درد و درمان صنعت سیمان گم شده است

منتقدان وضعیت موجود همچنین تاکید می‌کنند که با توجه به اینکه برای تولید سیمان، منابع طبیعی ارزشمندی مصرف می‌شود و از طرفی حدود ۲۲ دلار برای تولید هر تن سیمان انرژی نیاز است، به‌طور طبیعی باید تناسبی بین قیمت فروش و هزینه‌ها وجود داشته باشد و البته قیمت‌‌های جهانی و کشورهای منطقه را مثال می‌‌زنند که به‌طور متوسط ۸۰ دلار است. در واقع اگر از تمامی ‌‌هزینه‌های استخراج مواد اولیه، دستمزد نیروی انسانی، مالیات‌‌ها و... صرف‌‌نظر کنیم، هر تن سیمان معادل ۶۵۰ هزار تومان انرژی از منابع طبیعی کشور مصرف می‌کند و کمتر از همین قیمت در اختیار بازار قرار می‌گیرد. با وجود این ارزانی عجیب و غریب سیمان، قیمت مسکن به‌‌ویژه در چهار سال اخیر با شیب بسیار تندی بالا رفته و از دسترس طبقات ضعیف و متوسط دورتر شده است.

دولت اما کماکان سیاست سرکوب قیمت سیمان را در پیش گرفته و حتی ورود سیمان به بورس کالا هم نتوانسته تغییر محسوسی در بهای فروش صنعت خاکستری ایجاد کند و از طرفی کماکان در فصول تابستان و زمستان به محض افزایش مصرف انرژی، برق و گاز کارخانه‌های سیمان را قطع می‌کند تا همان سیمان ارزان هم به سختی تولید شود. کمااینکه هم‌اکنون سیمانی‌ها برای تامین مازوت به عنوان سوخت دوم زمستان دچار مشکلات عدیده‌ای هستند. علاوه بر این وضع عوارض بر صادرات سیمان شرایط را به مراتب سخت‌تر کرده است.

عقب‌نشینی شرکت پالایش درباره مازوت

شهریار گراوندی، مدیرعامل سیمان سامان غرب به خبرنگار «دنیای اقتصاد» می‌گوید: از حدود دو ماه پیش شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی خواستار پرداخت هزینه مازوت سال گذشته به نرخ فوب خلیج فارس از شرکت‌هایی شد که مازوت مصرفی و تولید سال گذشته‌شان با الگوی مصرف تعیین شده تطابق ندارد و پرداخت این هزینه را شرط دریافت مازوت سال جدید اعلام کرده بودند اما با رایزنی‌های صورت گرفته مقرر شده تا شرکت‌ها فعلا مازوتشان را برای زمستان دریافت کنند و در ادامه در این رابطه بررسی لازم صورت بگیرد.

خطر جدی برای صادرات سیمان

وی عنوان می‌کند: متاسفانه بدون کار کارشناسی مسوولان سیمان را جزو مواد خام آورده‌اند و با وجود پیگیری‌های صورت گرفته به نتیجه‌ای منتهی نشده است. قطعا با این وضعیت صادرات صنعت سیمان به‌شدت دچار افت می‌شود و مشکلات درآمدی عمده‌ای بروز می‌کند. مدیرعامل سیمان سامان غرب با اشاره به هزینه‌های بندری برای صادرات خاطرنشان می‌کند: هر ساله هزینه‌های بندری بدون بهبود و ارتقای خدمات، بیش از ۳۰ درصد افزایش می‌یابد با وجود این هزینه‌های حمل و نقل و همچنین هزینه‌های مازادی که بر صادرات تعیین کرده‌اند، خطری جدی‌تر به‌شمار می‌آید.

شرکت‌ها در بورس کالا نقشی ندارند

گراوندی درباره وضعیت صنعت سیمان بعد از ورود به بورس کالا معتقد است: ورود سیمان به بورس کالا با توجه به خارج کردن واسطه‌ها از معاملات و شفافیت خرید و فروش امیدوار‌کننده بود و برنامه تعیین‌شده این بود که دولت با همکاری انجمن سیمان عرضه را به سمتی ببرد که بر اساس نرخ تورم افزایش قیمت اتفاق بیفتد و باحذف دلال‌ها، سیمان ارزان‌تر به دست مصرف‌کننده نهایی برسد اما از زمانی که دولت جدید و وزارت صنایع به موضوع میزان عرضه و قیمت‌گذاری ورود کرد، بازار از روند منطقی خود خارج شد و امروز اقدامات صورت گرفته با قوانین اولیه در تضاد است؛ امروزه مصرف سیمان کشور حدود ۵۸ میلیون تن در سال است اما میزان عرضه به مراتب بیش از این رقم است و از طرفی قیمت پایه هم توسط دولت تعیین می‌شود. بنابراین شرکت‌ها در بورس کالا نقشی ندارند. وی در پاسخ به این سوال که برخی معتقدند با توجه به عرضه‌های دستوری، دولت باید خرید مازاد عرضه سیمان در بورس کالا را تضمین کند، می‌گوید: دولت نمی‌تواند هزینه‌های جاری خودش را بپردازد و توان این تضمین را ندارد.

افزایش درآمد دولت با بورس کالا

مدیرعامل سیمان سامان غرب در پاسخ به این سوال که برخی معتقدند قیمت‌گذاری دستوری سیمان بیشتر از بورس کالا منافع شرکت‌های سیمانی را تامین می‌کرد، عنوان می‌کند: به اعتقاد من قیمت‌گذاری دستوری و بورس کالای کنونی هر کدام مشکلات خاص خودشان را دارند اما چنانچه اجازه بدهند بازار در بستری شفاف قیمت‌ها را تعیین کند، علاوه بر اینکه به سود تولید‌کننده و مصرف‌کننده خواهد بود، باعث افزایش درآمدهای دولت از طریق مالیات خواهد شد. این در حالی است که در گذشته فرار مالیاتی بسیار محسوس بود.

درد صنعت سیمان تولید یک مگاوات برق نیست

بر اساس قانون جهش تولید دانش‌بنیان صنایع با قدرت مصرف بیشتر از یک مگاوات موظفند معادل یک درصد از برق مورد نیاز سالانه خود را از طریق احداث نیروگاه‌های تجدیدپذیر تامین کنند و این میزان باید در پایان سال پنجم حداقل به ۵ درصد برسد. گراوندی در این خصوص معتقد است: این کار شدنی است اما مساله صنعت سیمان این نیست؛ صنعت سیمان شبیه به انسانی است که با چندین بیماری دست و پنجه نرم می‌کند اما دکتر مساله زیبایی او را در اولویت قرار می‌دهد. به فرض اینکه سالانه یک مگاوات هم تولید کنیم، چه گرهی از صنعت سیمان می‌تواند باز کند؟ وقتی در تابستان برق صنعت سیمان قطع می‌شود، یک مگاوات چه دردی را جز روشنایی بخشی از محوطه درمان می‌کند؟ کارخانه‌ای که تعطیل است را چراغانی نمی‌کنند و متاسفانه مسوولان هم درد و هم راه درمان را گم کرده‌اند.