بازدارنده‌های رشد قیمت در بازار

گزارش هفته قبل «دنیای‌اقتصاد» در زمینه بازار فولاد از رصد سه واقعیت کلی در این بازار پرده برداشت که آن واقعیت‌ها به ترتیب مواردی همچون «نبود انسجام کافی در بازار»، «نیاز به یک شاخص قیمت رسمی» و «ضعف بنیادین تقاضا» بود. در ادامه گزارش هفته قبل عنوان کردیم که اگر عرضه‌های بورس کالا قدرتمندتر شود،‌ می‌توانیم پتانسیل کاهش قیمت‌ها را در این بازار ببینیم؛ ولی آنچه که روی آن تاکید داشتیم بحث «رقابت منفی بین کارخانه‌ها» بود آن‌هم در شرایطی که «ضعف تقاضا» به‌عنوان مهم‌ترین عامل تاثیرگذار در بازار در حال ایفای نقش است.

از سوی دیگر اما سیگنال‌های رشد خریدهای سفته‌بازی و واسطه‌گری هم در حال حاضر در بازار در حال مشاهده است؛ به‌نظر می‌رسد در شرایط کنونی، وضعیت به نسبت گذشته تغییری نکرده است، یعنی آن ابهامی که قبل از این درباره آن صحبت می‌کردیم و در هفته قبل به عمیق‌تر شدن آن اشاره کردیم، همچنان در حال ادامه حیات است و به‌عنوان عاملی تعیین‌کننده در بازار در حال حرکت است؛‌ اما فاز قدرت‌نمایی رقابت منفی در حال حاضر جدی‌تر از حد انتظار شده است یعنی کارخانه‌ها به دلایل مختلفی همچون «ضعف نقدینگی»، «مشکلات مالی»، «ضعف تقاضا»، «نیاز به بازار فروش» و «محدودیت‌های صادراتی» در حال دست و پنجه نرم کردن با «رکود واقعی» هستند.

به گفته کارشناسان بازار فولاد این شرایط را از این بابت می‌توانیم نسبتا مثبت ارزیابی کنیم که جرقه‌های رشد قیمتی که در یکی دو روز گذشته هم دیده شد به معنای آن است که پتانسیل «رکود تورمی» هرچند به نسبت محدودتر از قبل شده اما همچنان وجود دارد، مخصوصا در شرایطی که بعضی از واحدهای خاص و محدود، رشد قیمت‌های مهمی را در لیست فروش روز گذشته خود ثبت کردند که نشان‌دهنده آن است که برای بعضی از واحدهای تولیدی که ذهنیت شفاف‌تری از واقعیت‌های بازار دارند،‌ این وضعیت کاهشی قیمت‌ها چندان هم قابل‌قبول نیست، به‌صورت دقیق‌تر باید گفت در لحظه نگارش این گزارش، سومین هفته‌ای است که در فاز کاهش قیمت‌ها در بازار فولاد قرار داریم،‌ اگرچه از جرقه‌های رشد نرخ هم نمی‌شود غافل شد.

به گزارش «دنیای‌اقتصاد» این شرایط نشان می‌دهد که بازار فولاد باز هم در حال بازگشت از شرایط ناامیدانه گذشته است، یعنی با فرض ضعف تقاضای بنیادین و البته آرامش شکننده در بازارهای جهانی و حتی کاهش نرخ بیلت در بعضی از حوزه‌های مهم در دنیا شاهد آن هستیم که بازار به گونه‌ای در حال نزدیک شدن به کف قیمتی خود است که این روند باز‌هم «شائبه رکود تورمی» را تقویت می‌کند، یعنی انتظار داریم جرقه‌های پراکنده رشد قیمت‌ها در روزهای گذشته باز‌هم ادامه پیدا کند. شاید الان که در برهه ضعف بنیادین تقاضا قرار داریم، مخاطب با دریافت و خواندن موضوعاتی مانند پتانسیل جرقه‌های رشد نرخ، ناخودآگاه تصویر بازارسازی به ذهنش خطور کند به این معنا که شائبه بازارسازی برای مخاطب تقویت شود و متاسفانه چنین واقعیتی یک «تجربه پیشین» است؛ یعنی در شرایطی مثل الان، تقاضای موثر چندانی در بازار وجود ندارد و خریدارها خرید خودشان را به تعویق می‌اندازند، لذا بازار به سمتی حرکت خواهد کرد که با شائبه بازارسازی بخش بیشتری از تقاضا را به بازار تزریق کند؛ در نتیجه تقاضایی که به آینده موکول شده سریع‌تر خودنمایی می‌کند و در کنار این موضوع واسطه‌ها و سفته‌بازان هم در حمایت از تقاضا کمک می‌کنند، این وضعیت را باید چهره مهمی از بازار به‌شمار آوریم که الان در پشت پرده بازار قرار دارد، یعنی چیزی که الان در بازار خودش را نشان می‌دهد، ضعف بنیادین تقاضا، میل به کاهش قیمت‌ها و البته «بیم و امید فرارسیدن موعد سخت‌گیری‌های بین‌المللی» است، این در حالی است که سخت‌گیری‌ها در زمینه صادرات هنوز به قوت خود باقی است و روزنه‌های مثبتی از بهبود این سازوکار هم دیده نمی‌شود.

جمع‌بندی تمام این موارد نشان می‌دهد که در وضعیت فعلی بازار خبری از بهبود قیمت‌ها نیست، اما به آرامی و هرقدر که به جلو می‌رویم، پتانسیل و توانمندی بازارسازی در حال افزایش است، به‌نظر می‌رسد ذهنیت رکود تورمی، ذهنیتی باشد که در آینده باز‌هم بر بازار حاکم شود، اما باید گفت واقعیت رکود، واقعیت جذاب‌تری از رکود تورمی است؛ به این معنا که بهتر بود همین شرایط اعم از کاهش قیمت‌ها،‌ رقابت منفی، تلاش برای افزایش حجم فروش در تقابل با ضعف واقعی تقاضا آینده بازار را تعیین کند و به سمت جرقه‌های بیشتر رشد نرخ، افزایش قیمت‌ها، ضعف تقاضا و خودنمایی تقاضای سفته‌بازی و واسطه‌گری سوق پیدا نکند. عرضه‌های بورس کالا هم در این شرایط به‌شدت محدود است، این هم سیگنال دیگری برای حمایت از جرقه‌های رشد قیمتی است که در نهایت در دورنمای بازار تاثیر می‌گذارد، همان‌طور که در گزارش قبلی هم به آن اشاره کردیم، هم ضعف تقاضا یک واقعیت است و هم میل به جرقه‌های رشد قیمتی که هر دو در کنار هم باید مورد ارزیابی قرار گیرند.

یک روز تعطیلی در بازار که مصادف با اربعین حسینی و درست در وسط هفته قرار دارد به معنای آن است که اواخر هفته هم یک زمان نسبتا ضعیف در بازه میان‌مدت بازار فولاد است، بنابراین کاهش قیمت‌ها در این هفته از احتمال بیشتری برخوردار می‌شود اما این به معنای این نیست که جرقه‌های رشد قیمتی از بازار فولاد حذف شود، در این‌خصوص و با توجه به تعطیلات میان‌هفته باید گفت پتانسیل افزایش نرخ در صورت وجود، به هفته آینده موکول خواهد شد.