بازار کالاهای پایه در کلاس جهانی
محمدعلی مختاری: اشتیاق سرمایهگذاری نهادهای اقتصادی در تجارت کالاهای پایه یا همان کامودیتیها در چند سال گذشته بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. محبوبیت روزافزون گرایش به این بازار، از یکسو نشاندهنده سمت و سوی نیروهای قدرتمند و بنیادی در تولید جهانی است که به نفع این بازارهای کالایی عمل میکنند و از سوی دیگر نیاز به تنوع سرمایهگذاریهای شخصی خرد، در محصولات محبوب آینده را نشان میدهد.
در گزارش زیر مروری داریم بر ویژگیهای اقتصادی بازار کالاهای پایه که میتواند برای آشنایی سرمایهگذاران خرد با ساختار این بازار مفید باشد.
محمدعلی مختاری: اشتیاق سرمایهگذاری نهادهای اقتصادی در تجارت کالاهای پایه یا همان کامودیتیها در چند سال گذشته بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. محبوبیت روزافزون گرایش به این بازار، از یکسو نشاندهنده سمت و سوی نیروهای قدرتمند و بنیادی در تولید جهانی است که به نفع این بازارهای کالایی عمل میکنند و از سوی دیگر نیاز به تنوع سرمایهگذاریهای شخصی خرد، در محصولات محبوب آینده را نشان میدهد.
در گزارش زیر مروری داریم بر ویژگیهای اقتصادی بازار کالاهای پایه که میتواند برای آشنایی سرمایهگذاران خرد با ساختار این بازار مفید باشد.
بازدهی بازار کالاهای اساسی در جهان
کالاهای پایه دارای ریسک و بازگشت سرمایه جالب توجهی هستند و طبعا تحلیلهای خاص خود را طلب میکنند. این کالاها نه تنها برای تنوع بخشیدن به مجموعه سهام و اوراق قرضه به کار میروند، بلکه اغلب بازدهی بیشتری نیز نسبت به سهام دارند. اخیرا یک تحقیق توسط پژوهشگران دانشگاه ییل به بررسی بازار کالاهای پایه از سال ۱۹۵۹ در معاملات نقدی و آتی پرداخته است که نتایج این پژوهش نشاندهنده بازدهی سالانه بالاتر بازار کالاهای پایه نسبت به بازدهی سهام و اوراق قرضه بوده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بهعنوان نمونه در اکثر دهههای اخیر خصوصا در دهه ۷۰ میلادی معاملات کالاهای پایه دارای بازدهی به مراتب بالاتری نسبت به سهام بوده که البته استثنائا در دهه ۸۰ میلادی تنها این روند به نفع بازار سهام تغییر کرده است. یکی دیگر از نتایج این پژوهش «همبستگی منفی» بین بازدهی بازار سهام و کالاها را نشان میدهد. به این معنی که در دورههای رشد قیمت بازار کالاهای پایه به دلیل افزایش قیمت نهادههای تولید و افزایش هزینههای شرکتها، بازدهی سهام کاهش مییابد.
هرچند این یک قانون کلی و همیشگی و برای تمامی کشورها نیست و موارد استثنا زیاد دارد، اما در دهههای گذشته چنین همبستگیهای منفی بارها در دادهها مشاهده شده است. یکی دیگر از نتایج این پژوهش نشان داد بازدهی کالاهای پایه با تورم «همبستگی مثبت» دارد. به این معنی که چنانچه آحاد اقتصادی انتظارات تورمی بالایی برای آینده داشته باشند، تقاضا برای کالاهای پایه و به تبع قیمت آنها افزایش مییابد در این رابطه از دورههای تورمی بهعنوان دورههای پر رونق بازارهای کالا یاد میشود. حال آنکه در شرایط تورمی سهام و اوراق قرضه ممکن است بسیار آسیبپذیر باشند.
تاثیر متغیرهای روانی بر نرخ تورم همواره مورد توجه اقتصاددانان و تحلیلگران بازار بوده است. بر این اساس هرگاه صاحبان درآمد، افزایش قیمتها را در آینده پیشبینی کنند پولهای خود را به سرعت به کالا تبدیل خواهند کرد. افزایش تقاضای فعلی کالاها موجب افزایش قیمت آنها در زمان حال میشود. از سوی دیگر، تولیدکنندگان و بازرگانان نیز در مواقعی که انتظار افزایش قیمتها را داشته باشند به ذخیره انبار خود میافزایند و عرضه کالاها و خدمات خود را به آینده موکول میکنند که این موضوع تورم را نیز از طریق کاهش عرضه، افزایش میدهد. نتایج پژوهش دانشگاه ییل نشان میدهد در شرایط تورمی بازدهی کالاهای پایه بهطور میانگین سه برابر بازدهی آن دسته از شرکتهایی بوده است که این کالاها را تولید کردهاند و از این رو کالاهای پایه میتوانند یک پناهگاه امن در شرایط تورمی باشند.
ویژگیهای اقتصادی کالاهای پایه
کامودیتیها که در اکثر متون فارسی کالاهای پایه ترجمه میشوند، آن دسته از کالاها هستند که معمولا در تولید کالاهای پیچیدهتر و خدمات به کار میروند. هرچند که گوناگونی این کالاها بسیار بالاست اما برای سادهسازی میتوان این کالاها را در سه گروه اصلی دستهبندی کرد. کالاهای پایه گروه انرژی، گروه فلزات و مواد معدنی و گروه محصولات کشاورزی. مهمترین محصولات گروه انرژی شامل: نفت، گاز طبیعی، صنایع بالادستی و فرآوردههای پتروشیمی میشود. مهمترین فلزات در بازار محصولات فلزی طلا، نقره، مس، فولاد، آلومینیوم و نیکل هستند و گندم، ذرت، شکر، قهوه و سویا و دانههای روغنی مهمترین محصولات گروه سوم یعنی کشاورزی را شامل میشوند.
قیمت کامودیتیها چگونه تعیین میشود؟
عامل اصلی تعیین قیمت در بازار کالاهای پایه مانند بسیاری بازارهای دیگر، میزان عرضه و تقاضای هر کالاست. طبعا این عرضه و تقاضا تحت تاثیر موارد متعددی قرار میگیرد. مهمترین شاخصههایی که میتواند عرضه و تقاضا را در بازارهای کالایی تعیین کند عبارتند از: آب و هوا، رویدادهای ژئوپلیتیک، توفانها و جنگها که هریک مانند شوکی بر عرضه یا تقاضا عمل میکند. همچنین کشف منابع جدید یا روشهای تولید مدرنتر میتواند یک شوک مثبت عرضه قلمداد شود. از نظر اقتصادی این گروه از کالاها درجه شباهت بالایی به یکدیگر داشته و همگن محسوب میشوند. از این رو قیمتهای آنها در بازارهای رقابتی جهانی تعیین میشود. پژوهشهای انجام شده و نظرات کارشناسان در ایران نیز نشان میدهند قیمت کالاهای پایه به جز بخش انرژی و کشاورزی، وابستگی بالایی به قیمتهای جهانی داشته است.
منابع: گزارش بانک جهانی و موسسه کوتاک کامودیتز
ارسال نظر