حجم معاملات هفتگی در بازار آتی در مقایسه با هفته قبل ۳۲ درصد کاهش یافت
عقبنشینی حجم معاملات و ثبات قیمت در بازار آتی
در هفته گذشته شاهد کاهش مجدد حجم معاملات آتی سکه در بورس کالا بودیم که از یکسو گمانهزنیها عقبنشینی این نرخ را برجسته ساخته و از سوی دیگر سیگنال مشخصی از نگرانی بازار از کاهش قیمتهاست. همانگونه که هفتههای قبل حجم معاملات و وضعیت قیمتهای جهانی و بهای دلار در بازارهای داخلی و جهانی را مورد بررسی قرار دادیم، هفته گذشته را میتوان زمانی برای درستیآزمایی برای تحلیلهای پیشین به کار برد که البته کاهش حجم معاملات همگام با افت بهای جهانی طلا نشان میدهد که موارد پیشین از صحت کافی برخوردار بوده است. در هفته گذشته حجم معاملات آتی به ۳۵ هزار و ۹۱۹ معامله کاهش یافت که به نسبت مدت مشابه هفته قبل از آن ۳۲ درصد یا ۱۶ هزار و ۹۰۶ معامله کاهش یافته است. این سیگنال به صراحت از بدبینی فعالان بازار به دورنمای قیمتها حکایت دارد که البته در همخوانی کامل با وضعیت قیمتها در بازارهای جهانی است. این در حالی است که متوسط حجم معاملات هفتگی در سال جاری با لحاظ کردن معاملات هفته گذشته به ۴۰ هزار و ۹۳۶ معامله رسیده که نشان میدهد حجم داد و ستد در بازار آتی سکه حتی از متوسط سال جاری نیز کمتر است. این وضعیت نشان میدهد که در صورت تداوم کاهش قیمتهای جهانی طلا باید منتظر افت بیشتر حجم معاملات بود.
خوشبینی به رشد قیمت دلار در بازار داخلی و همچنین گذار قیمت دلار از سقف روانی ۳۹۰۰ تومانی خود سیگنالی مهم از دورنمای قیمت سکه در بازار داخلی به شمار میرود؛ یعنی این احتمال وجود دارد که در صورت رشد بهای ارز در بازار داخلی، عقبنشینی قیمتهای جهانی طلا بتواند تا حد امکان جبران شود. این ویژگی مهم را حتی میتوان در نوسان قیمت آتی در هفته گذشته در بورس کالا مورد بررسی قرار داد؛ یعنی با فرض کاهش قیمت جهانی طلا، بازهم سکه آتی مسیری نسبتا آرام و کمنوسان را طی کرده است که نشان میدهد خوشبینی و بدبینی نسبت به آینده سکه در بازار داخلی، در حال رویارویی است اما قدرت هر دو با یکدیگر برابر است. این وضعیت در نگاه اول از احتمال ثبات نسبی قیمتها خبر میدهد ولی واقعیت آن است که برخی از فعالان برجسته در بازار تمایل پیشین خود را نسبت به معاملهگری از دست دادهاند و حتی ترجیح میدهند یا از بازار خارج شده یا نظارهگر اوضاع باشند.
بهصورت دقیقتر باید گفت که ثبات نسبی قیمتها با واقعیتهای بازار همخوانی چندانی ندارد البته خوشبینی به ادامه رشد قیمت دلار نیز ممکن است به عدم ثبت معاملاتی گسترده بدل شود؛ یعنی برخی از فعالان بازار تنها رویکرد صبر و نظاره (Wait & See) را اتخاذ کرده باشند. در هر حال در هفته گذشته ورود به بازار از گستره چندانی برخوردار نبوده که نشان میدهد نگرانی از افت قیمتهای جهانی جدیتر از خوشبینی به رشد قیمت دلار در بازار داخلی است که در ثبات نسبی قیمتها چندان هم موردتوجه قرار نگرفته است.
با توجه به موارد ذکر شده در کنار وجود چند روز تعطیلی در این بازار در هفته جاری باید این احتمال را مدنظر قرار داد که حجم معاملات در هفته جاری بازهم کاهش خواهد یافت ولی این افت احتمالی حجم معاملات نمیتواند واقعیتهای بازار را به صراحت مورد بررسی قرار دهد. به نظر میرسد بازار آتی سکه با فرض رخدادهای پیشرو از هماکنون وارد یک فاز ابهام شده یعنی از یکسو به دادههای بیشتری از بازارهای جهانی نیاز دارد و همچنین منتظر است تا دورنمای بهای دلار در بازار آزاد را با دقت بیشتری رصد کند.
سیگنالهای جهانی موثر بر قیمت طلا
بهای ۱۲۷۹ دلار و ۴۰ سنت آخرین قیمتی است که طلا در بازارهای جهانی به خود اختصاص داد؛ اگرچه بهصورت مقطعی حتی بهای ۵۱/ ۱۲۷۵ دلار در هر اونس نیز تجربه شد که این موارد در نهایت نشان میدهد قیمت این فلز قیمتی از اوج هفتههای اخیر یعنی بیش از ۱۳۵۵ دلار، یک عقبنشینی جدی را تجربه کرده است. کاهش پتانسیل تنش در شبهجزیره کره، افزایش نسبی بهای دلار جهانی، رونق بازارهای رقیب همچون سهام در اقصینقاط جهان و همچنین نگرانی از تداوم کاهش نرخ و خروج برخی از سرمایهگذاران از این بازار با کاهش ممتد قیمتها در روزهای اخیر را میتوان سادهترین دلایل کاهش بهای طلا در بازارهای جهانی بهشمار آورد که موجب شد کف روانی ۱۳۰۰ دلار در هر اونس شکسته شود.
نگاهی به خبرهای مخابره شده در روزهای اخیر و اظهارنظرهای موجود و مخصوصا عدم اظهارنظر بسیاری از تحلیلگران برجسته در بازار طلا نشان میدهد که یک بدگمانی مهم در بازار طلا خودنمایی کرده که میتواند نگرانیهای جدیدی را در این بازار ایجاد کند. طلا در ابتدای سال جاری ۱۱۳۰ دلار در هر اونس را تجربه کرده که همین نکته میتواند برخی از فعالان بازار را به تشکیک بیشتر وا دارد؛ اگرچه شرایط امروز با ابتدای سال ۲۰۱۷ شباهت چندانی ندارد.
درخصوص موارد فوق که به کاهش بهای طلا در بازارهای جهانی انجامید باید توجه بیشتری را مبذول کرد. تاکنون بازار طلا از تنشهای موجود در شبه جزیره کره سوختگیری کرده است یعنی اما و اگرها و اختلافات بین کرهشمالی و کشورهای نزدیک به آمریکا یعنی کرهجنوبی، ژاپن و خود ایالات متحده به اهرمی حمایتی از بهای طلا تبدیل شده بود. این در حالی است که حضور وزیر امور خارجه آمریکا در چین و رایزنی درخصوص تنش در شبه جزیره کره و اعلام وجود مسیرهای ارتباطی آمریکا با کرهشمالی خود نشان میدهد که جریان غالب به سمت توسعه دیپلماسی و رونق مذاکرات به پیش رفته و همین سیگنال باعث شده بخشی از التهاب در این خصوص از بین برود اگرچه در نگاه اول هیچ دستاوردی تاکنون به دست نیامده ولی در هر حال به ضرر بازار طلا تمام شده است.
در این بین اوضاع بازارهای رقیب طلا خوب است. شاخص سهام در بازار آمریکا هنوز هم در رکوردهای تاریخی خود نوسان میکند و گویی خیال پایین آمدن از این سطوح را نداشته و حتی به رشدهای مداوم خود ادامه میدهد. داوجونز ۲۲ هزار و ۳۴۶ واحد و اساندپی ۵۰۰ نیز در سطوحی نزدیک به ۲۵۱۶ واحد نوسان میکند. به عبارتی داوجونز از کف قیمتی سال ۲۰۰۹ خود و کمتر از ۸هزار واحد تاکنون نزدیک به ۳ برابر شده و اساندپی ۵۰۰ نیز شرایط نسبتا مشابهی را تجربه میکند. این در حالی است که رشد ممتد اقتصادی در آمریکا و آمارهای تولید ناخالص داخلی در این کشور همپای رشد ارزش شاخصها در این کشور حرکت میکند یعنی تداوم این رشد به تداوم رشد شاخصهای سهام کمک خواهد کرد. از سوی دیگر رفت و برگشتهای مرسوم در بازار سهام هم نتوانسته است از رشد شاخصها جلوگیری کند، یعنی رقیب اصلی طلا در آمریکا قویتر از چیزی است که به نظر میرسد. همین شرایط ممتد میتواند رقابت بین طلا و سهام را در آمریکا باز هم جذابتر ساخته و البته به موفقیت بازار سهام منجر خواهد شد. این در حالی است که بهای نفت خام نیز به سمت رشد مجدد گام برداشته و البته بازارهای کالایی دیگر حتی فلزات پایه نیز با جریان افزایشی جدیدی روبهرو شده و در روزهای اخیر در نزدیکی رکوردهای خود به آرامش رسیده است. تمامی این موارد یعنی اوضاع در بازارهای رقیب طلا بهتر از بازار طلا در جریان است.
دلار جهانی اما ساز و کارهای خاص خود را دارد. اظهارنظرهای اخیر مبنی بر رشد نرخ بهره به ۵/ ۱ درصد در اواخر سال میلادی جاری اگرچه نتوانست به افزایش ارزش دلار منجر شود ولی باز هم بدنه غالب در بازار از دلار ارزانتر حمایت میکند. اگرچه در هفتههای اخیر ارزش دلار آمریکا به ۹۱ واحد در برابر سبدی از ارزهای معتبر در جهان رسیده بود ولی باز اوج ۶/ ۹۳ را لمس کرده و در نهایت در ۰۸/ ۹۳ واحد آرام گرفت. اگرچه هنوز به صراحت از تاثیرات این رخداد بر بازار جهانی صحبتها و نظرات چندانی مخابره نمیشود ولی ممکن است نرخ ۵/ ۱ درصدی بهره رسمی در آمریکا به شلیک گلولهای مهیب در بازار طلا منتهی شود، اما هنوز هم سیگنالهای حمایتی از بازار طلا به چشم میخورد.
نکته دیگر درخصوص وضعیت دلار و کاهش ارزش آن بهصورت نسبی در روزهای اخیر بهرغم رشد نرخ بهره را میتوان در تزریق دلار ( M۰ – رشد پایه پولی) به بازار آمریکا دانست زیرا به بالاترین رقم ماهانه از اواخر سال ۲۰۱۵ تاکنون رسیده است که نشان میدهد پتانسیل کاهش ارزش دلار بهصورت بنیادین در اقتصاد آمریکا فراهم است که در کنار تقویت تراز تجارت خارجی آمریکا خودنمایی میکند. این موارد شاید مهمترین سیگنالها برای تضعیف ارزش دلار باشد اگرچه رشد شکننده نرخ بیکاری در ماههای گذشته بهصورت کلی نیز به این شرایط کمک میکند. همانگونه که در گزارش ۲۵ شهریورماه در همین صفحه با عنوان ثبات شکننده در بازار فیوچرز اشاره کردیم، ذخایر معدنی طلا در سال ۲۰۱۰ رقم ۵۱ هزار تن عنوان شده ولی این رقم در سال ۲۰۱۶ به ۵۷ هزار تن افزایش یافته که نشان میدهد سرمایهگذاریها برای اکتشاف طلا ادامه داشته و هم اکنون رقم قابل توجهی از ذخایر معدنی در دست شرکتهای بزرگ در جهان قرار دارد. این در حالی است که حجم تولید در سالهای اخیر نسبتا ثابت بوده که تمامی این موارد نشان میدهد در صورت افزایش مجدد بهای طلا یا حتی حفظ سطوح قیمتی در شرایط فعلی ممکن است جذابیت تولید این کالا افزایش یابد. این در حالی است که با فرض قیمت تمام شده متوسط ۹۰۰ دلار در هر اونس برای ذخایر موجود هنوز هم احتمال تداوم تولید و حتی رشد آن نیز متصور است.
البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که اگر شرکتهای بزرگ معدنی این حدس را بزنند که بهای طلا باز هم کاهش خواهد یافت، احتمالا حجم تولید خود را افزایش میدهند تا از نرخهای موجود حداکثر استفاده را برده یعنی سرمایهگذاریهای اولیه خود را مستهلک کنند. رخدادی که در بازار نفت در بحث فنی استخراج بارها تکرار شده و ممکن است باز هم تداوم یابد. این احتمال در حالی خودنمایی میکند که شرایط کلی تولید از چنین رخدادی حمایت نکرده یعنی احتمال ثبات نسبی قیمتها موجب شده زمانی که شرایط جدیدی در بازار خودنمایی نکرد، به این قبیل اما و اگرها توجه چندانی نشود. در هر حال عرضه فیزیکی طلا هنوز بهعنوان فاکتوری مهم در حمایت از بهای این فلز قیمتی در بازارهای جهانی مورد توجه قرار میگیرد و شاید آخرین تیر ترکش بازار طلا نیز همین نکته مهم باشد. در کنار این سیگنال رخداد دیگری نیز میتواند برای آینده بازار طلا نقشآفرینی کند که آن ثبات نسبی بهای فلز زرد در مقایسه با بهای جهانی دلار است. به نظر میرسد در شرایطی که سیگنالهای پیشرو از ثبات بهای طلا در بازارهای جهانی در قیمتهای پایینتر خبر میدهد زمینه برای تبدیل طلا به بستری امن برای سرمایهگذاریها فراهم شود. این شرایط در کنار برخی اظهارنظرها از تبدیل طلا به یک ارز در جهان نیز جذابتر خواهد شد که میتواند وضعیت جدیدی را در بازارهای جهانی ترسیم کند که در آینده در صورت نیاز به آن میپردازیم.
ارسال نظر