شکل  نوین  مالکیت

 ظهور پلتفرم‌های غیرمتمرکز و وب۳.۰ این تغییر را هدایت می‌کنند و بازتعریف نحوه درک و مدیریت مالکیت در قلمرو دیجیتال را وعده می‌دهند. با وجود آنکه مالکیت غیرمتمرکز از برخی معایب و مشکلات رنج می‌برد، اما می‌تواند شروع مناسبی برای توانمندسازی کاربران و ارائه مالکیت، قدرت و حریم خصوصی به آنها باشد. این روند می‌تواند اینترنت را از چنگال و کنترل شرکت‌های بزرگ امروزه خارج کند و راه‌حلی برای بسیاری از چالش‌ها و مشکلات گذشته ارائه دهد.

 مالکیت دیجیتال سنتی

در دنیای دیجیتال امروزه، مالکیت اطلاعات و داده‌ها تا حد زیادی در اختیار نهاد‌های متمرکز قرار دارند. رسانه‌های اجتماعی، سرویس‌های ذخیره‌سازی، سرویس‌های استریم ویدئو و دیگر موارد تنها برخی پلتفرم‌هایی هستند که هم‌اکنون حجم وسیعی از داده‌های کاربران و اطلاعات دیجیتال را کنترل می‌کنند. در اکثر این پلتفرم‌ها کاربران در زمان ثبت‌نام و ساخت حساب کاربری خود، مجبور هستند تا با شرایط و ضوابط پلتفرم موافقت خود را اعلام کنند که به تسیلم شدن مالکیت داده‌های آنها منجر می‌شود. این داده‌ها در سرور‌های متمرکز تحت کنترل شرکت‌هایی مانند گوگل، متا و آمازون ذخیره می‌شوند. این شرکت‌ها سپس قدرت استفاده، اشتراک‌گذاری یا حتی فروش این داده‌ها را دارند و حتی برای این اقدامات نیازمند دریافت رضایت یا اطلاع‌رسانی به کاربران خود نیستند.

بنابراین در اینترنت سنتی محتوای ایجادشده توسط کاربران از جمله عکس، ویدئو و متن‌های نوشته‌شده اغلب در پلتفرم‌هایی میزبانی می‌شوند که کنترل کاملی بر آنها دارند؛ درحالی‌که تولیدکنندگان محتوا ممکن از کنترل محدودی بر داده‌ها و محتوای خود برخوردار باشند، اما در نهایت مالک اصلی آنها پلتفرم میزبان است که به خود این حق را می‌دهد تا هر زمان از محتوای تولیدشده کاربران استفاده کند. مالکیت دارایی‌های دیجیتال، مانند آیتم‌های درون بازی نیز به همین ترتیب متمرکز است. این دارایی‌ها اغلب به پلتفرم‌ها یا اکوسیستم‌های خاصی گره خورده‌اند که توانایی کاربر را برای انتقال یا کنترل کامل دارایی خود محدود می‌کنند. در نتیجه در فضای اینترنت امروزه و در اکثر پلتفرم‌ها، کاربران کنترل محدودی بر داده‌ها و دارایی‌های دیجیتال خود دارند. شرکت‌های متمرکز همواره می‌توانند بنا به صلاحدید خود داده‌ها و محتوای کاربر را تغییر دهند و دسترسی به آنها را محدود یا حتی حذف کنند.

این شرایط نگرانی‌های امنیتی را نیز به همراه خواهد داشت. داده‌های کاربران معمولا در سرور‌های متمرکز ذخیره می‌شود که در برابر هک آسیب‌پذیر هستند. طی سال‌های گذشته حتی برترین شرکت‌های جهانی نیز مورد حملات آنلاین قرار گرفت که در نتیجه آنها داده‌های کاربران به سرقت رفت و به فروش گذاشته شد. علاوه بر آن، برخی سرویس‌ها مانند شبکه‌های اجتماعی با سوءاستفاده از اطلاعات و داده‌های به اشتراک گذاشته‌شده کاربران برای اهداف مختلفی از جمله نمایش تبلیغات هدفمند استفاده می‌کنند.

کاربران همچنین به ندرت از تولید و اشتراک‌گذاری داده و محتوا‌های خود سود مالی می‌برند؛ درحالی‌که اکثر شبکه‌های اجتماعی در نتیجه فعالیت کاربران خود محبوبیت پیدا کرده‌اند و به شرکت‌های بزرگ جهانی تبدیل شده‌اند، اما معمولا سود مالی خود را با کاربران تقسیم نمی‌کنند یا سهم بسیار کمی به آنها می‌دهند. در نهایت، مشکلاتی مانند سانسور نیز وجود دارند که می‌تواند آزادی بیان و نوآوری را در پلتفرم‌های متمرکز سنتی خفه کند. به همین دلیل، حوزه دیفای و برنامه‌های غیرمتمرکز این فرصت را پیدا کرده‌اند تا توجه کاربران و فعالان دیجیتال را به خود جلب کرده و هم اکنون بسیاری این خدمات را آینده اینترنت می‌دانند؛ اینترنتی که به آن وب۳.۰ گفته می‌شود.

 بلاک‌چین و ظهور وب۳.۰

بلاک‌چین علاوه بر آنکه به‌عنوان ستون فقرات ارز‌های دیجیتال مانند بیت‌کوین و اتریوم عمل می‌کند با ویژگی‌های دفتر کل غیرمتمرکز و قرارداد‌های هوشمند این امکان را در اختیار کاربران قرار داده است تا قدرت‌های متمرکز را حذف کرده و نیاز به واسطه‌ها را از بین ببرند. همچنین به کمک ویژگی‌های فناوری نوین بلاک‌چین، این فرصت به پلتفرم‌ها و ارائه‌دهندگان خدمات داده شده است تا به‌صورت خودکار، در یک محیط امن و تحت هدایت جامعه شکل گرفته از کاربران خود فعالیت داشته باشند. طی سال‌های گذشته و در نتیجه عرضه و گسترش این پلتفرم‌ها، مفهوم وب۳.۰ یا اینترنت غیرمتمرکز نیز ظهور کرده است که براساس فناوری بلاک‌چین و برای ارائه یک اینترنت کاربر محور توسعه پیدا می‌کند. برنامه‌ها و پلتفرم‌های عرضه‌شده در وب۳.۰ دارای چندین ویژگی کلیدی هستند. این برنامه‌ها به جای استفاده از سرور‌های متمرکز، روی یک شبکه بلاک‌چینی غیرمتمرکز اجرا می‌شوند و به‌طور مستقل عمل می‌کنند. همچنین این برنامه‌ها حق مالکیت کاربران را اولویت خود قرار می‌دهند. وب۳.۰ با هدف بازگرداندن کنترل به کاربران فعالیت خود را آغاز کرد. بنابراین در این فضای دیجیتالی جدید، افراد مالکیت داده‌ها، هویت دیجیتال و دارایی‌های دیجیتالی خود را دارند که باعث می‌شود تا از استقلال و حریم خصوصی بیشتری برخوردار باشند. وب۳.۰ بر قابلیت همکاری بین پلتفرم‌ها و خدمات مختلف نیز تاکید دارد و امروزه توسعه‌دهندگان در تلاش هستند تا کاربران بتوانند داده‌ها و دارایی‌های خود را به‌طور یکپارچه در اکوسیستم‌های مختلف منتقل و استفاده کنند. این ویژگی باعث می‌شود تا حتی در صورت افزایش محبوبیت قابل توجه یک پلتفرم، آن پلتفرم نتواند در بازار انحصار ایجاد کند و کنترل داده‌ها و فعالیت کاربران را در اختیار بگیرد.

درحالی‌که وب۳.۰ در ابتدای مسیر بیشتر بر فعالیت‌های بازار مالی تمرکز داشت، اما امروزه خدمات بسیار متنوع‌تری را ارائه می‌دهد. صرافی و پلتفرم‌های معاملاتی، شبکه‌های اجتماعی، پیام‌رسان، بازی و متاورس، خدمات زیرساخت پرداخت، بازار‌های متنوع برای محصولات دیجیتال و فیزیکی، بیمه و ده‌ها مورد دیگر تنها بخشی از خدماتی هستند که هم اکنون بر بستر بلاک‌چین و به شکل غیرمتمرکز ارائه می‌شوند.

هرچند با وجود آنکه تغییر به سمت مالکیت غیرمتمرکز مزایای متعددی را ارائه می‌دهد، چالش‌هایی را نیز به همراه دارد که تا به امروز از گسترش بیشتر استفاده از این خدمات جلوگیری کرده است. اولین چالش، مقیاس‌پذیری است. بسیاری از بلاک‌چین‌ها و به‌ویژه شبکه‌هایی مانند اتریوم، با مشکلات مقیاس‌پذیری مواجه هستند و حجم بالای تراکنش می‌تواند منجر به ازدحام و افزایش کارمزد‌ها شود که از ورود گسترده کاربران به این فضا جلوگیری می‌کند.

همچنین اینترنت غیرمتمرکز هنوز در مراحل اولیه توسعه خود است و محیط ساده و کاربرپسندی را ارائه نمی‌دهد.

 کار با برنامه‌های غیرمتمرکز پیچیده، سخت و حتی زمان‌بر است و کاربران برای استفاده از این خدمات معمولا نیازمند دانش و داشتن اطلاعات مختلفی پیرامون بازار ارز‌های دیجیتال هستند. در این بین مقررات مربوط به بلاک‌چین و ارز‌های دیجیتال نیز در وضعیت خوبی قرار ندارد. دولت‌ها در سراسر جهان هنوز نمی‌دانند که دقیقا چه رویکردی باید نسبت به فناوری نوین بلاک‌چین و دارایی‌های پیرامون آن داشته باشند که اعتماد و تشویق به فعالیت در وب۳.۰ را دشوار می‌کند. در زمان بررسی آینده وب۳.۰، باید به خطرات امنیتی نیز توجه داشت؛ درحالی‌که بلاک‌چین امنیت بیشتری نسبت به پلتفرم‌های غیرمتمرکز ارائه می‌دهد؛ اما از خطرات مصون نیست. آسیب‌پذیری‌های قرارداد‌های هوشمند، حملات فیشینگ و سایر تهدیدات امنیتی همچنان می‌توانند چالش‌های مهمی برای کاربران ایجاد کنند.

بنابراین درحالی‌که انتقال از مالکیت دیجیتال متمرکز به مدل‌های مالکیت غیرمتمرکز کاربران را برای کنترل بیشتر، حفظ حریم خصوصی و مالکیت واقعی دارایی‌های دیجیتال توانمند می‌کند؛ اما تحقق پتانسیل کامل مالکیت غیرمتمرکز مستلزم پرداختن به چالش‌های آن و ارائه راه‌حل‌های کاربردی است.

سفر به سمت این چشم‌انداز پیچیده و دشوار خواهد بود؛ اما در نهایت می‌تواند تحول‌آفرین باشد و عصر جدیدی از مالکیت دیجیتال و توانمندسازی کاربران را رقم بزند.