهره جدیدی از بازار ترسیم میکند. البته بهای شمش در بورس کالا خود مباحث مختلفی را در بردارد، ولی در شرایطی که قیمتهای بازار توجیهگر بهای شمش در بورس کالا نباشد، بازار هم به سمت خرید از سایر عرضهکنندگان حرکت میکند آنهم در وضعیتی که تقاضای واقعی ضعیف است.
اینکه بازار بهشدت از مسیر تقاضای موثر و خریدار نهایی در فشار قرار داشته و تقاضای چندانی در درون بازار مشاهده نمیشود را باید یک اصل مهم قلمداد کرد، اگرچه هنوز بهصورت جامع و کامل خودنمایی چندانی نداشته و ندارد ولی در آینده اینگونه نخواهد بود. هنوز توانمندیهای واسطهگری برای خرید مصنوعات فولادی درون بازار وجود دارد و اگر به هر دلیل یک کالا کمیاب شود، تقاضای خرید آن هم افزایش مییابد و این داده چون به رشد نرخ آن بازار خاص منتهی میشود، بر بازار سایر مصنوعات فولادی هم اثرگذار است. این روند را باید کلاف سردرگم بازار داخلی فولاد بهشمار آورد یعنی با بالابودن جدی موجودی انبارها و البته وجود اجناسی که در قیمتهای پایین خریداری شده هنوز بازار در یک ثبات نسبی قرار گرفته است. البته قیمتهای موجود از قلههای نرخ روزهای اخیر فاصله گرفته که به معنی تخلیه بخش مهمی از التهاب در بازار بهشمار میرود.
ترسیم چشمانداز بازار فولاد در شرایط فعلی بهشدت دشوار است و حتی میتوان گفت که در اختیار نداشتن دادههای قطعی از واقعیتهای همین بازار هم ترسیم آینده بازار را شاید غیرممکن ساخته است. همین نکته که در روزهای اخیر برای خرید بسیاری از مصنوعات فولادی در بورس کالا تقاضایی کمتر از گذشته را شاهد هستیم نیز یک داده تاثیرگذار مهم بهشمار میرود زیرا خریدار کالایی همچون میلگرد نوردی در بورس کالا توجه دقیقی به دادههای واقعی در بازار دارد و همین افت قیمتها در بازار داخلی به تنهایی جذابیت خرید از بورس را کاهش داده است.
البته در نهایت باید صحبتی هم با فعالان بازار فولاد داشت مخصوصا کسانی که تنها بر پایه توان مالی خود به این بازار وارد شدهاند و هدفی جز کسب سود از نوسان قیمتها نداشته یا به کمک برخی دیگر وارد فاز سرمایهگذاری در بازار فولاد شدهاند. بازار فولاد بازاری بهشدت پرنوسان است و حتی اگر بگوییم دشواریها و نوسان نرخ آن کمتر از بازار ارز و طلا نیست هم گزاف نگفتهایم. این بازار اغلب غیرقابل پیشبینی است مخصوصا برای معاملات در بازار داخلی که هر محموله کوچک و بزرگ یا هر واحد تولیدی میتواند بر نوسان قیمتها اثرگذار باشد. جو روانی در بازار فولاد نیز به سرعت تغییر میکند آنهم در شرایطی که حجم و ارزش معاملات بالاست و امکان مشکلات مالی یا فنی هم در این بازار وجود دارد. تمامی این موارد را باید با نوسان شدید قیمتها همراه دانست.
اینکه بازار در ماههای اخیر با نوسان نرخ خود درآمدهایی را برای برخی سرمایهگذاران فراهم کرد یک واقعیت است ولی در بازارهای مشابه نیز چیزی شبیه به همین داده را هم شاهد هستیم یعنی سرمایهگذاری مشابه (همچون بازار سهام) نیز همین حجم از درآمدزایی را بهطور متوسط به خود اختصاص داده است. این موارد را باید در شرایطی مورد بررسی قرار داد که حجم تولید واقعی در کشور چیزی نزدیک به دو برابر تقاضای داخلی است و بقیه باید صادر شود. همچنین ظرفیتهای تولید نصب شده یا درحال احداث اگر بهصورت کامل به چرخه تولید وارد شود این رقم بسیار بزرگتر خواهد شد یعنی بیش از ۳ برابر نیاز داخلی فولاد تولید میکنیم.
این مطلب به این معنی است که سفتهبازی در این بازار توجیه چندانی ندارد و این قبیل نوسان قیمتها اغلب مقطعی است و از پشتوانه قدرتمند و بزرگی برخوردار نیست. همچنین خرید در این بازار مستلزم ارائه اطلاعات خریدار است و این روند جدیتر خواهد شد، ولی در برابر آن فروش بهشدت سخت است و به احتمال قوی سختتر خواهد شد آنهم در وضعیتی که مصرفکننده نهایی در بازار کم است و در شرایط التهاب اغلب معاملات بین اهالی بازار صورت گرفته و به مقصد انبارها حمل میشود. هماکنون موجودی انبارها در بازار داخلی بهشدت بالاست و اگر شاهد تغییر فاز روانی بازار باشیم، این محمولهها تنها به قصد فروش سریعتر با اعمال تخفیفات گسترده روبهرو میشوند و به سادگی نمیتوان یک کف قیمتی را برای این بازار در نظر گرفت. جو روانی در بازار فولاد هم بسیار حساس است و با هر تغییری میتواند تغییر مسیر دهد. تاکنون شواهد نشان داده که نوسان قیمت دلار آزاد مهمترین محرک مثبت و منفی در تعیین جو روانی در بازار آزاد عمل کرده و حتی نوسان قیمتهای جهانی اثرگذاری کمتری داشته است. باید به این نکته نیز توجه داشت که محمولههایی که توسط خریداران معامله شده و به انبار منتقل میشود به این سادگیها صادر نخواهد شد و صادرات اغلب توسط خود واحد تولیدی یا نمایندگان آنها به کشورهای منطقه صادر میشود. این ویژگیها را باید در بازار فولاد به رسمیت شناخت و سپس در این بازار در فاز سفتهبازی سرمایهگذاری کرد. شاید در هفتههای اخیر یا سالهای گذشته نوسان قیمتها در بازار فولاد و قدرت نقدشوندگی آن جذابیتهای بزرگی را برای سرمایهگذاری و البته سفتهبازی ایجاد کرده بود، ولی این بازار تغییر شکلی بنیادین داشته است و با بازار سالهای قبل کاملا متفاوت است. اینکه از تعداد فعالان بازار در فاز واسطهگری بهشدت کاسته شده، اتفاقی نیست گویا این بازار چندان هم پذیرش فعالان جدید را در فاز واسطهگری ندارد مگر آنکه بازارهای هدف را کشورهای منطقه بهشمار آوریم و تلاش کنیم تا از مسیر واحدهای تولیدی با رعایت موازین حقوقی و دستورالعملهای ارزی بازار جدیدی را بهدست آوریم.