«دنیای اقتصاد» راز موفقیت تنها بورس نفتی خاورمیانه را بررسی کرد
الگوی بورس نفت دبی برای ایران
ایران میتواند با پتانسیلهایی که در اختیار دارد از ابزار استراتژیک بورس برای عبور از تحریمهاو قیمتگذاری نفت در دنیا استفاده کند
باید پذیرفت که معاملات نفت خام بهصورت نقدی و آتی یکی از مزیتهای استراتژیک برای کشورمان به شمار میآید و در اختیار داشتن یک بازار قدرتمند و بزرگ، خود یک ابزار استراتژیک در دست تصمیمسازان اقتصاد ایران خواهد بود که یکی از سادهترین کارکردهای آن در اختیار گرفتن ابزاری برای دور زدن تحریمهاست. شفافیت معاملاتی، جذب سرمایههای در گردش، تنوع شیوههای فروش و ایجاد مکانیزمی برای فروش بیشتر نفت خام از ابتدایی ترین ویژگیهای معاملات نفت خام در بورس انرژی است اگرچه تعریف ابزارهای مالی بر پایه این دارایی فیزیکی خود به معنی ایجاد سکوی پرش بزرگی در این بازار خواهد بود.
DME بورس پیشروی آسیایی
بورس کالایی دبی موسوم به DME بیشترین شهرت خود را مدیون معاملات حاملهای انرژی است و از سال ۲۰۰۷ تاکنون بهعنوان یکی از مهمترین بازارهای رسمی انرژی در آسیا و دقیقتر در حوزه شرق جهان مطرح بوده است. این در حالی است که با آغاز به کار بورس انرژی شانگهای بخشی از شهرت این بازار دستخوش تغییر شده است. برای مدتها بورس دبی یا همان DME یگانه بازار قیمتساز در آسیا بود یعنی اغلب معاملات نفت خام و فرآوردهها با نیمنگاهی به آمارهای معاملاتی این بازار مورد کشف قیمت قرار میگرفت اگرچه این ادعا به معنی کمرنگ شدن شاخص قیمتی نفت برنت نیست.
بورس کالایی دبی مجتمعی از هلدینگ اقتصادی دبی، صندوق سرمایهگذاری عمان و گروه CME یا همان بورس کالایی شیکاگو است. سهامداران برجسته این بازار پس از شرکتهای فوق گلدمن ساکس، جیپی مورگان، مورگان استنلی، شل، ویتول و کنکورد انرژی هستند که همین اسامی به معنای اهمیت جدی این بازار برای فعالان حوزههای معاملاتی، بانکها و حوزه انرژی است. نگاهی به حضور این شرکتها در DME به این معناست که آمریکاییها بیش از همه به اهمیت این بازار پی بردهاند و برای ایجاد این بازار مالی و حتی مدیریت آن پیشقدم شدهاند. این ویژگی از آن جهت اهمیت دارد که آغاز به کار این بازار در سال ۲۰۰۷ بود ولی فعالیت قدرتمند این بازار را میتوان به سال ۲۰۱۰ تعمیم داد و در این سال بود که DME توانست ۱۴۴ میلیون بشکه نفت را بهصورت فیزیکی تحویل دهد. این موفقیت در شرایطی خودنمایی کرد که در سالهای قبل از آن یعنی در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ شاهد هجوم بسیاری از شرکتهای برجسته برای توسعه این بازار بودیم. این مطلب یعنی تلاش برای توسعه یک بازار آن هم رقیب بورسهای غربی عجیب به نظر میرسید ولی بورس قدرتمندی در نهایت ایجاد شد که پس از شاخصهای قیمتی نفت خام سبک آمریکا موسوم به WTI یا نفت برنت، سومین شاخص قیمتگذاری در بازارهای جهانی ایجاد شد.
اما سال ۲۰۰۸ بود که رئیسجمهور وقت ایران ضمن انتقاد از نوسان قیمت نفت خام و شیوههای نرخگذاری آن پیشنهاد کرد تا یک بورس نفت در کشورمان تاسیس شود؛ آنهم در مناطق آزاد. در صورت ایجاد چنین بازاری آن هم در زمانی که خبری از تحریمهای گسترده نبود بخش اعظم قیمتگذاری در غرب آسیا در همین بازار انجام میشد و یک ابزار استراتژیک بسیار مهم در بازار نفت خام و فرآوردهها در اختیار ایران قرار میگرفت. هنوز در آن زمان معاملات نفت خام و فرآوردهها در بورس دبی پا نگرفته بود و چنین پتانسیلی ناخودآگاه ایجاد میشد. از سوی دیگر در بورس دبی دارایی پایه یا همان نفت مورد معامله اصلی نفت خام عمان بود که در بازارهای جهانی و برای معاملات فیزیکی از قدرتنمایی چندانی برخوردار نبوده و البته نفت را به دلار آمریکا معامله میکرد. پس از سالها میتوان باز هم به رخدادهای سالهای قبل مراجعه کرد و شاید بتوان گفت یک استراتژی درست ولی یک اظهارنظر زودهنگام موجب شد تا همه چیز دگرگون شده و مکانیزم قیمتگذاری در غرب آسیا به بورس دبی تعلق گیرد. البته آنزمان هم بورس نفت بینالمللی آن گونه که انتظار داشتیم ایجاد نشد.
مکانیزم فعالیت بورس دبی
تحویل فیزیکی نفت خام عمان و پیوستن عرضه نفت خام بصره (سبک و سنگین) موسوم به سومو با معامله ۲۰ میلیون بشکهای و داد و ستد برخی از فرآوردهها در DME بخشی از واقعیتهای بورس دبی در حوزه نرخگذاری قیمتی است ولی چیزی که این بازار را به سومین قطب قیمتگذاری نفت خام در بازارهای جهانی بدل کرد معاملات آتی نفت در این بازار بود. بهصورت دقیقتر در بازار دبی قیمتهای خام در بازار آتی تعیین شده و در نهایت قیمتهای نقدی این کالا بر این پایه قیمتی کشف نرخ میشود. این به آن معنی است که نرخ پایه یا همان OSP در معاملات کاغذی در بازار مالی DME تعیین شده ولی در کنار آن نرخ نهایی بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا با احتساب یک پریمیوم قیمتی مورد معامله قرار میگیرد.
در نهایت قیمتی که در بازار مورد معامله قرار میگیرد همان OSP بهعلاوه یا منهای پریمیوم است. بهعنوان نمونه در ماه مارس نفت خام سبک سومو عراق در DME ۴۲سنت بالاتر از OSP قیمتگذاری و نفت سنگین سومو ۳۱ سنت بالاتر از OSP نرخگذاری شده است. سومو برند نفت عراق است ولی در اصل نفت عرضه شده توسط بخش بازرگانی شرکت نفت عراق به این نام معروف شده است. البته نفت خام آتی در DME بر پایه نفت خام عمان مورد معامله قرار میگیرد یعنی دارایی پایه بورس دبی نفت خام عمان است. البته دادوستد گسترده نفت خام آتی در بورس دبی به سادگی ایجاد نشده و پس از آغاز به کار ساز و کارهای معاملاتی در بازار فیزیکی در دسترس قرار گرفته است.
همانگونه که عنوان شد نفت خام عمان در بازار دبی مورد معامله قرار گرفته و بر پایه این دارایی فیزیکی ابزار مشتقه تعریف شده است. بهصورت نانوشتهای نفت خام عمان در این بازار با درصد بسیار بالایی مورد معامله قرار میگیرد و همین ویژگی موجب شده تا بازار پتانسیل ایجاد قراردادهای آتی قدرتمند را داشته باشد. این نکته را باید جدی گرفت یعنی اگر در بورس انرژی ایران نیز قصد داشته باشیم از بازار مشتقه قدرتمند بهره ببریم باید ابتدا بپذیریم که مهمترین بستر معاملاتی نفت خام همان بازار فیزیکی بورس انرژی است و مسیر جایگزین قدرتمندی برای خرید گسترده نفت خام ایران در محمولههای نقدی و کوچک وجود ندارد. این ویژگی مهم یکی از الزامات رونق قراردادهای آتی در ایران خواهد بود یعنی وزارت نفت و بخشهای مختلف عرضهکننده خود در گام اول به عرضه حداکثری قراردادهای نقدی در بورس انرژی ملزم باشند. اگر به هر دلیل این ویژگی مهم با کمتوجهی همراه شود، به این معناست که خود وزارت نفت سنگهای بزرگی را پیش پای توسعه بازار نقدی و مشتقه نفت انداخته است.درخصوص بورس دبی نیز همین رخداد را شاهد هستیم؛ یعنی تولیدات نفت خام عمان در فاز نقدی آن حداکثر تمرکز را بر این بازار دارند یعنی تلاش میکنند تا تمامی نفت خام تولیدی موجود که امکان عرضه نقدی آن وجود دارد در بورس دبی عرضه و مورد معامله قرار بگیرد.
کلیدهای موفقیت بورس دبی
حجم نفت تحویلی بورس دبی بر پایه نفت خام عمان در سال ۲۰۱۵ برابر با ۲۱۶ میلیون و ۱۶۳ هزار بشکه بوده که در سال ۲۰۱۶ به ۲۶۰ میلیون و ۶۸۸ هزار بشکه افزایش یافته است. این در حالی است که با فرض ۳۶۵ روز عرضه فیزیکی نفت خام، این بورس روزانه ۷۱۴ هزار بشکه نفت را بهصورت فیزیکی تحویل داده که رقم بزرگی نیست ولی نشان میدهد که اکثریت قریب به اتفاق تولیدات نفت خام عمان در معاملات نقدی در همین بازار مورد معامله قرار میگیرد.
با توجه به موارد فوق میتوان گفت که بورس دبی چند کلید موفقیت در دست داشت و به کمک آنها توانست سومین قطب قیمتگذاری در جهان را تصاحب کند. اول آنکه با بورس معتبری همچون CME یا همان بورس کالایی شیکاگو قرابت فنی و اجرایی پیدا کرد. این ویژگی مهم موجب شد تا مکانیزم توسعه این بازار سریعتر از حد انتظار محقق شود، بنابراین در ایران اگر قصد داشته باشیم بازاری قدرتمند را پایهریزی کنیم نیاز خواهیم داشت تا با بورسهای مهم در جهان همراستا عمل کرده و از تجربیات آنها استفاده کنیم. این در حالی است که هماهنگی اجرایی بسیار مهمتر از قرابتهای اقتصادی است یعنی نیاز خواهیم داشت تا همانند آنها به معاملات بپردازیم. در این مسیر دو میانبر وجود دارد. میانبر اول استفاده از مکانیزم انبارهاست یعنی در صورت ایجاد قرابتهای اقتصادی میتوان یک کالای مشخص مثلا نفت خام ایران را در یک بورس معتبر بینالمللی عرضه کرد ولی در خلیج فارس و مثلا جزیره خارک تحویل داد.
این ویژگی مهم در ابتدا به پذیرش کالا در بورس دیگر نیاز دارد و البته باید شیوههای معاملاتی، الزامات فنی، حقوقی و حتی فقهی و فرآیند تسویه وجوه را مورد ارزیابی دقیق قرار داد. البته چنین پتانسیلی در گذشته نیز وجود داشته ولی تاکنون به صراحت و البته بهصورت رسانهای مخابره نشده است. البته با آغاز بهکار معاملات نفت در بورس انرژی ایران، این فرآیند در ارتباط بین دو بورس بسیار سادهتر از شرکت ملی نفت ایران انجام خواهد پذیرفت و میتوان به این داده مهم خوشبین بود.
میانبر دوم در این فرآیند ارتباط جدی دو بورس خواهد بود؛ یعنی بورس انرژی ایران این پتانسیل را دارد که کالای خود را هم در بورس انرژی در ایران و هم در یک بازار معتبر بینالمللی دیگر عرضه کند و البته تحویل کالا هم از بنادر ایران و هم از بنادر و انبارهای سایر نقاط جهان امکان تحویل خواهد داشت ولی به بورس انرژی بینالمللی ایران نیاز داریم که به توسعه گسترده و حتی بلندپروازانه بورس انرژی نیاز خواهیم داشت. با توجه به این موارد و حتی گزارشهای پیشین توسعه جدی و حتی رویاپردازانه بورس انرژی در شرایط فعلی یک الزام استراتژیک برای ایران بهشمار میآید و نباید از کنار آن بهسادگی عبور کرد.
اروپا و ظرفیتهای نفتی جدید
همانگونه که در گزارشهای پیشین به آن اشاره کردیم بازارهای اروپایی به احتمال قوی و در صورت متعادلتر شدن سختگیریهای آمریکا به ارتباط با بورس انرژی و خرید نفت خام با یورو متمایل خواهند بود؛ بنابراین میتوان به این بازارها بهعنوان پتانسیلهایی برای توسعه همکاریهای بورس انرژی نگریست. این ویژگی مهم در صورت تحقق هم به کشف نرخ نفت خام با ارز یورو منتهی شده و هم سکوی پرتاب بزرگی برای بورس انرژی ایران خواهد بود؛ ولی این تمام احتمال رشد این بازار نیست.
بورس انرژی بینالمللی شانگهای موسوم به INE دومین گزینه مهم و معتبر برای توسعه معاملات نفتی ایران در مکانیزم بورسها خواهد بود؛ اگرچه ارز مورد استفاده در این بازار یوآن چین بوده و البته مراودات اقتصادی و تجاری ایران و چین نیز خود زبانزد بسیاری از فعالان بازار است. تجربیات پیشین نشان داده که حتی در سختترین روزهای ایران از لحاظ مناسبات تجاری با سایر کشورها، باز هم کشورهای آسیایی مخصوصا چین بهعنوان سوپاپ اطمینان مهمی برای روابط اقتصادی ایران مطرح بوده و هست و هیچ بعید نیست که بتوان از این بازار نوپا بهعنوان کلید موفقیت مهمی برای توسعه معاملات نفت بهره برد. این مطلب از پتانسیلهای مهم بازار انرژی ایران برای ایجاد آیندهای نوین است؛ ولی درباره واقعیتهای معاملاتی در بازار نقدی و آتی INE در گزارشهای بعدی به تفصیل سخن خواهیم گفت.
ورود به بورس نفت با حداکثر قدرت
کلید موفقیت دوم بورس انرژی برای توسعه فعالیتها به واقعیتهای عرضه در این بازار باز میگردد یعنی اگر بخواهیم از تجربیات بورس دبی استفاده کنیم، اول باید حداکثر حجم عرضه نفت خام را که پتانسیل تحویل و دادوستد در بورس انرژی دارد، به این بازار تزریق کنیم. بهصورت دقیقتر باید تلاش کرد تا حداکثر بهره را از مکانیزمهای معاملاتی در بورس انرژی برد؛ یعنی قراردادهای نقدی و حتی طولانیمدت موسوم به LongTerm در همین بازار ثبت شده و مورد معامله قرار بگیرد. این مطلب در شرایطی مهمتر جلوه میکند که به مرور تمامی عرضههای نقدی برای محمولههای کوچک و متوسط و بعضا بزرگ در بورس انرژی مورد معامله قرار گیرد و مسیری موازی با این بازار مالی در معاملات ترسیم نشود. بهصورت دقیقتر شاهد این موضوع نباشیم که عرضهکننده خود معاملات بورس انرژی را دور بزند و به موازات این بازار رسمی، خود بهصورت نه چندان شفاف به معاملاتی جانبی دست زند. این ویژگی مهم یکی از کلیدهای مهم موفقیت معاملات در بورس انرژی خواهد بود.
آخرین نکته درباره موفقیت نهایی معاملات نفت در بورس انرژی تجمیع حداکثری قراردادهای فرآوردهها در این بازار است؛ یعنی حتی با سختگیریهای قانونی تلاش کنیم تا حجم معاملات در بورس انرژی به حداکثر ممکن دست یابد تا نه تنها این بازار بهعنوان یک مرجع قیمتی برای کشف نرخ نفت خام، بلکه به مرجعی برای تعیین قیمتهای پایه حاملهای انرژی در غرب آسیا و در رقابت با بورس دبی بدل شود. این ویژگی مهم را باید بیش از گذشته مدنظر قرار داد؛ زیرا منافع همگان در موفقیت این رویکرد قرار خواهد داشت.
در پایان ایجاد معاملات آتی نفت خام آخرین حلقه از زنجیره موفقیتهای بورس انرژی خواهد بود و دقیقتر میتوان گفت تا زمانی که بهای نفت در معاملات آتی کشف نشود، شاهد کشف نرخ واقعی در سطح جهانی در این بازار نخواهیم بود. از سوی دیگر پتانسیل اصلی برای رونق معاملات آتی، داد و ستد آن با یوروست که هم از نوسان قیمت ارز در بازار داخلی مستثنی خواهد بود و هم فرآیند کشف نرخ را تکمیل میکند. تنها آغاز به کار معاملات آتی خود به معنی این است که حجم بزرگی از سرمایههای سرگردان در بازار داخلی و حتی کشورهای منطقه به سمت این بازار هجوم خواهد آورد و البته همین احتمال بیش از همه منافع عرضهکننده اصلی یعنی شرکت ملی نفت ایران را برآورده خواهد ساخت. تجربه بازارهای آتی داخلی نشان داده که هر عرضه جدیدی در این بازار با هجوم محسوس خریداران روبهرو خواهد بود و پتانسیل کسب موفقیتهای اقتصادی بزرگی را ایجاد خواهد کرد. این در حالی است که رشد قیمت نفت در بازار آتی دیگر شبیه به بازار سکه نیست و رشد نرخ بیش از همه منافع خود دولت و کشور نفت خیز ایران را تامینمیکند. بهتر است به ایجاد بازار بزرگ و گسترده نفت در بورس انرژی به چشم یک مزیت مهم استراتژیک بنگریم آنهم در شرایطی که به نظر میرسد هنوز تصمیمسازان برجسته اقتصاد ایران به مزیتهای این شیوه معاملاتی یا واقف نشدهاند یا با نگاهی همراه با تردید به این جذابیتهای فوق تصور می نگرند. دورنمای بازار نفت و فرآوردهها از بستر بورس انرژی با شرایط فعلی هیچ تشابهی نداشته و آینده بسیار روشنتر از چیزی است که به نظر میرسد.
ارسال نظر