بورس کالا بهترین راهکار برای واقعیسازی قیمت برق و محصولات کشاورزی است
مسیرهای بورسی حذف یارانه پنهان
در پارهای از اوقات این رقم هم از جیب دولت و هم از جیب بخشهای تولیدی توأمان خارج میشود مثلا در تعیین قیمت تضمینی در محصولات کشاورزی یا قیمتهای اعلامی برای برق اگر نرخهای رسمی از قیمتهای واقعی (با فرض هزینه فرصت) کمتر باشد خود تولیدکننده (اغلب) بخش خصوصی یا شبهدولتی هم در این روند نرخگذاری متضرر شده است. بررسیها نشان میدهد که این شرایط قیمتگذاری به زیان بخش اعظم فعالان اقتصادی منتهی شده و مردم منفعت چندانی از این وضعیت کسب نمیکنند. ذات وجود این کالاها و محصولات مشابه در بورس کالا یا بورس انرژی به این معنی است که سادهترین مسیر گذار از اقتصاد دولتی و دستوری به سمت واقعیشدن اقتصاد از مسیر بورسهای کالایی عبور میکند و البته کمهزینهترین آنها نیز هست. از این پس در سلسله گزارشهایی این مسیر انتقال را ترسیم میکنیم و باید به یقین عنوان کرد که آزادسازی قیمتها سرنوشت محتوم تمامی بازارها در جهان خواهد بود.
چندی پیش محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه عنوان کرده بود رقم یارانه پنهان در اقتصاد کشور چیزی نزدیک به ۹۳۴ هزار میلیارد تومان است. این رقم در صورت صحت بیش از ۲۰ برابر رقم واقعی تزریق بودجه عمرانی دولت است. در شرایط فعلی که نیاز به تزریق هرچه بیشتر بودجههای عمرانی و حمایت از سیلزدگان، کشور را به سمت تخصیص منابع از صندوق توسعه ملی یا افزایش پایه پولی سوق داده است، شاید نیاز به اصلاح این روند تخصیص یارانه با این ارقام فراتر از تصور بیش از هر زمانی مورد نیاز باشد. در شرایط رکودی فعلی تزریق بودجه به پروژههای عمرانی میتواند تحریک تقاضا در کشور را مخصوصا برای کالاهای صنعتی به همراه داشته باشد که به معنی افزایش فعالیت در حوزههای تولیدی مختلفی است که شاید به حمایت از حجم تولید صنعتی یا رشد اقتصادی نیز منجر شود. در این شرایط یکی از ارکان مهم مبارزه با تورم فعال شده است، بنابراین میتوان کاهش تزریق یارانه پنهان را با نگرانی کمتری مورد بحث قرار داد، آن هم در شرایطی که تکانههای اصلی تورم یا رشد قیمت ارز تاکنون تجربه شده است و در شرایط فعلی در بسیاری از بازارها همچون مواد اولیه شاهد یک ثبت نرخ نسبی و حتی میل به کاهش قیمتها هستیم. در عین حال یک داده مثبت صنعتی یعنی شاخص مدیران خرید در فصل پایانی سال ۹۷ بیش از ۴۱ درصد رشد را ثبت کرده و از مرز ۵۰ واحد (مرز اقتصاد در رکود و انقباض) در اسفند ماه عبور کرده است. براساس آخرین آمارها، در اسفند ۹۷ این شاخص به ۳/ ۵۵ واحد رسیده است که میتواند نشانی از دوره انبساط و خروج از رکود بنگاههای اقتصادی در پایان سال باشد. این سیگنال دقیقا در بورس کالا در دو بازار مهم پتروشیمیها و فلزات هم مشاهده شد که نشان میدهد دادههای عمومی در اقتصاد از پذیرش وضعیت فعلی، بحرانهای موجود و تلاش برای بهبود شرایط و تقویت حجم تولید حکایت دارد. البته هدف از این گزارش ارائه سیگنال مثبت از تولید و انتظار برای عدم رشد تورم نیست، ولی این شرایط به این معنی است که بار تورمی اصلاح نظام یارانهای غیرهدفمند فعلی آنقدر که برخی بزرگنمایی میکنند بزرگ نیست اگرچه به بررسیهای مجزایی نیاز دارد.
از دریچه نگاه بورسیها چند بازار مشخص که از یارانه پنهان بسیاری برخوردار هستند را میتوان دو بازار اصلی برق یا سایر حاملهای انرژی همچون گاز طبیعی و فرآوردههای پالایش همچون انواع سوختها و محصولات کشاورزی را مورد بررسی قرار داد. اهمیت این بازارها در تاثیرگذاری مستقیم آنها بر زندگی مردم نهفته است آن هم در شرایطی که اختلاف قیمتها خود فرصت مهمی بهعنوان قاچاق یا هر گونه صادرات غیررسمی را در بر دارد. شاید بررسی این بازارها از بازارهایی پیچیدهتر به سمت بازارهایی با عمومیت بالاتر بتواند یک مسیر معکوس ولی کاربردی به شمار رود و اگر بتوان بازارهای دشوار را تحلیل و تفسیر کرد بازارهای دیگر در فاز حذف یارانه پنهان مدیریت چندان دشواری نخواهند داشت.
شاید در ایران و حتی در اقصی نقاط جهان بتوان گفت که پیچیدهترین بازار فیزیکی از حیث معاملات رایج بهصورت واقعی حتی بدون در نظرگرفتن ابزارهای مالی، بازار برق باشد. بازاری که در آن نه امکان ذخیرهسازی وجود دارد و نه میتوان عرضه این حامل انرژی را حتی برای یک ثانیه بدون دلیل معتبر متوقف کرد. اگر روال عرضه این حامل انرژی که میتوان حتی در چارچوب معاملات از آن بهعنوان یک بسته کالایی نام برد، به هر دلیل متوقف شود نه تنها نارضایتیهای فردی بلکه ممکن است به ناآرامیهای اجتماعی و توقف فرآیند تولید در همه سطوح ختم شود. در دنیای امروز هیچ جامعه، دانش، فناوری یا اقتصادی بدون برق وجود خارجی ندارد. با توجه به این ویژگیهای برجسته اگر در ابتدا به سراغ بازار برق برویم و دادههای بنیادین آن را با محوریت حذف یارانههای پنهان و آشکار مورد بررسی قرار دهیم بخش مهمی از راه را رفتهایم. هماکنون مدتهاست که برق در بورس انرژی مورد معامله قرار میگیرد و قیمتهای کشف شده در این بازار مهم چه در سال گذشته و چه در معاملات محدود سال جاری میتواند ملاکی برای توانمندی این بازار در فاز معاملات فیزیکی باشد تا جایی که شرکتهای برجسته و مهمی برق موردنیاز خود را از بورس تامین میکنند. در فاز دوم میتوان به بحث مهم یارانه در بازار محصولات کشاورزی پرداخت. هماکنون قیمتهای تضمینی موجود کفاف نیازهای جامعه را نمیدهد. کشاورزی هماکنون با شرایط متفاوتی به نسبت سالهای گذشته روبهرو شده که نیاز به تغییر فاز جدیدی را برجسته میسازد و البته احتمالا این تغییرات باز هم ادامه خواهد یافت.
رژیم بارش در کشور احتمالا تغییر کرده است و شاید نیاز باشد تا خطر وقوع سیل و آبگرفتگی در کنار احتمال افزایش باران را جدیتر ارزیابی کنیم، اگرچه هزینههای وارده به کشاورزان به دلیل سیل و البته افزایش هزینه تولید را هم باید در نظر گرفت. رشد قیمتها در کشورهای همسایه نیز داده دیگری برای توجیهپذیری صادرات بهصورت رسمی و غیررسمی خواهد بود و اگر به هر دلیل در تعیین قیمتها واقعبینی جدی را لحاظ نکنیم مشخص نیست چه سرنوشتی پیشروی تولید و عرضه محصولات کشاورزی ترسیم شود. با توجه به اهمیت این مباحث در گزارشهای بعدی به این موارد سلسلهوار خواهیم پرداخت.
ارسال نظر