به فکر جایگزینان خود باشیم
هنوز هم هر از گاهى برخى دوستان و فعالان باسابقه بخش معدن و صنایع معدنی از افرادی در گروه سنی بنده دعوت بهکار و پذیرش مسوولیت میکنند و پاسخ من به همه یکسان است. تا زمانى که افرادی جوانتر و باانرژیتر از من هستند چرا من باید چنین جایگاهی را اشغال کنم.
متاسفانه بخشی از بدنه مدیریتی کشور همچنان اصرار به استفاده از مدیران قدیمی دارد و فرصتی برای بهرهگیری از پتانسیلهای جوانان فراهم نمیآورد، در حالیکه تجربیات مدیران کارآزموده در کنار انرژی جوانان میتواند مثمرثمر واقع شود.
مشکل زمانی شدت مییابد که برخی همسالان بنده به یک سمت نیز قانع نیستندو عملا با داشتن دهها پست راه را برای ورود نیروهای جوان میبندند.
متاسفانه برخی از همنسلان ما افرادی هستند که در جوانى نسل قبل از خود را قبول نداشتند و در بزرگسالى هم جوانان بعد از خود را متهم به بىتجربگى مىکنند. آیا چنین دیدگاهی منجر به فرار نخبگان کشور نشده است؟
چه خسرانی از این بالاتر که ما نیمى از هوش و انرژى مملکت را به دلیل جنسیت و بخش عظیمى از جوانان را به دلیل خودخواهى به کنارى بگذاریم؟
طبق آمارها تقریبا تمامى بنگاههای اقتصادی موفق دنیا، توسط مدیران ٢٥ تا ٥٥ ساله اداره میشود و امروز این جوانگرایى به پستهاى محدود هم منتهى نمیشود.
اگر عزم جدى براى ساختن کشور داریم باید به جوانها اعتماد کنیم. آنها را باور کنیم یا بهتر بگویم اندازههاى خود را بشناسیم.
جوانان نیز باید خود را باور کنند و بدانند دیر یا زود مسنترها به تواناییهای آنها ایمان میآورند.
ارسال نظر