تهدیدات عدم‌توازن زنجیره فولاد

از زمانی که تدوین طرح جامع فولاد آغاز شد، برقراری تعادل در زنجیره و تولید هر یک از محصولات بنا به نیاز، به اهداف اصلی فعالان این حوزه تبدیل شد، اما به نظر می‌رسد عدم‌توازن مقطعی اجتناب‌ناپذیر است. در این مواقع دولت می‌تواند با کمک به بازار، بازگشت به تعادل را تسهیل کند. عدم‌توازن در بخشی از زنجیره ممکن است باعث مازاد تولید یک محصول و در طرف دیگر باعث کاهش تولید یک محصول دیگر شود. در این صورت دستیابی به اهداف تعیین شده بسیار دشوار یا حتی ناممکن خواهد شد.

به نظر می‌رسد اگر بتوان کل تولیدات زنجیره را رصد کرد و طرح‌‌‌‌های توسعه‌‌‌‌ای کشور را در نظر گرفت، می‌توان تولیدات سال‌های آینده را تخمین زد و برای توسعه این صنعت، زیرساخت‌‌‌‌های موردنیاز را تامین کرد. در این صورت هرگونه اختلال در زنجیره، قابل پیشگیری و در صورت وقوع قابل اصلاح است. از طرف دیگر اگر برنامه توسعه‌‌‌‌ای کشور نیازمند توسعه زیرساخت‌‌‌‌ها بود، می‌توان متناسب با اطلاعات موجود اقدام به رفع نیاز کرد.

کمبود یا مازاد تولید یکی از محصولات زنجیره فولاد در کشور می‌تواند به راحتی روی قیمت و میزان تولید سایر محصولات زنجیره تاثیرگذار باشد. در این صورت بسیاری از صنایع وابسته به فولاد نیز لاجرم تاثیر خواهند پذیرفت. به همین علت حفظ تعادل زنجیره فولاد به یکی از حیاتی‌‌‌‌ترین امور کشور تبدیل شده است.

29 (4)

مسعود رازفر عضو هیات‌مدیره گروه ارزش درگفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» دلایل عمده عدم‌توازن زنجیره را صدور غیرکارشناسی مجوزهای تولید و بخشنامه‌‌‌‌های مخرب دولتی دانست و گفت: دو دلیل عمده برای عدم‌تعادل زنجیره فولاد در ایران وجود دارد. اول صدور جانمایی‌‌‌‌ها و مجوزها بدون کارشناسی‌‌‌‌ و دوم عدم‌ورود نظرات کارشناسی و تخصصی در تصمیمات حاکمیتی‌‌‌‌ است. تصمیمات بر مبنای نظرات کارشناسی اتخاذ نشده و زنجیره‌‌‌‌ را به سمت عدم‌تعادل و شرایط بحرانی سوق می‌دهد. در تصمیم‌گیری‌‌‌‌ها علاوه بر بازار و وضعیت تولید داخلی باید به بازار جهانی‌‌‌‌ نیز توجه شود. متاسفانه زمانی‌‌‌‌ که دولت می‌‌‌‌خواهد عوارض وضع کند یا اقدام به قیمت‌گذاری کند، تحقیقات روی بازار جهانی انجام‌‌‌‌ نشده و شرایط دیگر کشور‌‌‌‌ها در نظر گرفته نمی‌شود. در موارد دیگر نیز به نظر می‌رسد تصمیمات دولت بداهه و بدون مشورت با شرکت‌ها و اصناف است.

وی ادامه داد: مثلا زمانی که دولت می‌‌‌‌خواهد تغییری در بازار ایجاد کند و از‌سازوکار سهمیه‌‌‌‌بندی به‌سازوکار بورس کالا تغییر رویه دهد، زیرساخت‌‌‌‌های موجود، نرخ حمل‌ونقل و کیفیت محصول تولیدی را مدنظر قرار نمی‌‌‌‌دهد. به عنوان مثال یک محصول تولیدی در سنگان به همان قیمتی ارائه می‌شود که در خوزستان و اصفهان و کرمان عرضه می‌شود. دولت می‌تواند به راحتی با شرکت‌های تابعه خود مانند ایمیدرو و شرکت ملی فولاد مشورت کند و از نظر متخصصان بهره‌‌‌‌مند شود تا از اتخاذ تصمیمات مخرب جلوگیری کند. تبعات این نوع تصمیمات می‌تواند بسیار زیاد باشد. زمانی‌‌‌‌که از طرف بازار جهانی برای محصولات تقاضا ایجاد می‌شود و فرصت مناسبی برای صادرات محصولات زنجیره فولاد، شکل می‌گیرد، به یک‌باره موانع داخلی از صادرات و ارزآوری جلوگیری می‌کند. به همین دلیل فرصت‌‌‌‌ها یکی پس از دیگری از بین می‌‌‌‌روند.

طی ماه‌‌‌‌های آینده دپوی کنسانتره را شاهد خواهیم بود

رازفر در پاسخ به این سوال که چرا گندله مازاد کشور صادر نمی‌شود عنوان کرد: زمانی‌‌‌‌که بازار جهانی اجازه می‌دهد تا صادرات انجام شود و مجوز‌‌‌‌های لازم نیز بر اساس میزان محصول صادراتی از مراجع قانونی اخذ ‌‌‌‌شود، به یکباره عوارض اعمال می‌شود و صادرات را تضعیف می‌کند. سال گذشته قیمت گندله سی اف آر چین تقریبا 200 دلار بود. در آن زمان عوارض بر صادرات گندله وضع شده و صادرات دشوار بود. پس از آن قیمت جهانی افت کرد و فرصت طلایی صادرات از دست رفت. این مسائل باعث شد تا شاهد دپوی گندله در کشور باشیم. این موضوع برای محصولات دیگر نیز می‌تواند رخ دهد. به عنوان مثال تا چند ماه آینده شاهد انباشت کنسانتره خواهیم بود. که دلیل آن‌‌‌‌هم عدم‌توازن در واحد‌‌‌‌های فعال زنجیره فولاد و همچنین کمبود گاز و برق در واحدهای تولیدی است.

عضو هیات‌مدیره گروه ارزش راه‌حل برون‌رفت از معضل عدم‌توازن زنجیره فولاد را آزادسازی قیمت‌ها دانست و افزود: کارخانه‌‌‌‌ها سرمایه‌‌‌‌های ملی هستند و نیروی کار فعال در آنها بخش مهمی از این کشور را شکل می‌دهند، بنابراین تعطیلی این کارخانه‌‌‌‌ها اصلا ایده مناسبی نیست. در عوض به نظر می‌رسد شناور‌سازی قیمت‌ها و همگام‌سازی آنها با قیمت‌های جهانی می‌تواند این معضل را در کوتاه‌‌‌‌مدت رفع کند. بازار بهترین‌سازوکار برای تعیین قیمت است. دخل و تصرف در قیمت منجر به وضعیتی می‌شود که در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم می‌‌‌‌کنیم. امروزه در برخی معاملات کنسانتره گران‌‌‌‌تر از گندله معامله می‌شود. بسیار نادر است که در یک زنجیره محصول بالادستی از محصول پایین‌دستی گران‌‌‌‌تر به فروش برسد اما ما در کشور شاهد این مساله بودیم.

وی ادامه داد: بعضا برخی از عیارهای سنگ‌‌‌‌آهن، با قیمتی نزدیک به قیمت کنسانتره معامله می‌‌‌‌شوند. در یک روند منطقی هیچ‌‌‌‌کس انتظار چنین معاملاتی را ندارد. اگر امروزه به روند بورس کالا توجه کنید می‌‌‌‌بینید که برخی هفته‌‌‌‌ها کنسانتره به واسطه پاداش عیاری که به آن تعلق می‌گیرد با نرخی بالاتر از قیمت گندله معامله می‌شود که پاداش عیار ندارد. به همین دلیل است که یا گندله تولید نمی‌شود یا گندله تولیدشده انباشت می‌شود. از طرف دیگر اگر این روند ادامه پیدا کند، زنجیره به سمت تولید گندله بی‌کیفیت می‌رود چون تولیدکننده می‌‌‌‌داند که هر چقدر کیفیت را افزایش دهد، در بورس کالا پاداشی شامل حال وی نمی‌شود. همین امر باعث خواهد شد که گاز بیشتری در تولید آهن اسفنجی به‌‌‌‌کار رود و برای این بخش نیز مشکلات عدیده‌ای به وجود خواهد آمد.

تولید از ظرفیت جامانده است

29 (3)

 مهران محجوب‌نژاد معاون برنامه‌‌‌‌ریزی شرکت فولاد تکنیک نیز عوامل متعددی را دلیل عدم‌توازن زنجیره فولاد ایران دانست و گفت: شرکت فولاد تکنیک تدوین طرح جامع فولاد را با متولی‌‌‌‌گری ایمیدرو و شرکت ملی فولاد آغاز کرد. یکی از نیت‌‌‌‌ها و اهداف اصلی این طرح، به تعادل رساندن ظرفیت تولید زنجیره فولاد کشور بود. ابتدا در توسعه صنعت فولاد کشور در زنجیره فولاد توازنی وجود نداشت در سال ۱۳۹۲ معادل ۲۴‌میلیون تن سنگ‌‌‌‌آهن به صورت خام صادر شد. از طرف دیگر مشکل تامین کنسانتره و گندله در زنجیره وجود داشت، حتی در برخی مقاطع زمانی از بحرین و عمان گندله وارد می‌کردیم در حالی ‌‌‌‌که سنگ آهن ایران به کشورهای دیگر صادر می‌‌‌‌شد.

از طرف دیگر در پایین‌دست زنجیره نیز توازن برقرار نبود و کارخانه‌های تولید میلگرد ظرفیت مازاد داشتند اما در تولید بیلت و فولاد میانی ضعف وجود داشت. طی سال‌های اول مطالعات جامع توانستیم ظرفیت‌‌‌‌های قابل‌توجهی در بخش کنسانتره و گندله به وجود آوریم و سال به سال ظرفیت‌‌‌‌سازی‌‌‌‌ها قوت گرفت. ظرفیت‌‌‌‌های زنجیره فولاد رو به توازن حرکت کرد و تنها مقداری کمبود در تولید آهن اسفنجی وجود داشت که به منظور برطرف کردن این مشکل، طی سال‌های اخیر پروژه‌‌‌‌های زیادی برای تولید این محصول تعریف شده‌‌‌‌ است.

محجوب نژاد با اشاره به این موضوع که کمبود برق و گاز می‌تواند معادلات را در زنجیره به هم بریزد، افزود: این‌‌‌‌گونه می‌توان گفت که از لحاظ تعادل و توازن زنجیره فولاد در ظرفیت‌سازی شرایط مناسب‌‌‌‌تری وجود دارد اما در توازن زنجیره در تولید واقعی با مشکلاتی مواجه هستیم. تولید فولاد در حال حاضر با کمبود انرژی مواجه شده است کمبود گاز در ابتدا روی تولید آهن اسفنجی تاثیر می‌‌‌‌گذارد و با کاهش تولید آهن اسفنجی، تولید شمش فولادی نیز تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد. اگر مشکل برق داشته باشیم روی تولید در بخش ذوب تاثیر خواهد گذاشت و باعث عدم‌توازن در تولید محصولات بالادستی خواهد شد.

وی ادامه داد: در حال حاضر کارخانه‌های گندله‌سازی و کنسانتره‌سازی کشور با ظرفیت‌‌‌‌های بالاتر از ۸۰‌درصد در حال فعالیت‌‌‌‌اند اما در قسمت احیا و ذوب به دلیل کمبود انرژی نرخ تولید پایین‌‌‌‌تر است این عامل باعث به وجود آمدن اختلاف در مصرف گندله نیز شده و از طرف دیگر رکود بازار مزید بر علت شده است. زمانی‌‌‌‌ که بازار داخلی با رکود مواجه شود و شرایط صادراتی نیز فراهم نشود طبیعتا محصولات تولید شده دپو خواهد شد و متعاقبا عدم‌توازن زنجیره را تشدید خواهد کرد. بخشنامه‌‌‌‌های صادره متعدد به همراه عوارض صادراتی نیز راه صادرات را برای تولیدکنندگان دشوار کرده که با اصلاح آنها به برقراری توازن زنجیره کمک می‌شود.

تاخیرات زمانی، بازارهای صادراتی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد

معاون برنامه‌‌‌‌ریزی فولاد تکنیک از رفع مشکل مازاد گندله طی سال‌های آینده با بهره‌برداری واحدهای جدید آهن اسفنجی خبر داد و عنوان کرد: فولاد تکنیک که طی سال‌های گذشته نقشه راه تامین مواد اولیه واحد‌‌‌‌های معدنی فولادی را به همکاری ایمیدرو دنبال می‌کرد، در آن دوره تامین گندله از موارد بحرانی زنجیره فولاد بود ولی در حال حاضر شاهد این هستیم که حجم عظیمی از گندله بالغ بر 10‌میلیون تن دپو شده است. امروزه ظرفیت تولید گندله در کشور قابل‌توجه است و تمام گندله تولیدی در داخل مصرف نمی‌شود و در صادرات هم مشکلاتی وجود دارد.

وی افزود: نیاز داخل، قیمت تمام شده محصولات، بخشنامه‌ها، عوارض صادراتی، قیمت و بازار جهانی از عواملی است که وضعیت صادرات محصولات زنجیره فولاد را تعیین می‌کند. بسیاری از صادرکنندگان ایرانی به دلیل وقفه‌‌‌‌ای که در صادرات رخ می‌دهد بخشی از بازار و مشتریان خود را از دست می‌دهند که برگرداندن این امر بسیار دشوار خواهد بود.

محجوب نژاد استفاده مناسب از ابزارهای تنظیم بازار و عوامل قیمت‌گذاری را یکی از راه‌حل‌های برون‌رفت از عدم‌توازن زنجیره فولاد کشور دانست و تاکید کرد: تعداد قابل‌توجهی از واحدهای تولید آهن اسفنجی در دست احداث هستند. اگر این واحدها وارد مدار تولید شوند، گندله‌‌‌‌های مازاد را جذب کرده و به توازن زنجیره کمک خواهند کرد. هر ماهه میزان تولید تمام محصولات زنجیره فولاد رصد و هر دوره گزارش آن منتشر می‌شود و پیش‌بینی تولید تا ۱۴۰۴ نیز وجود دارد.

وی تصریح کرد: باید به این موضوع توجه کرد که دولت باید قوانین و بخشنامه‌‌‌‌های خود را با شرایط پیش روی زنجیره فولاد به صورت پویا منطبق کند و پیش از وقوع مشکلات، قوانین جدید را با توجه به صلاح زنجیره فولاد وضع کند. در حال حاضر تولید فولاد و وضعیت زنجیره در کشور قابل رصد و پیش‌بینی است، بنابراین از اکنون می‌توانیم به فکر سال‌های آتی باشیم. چرا قبل از وقوع از بروز مشکلات جلوگیری نکنیم؟ اگر نظارت و رصد مناسبی از شرایط زنجیره فولاد داشته باشیم می‌توان هوشمندانه عمل کرد و کمترین خسارت به بازیگران زنجیره فولاد وارد شود.