دکتر رضا بندریان

در عصر مشاغل مادام‌العمر، شرکت‌ها نیازی به نگرانی در مورد جذب و حفظ کارکنان مستعد خود نداشتند. آنها همه ساله فارغ‌التحصیلانی از دانشگاه‌ها و دبیرستان‌ها جذب کرده و با استفاده از برنامه‌های کارآموزی و آموزش‌های تخصصی به تدریج نیروهایی با ارزشی برای سازمان خود پرورش می‌دادند. در طول زمان این نیروهای جدید در درون سازمان، مسیر شغلی خود را طی کرده و اغلب تا پایان دوران خدمت خود به آن سازمان وفادار می‌ماندند؛ اما امروزه این روند تغییر یافته است. کارفرمایان و شرکت‌ها، در جست‌و‌جوی کسب نیروهای ثابت و استخدام‌های مادام‌العمر نیستند، بلکه تلاش می‌کنند با حفظ کارآیی، بدنه نیروی انسانی خود را تا حد ممکن کاهش دهند. امروزه اولویت سازمان‌ها تامین بازده کوتاه‌مدت سهامداران است. تا دهه ۱۹۷۰ کارکنان سازمان در جست‌و‌جوی امنیت شغلی، کسب حقوق ثابت و بالا رفتن از نردبان ترقی در زندگی شغلی خود بودند؛ اما امروزه بیشتر کارکنان به مشاغل مادام‌العمر علاقه‌مند نیستند، بلکه انعطاف‌پذیری، استقلال و تنوع از مهم‌ترین اولویت‌های آنها است. در چنین شرایطی جذب و حفظ نیروهای مستعد، اولویت استراتژیک هر کسب‌و‌کاری به شمار می‌آید. Mckinsey معتقد است: «امروزه کار فرمایان درگیر جنگ دائمی برای یافتن نیروهای مستعد هستند. در چنین شرایط استخدامی رقابتی، بسیاری از کسب‌و‌کارهای موفق باید در صدد یافتن راهی مناسب برای استفاده از نام‌های تجاری خود در جذب و حفظ بهترین و هوشمندترین نیروها و پیروزی در نبرد دائمی برای کسب بهترین نیروها باشند.»

رییس کلینکی مشاوره برند