چالشهای عصر جدید به جوابهای تازهتری احتیاج دارد
زنجیره سبز
جنگلزدایی، یکی از دغدغههای همیشگی جهانی است که پیامدهای مخرب آن بر تغییرات آبوهوا، تنوعزیستی و جوامع بومی غیرقابلانکار است. اخیرا در اتحادیه اروپا قوانینی به تصویب رسیده است که احتیاج به کسب ضمانتی دارد که تضمین کند محصولاتی که در بازار مشترک فروخته میشوند، موجب جنگلزدایی در هیچ نقطهای از جهان نشده باشد، اگرچه این قانون گامی مهم در جنبشهای محیطزیستی بهشمار میآید اما همچنین چالشهای پیچیدهای را از نظر تایید و انطباق دادهها ایجاد میکند. اینجاست که فناوریهای وب۳ میتوانند بهعنوان نجاتدهنده ظاهر شوند و راهحلی را ارائه دهند که بهطور بالقوه بهنظر میرسد نقطهعطفی در داستان دغدغههای سبز باشد.
فناوری وب۳ عموما به دلیل نقش اساسی خود در ارزهای دیجیتال شناخته شدهاست اما این ابزارها کاربردهای گستردهای فراتر از امور مالی دارند. با استفاده از دادههای آدرسدهی محتوا و ذخیرهسازی غیرمتمرکز داده، میتوان ورود یا خروج هر محصولی از بازار را تا دستیابی به منبع آن ردیابی کرد. به اینترتیب دولتها میتوانند شواهد قابلاعتمادی از رابطه محصولات مختلف با جنگلزدایی در اختیار داشته باشند و وب۳ میتواند کلیدی برای کمک به شرکتها برای رعایت مقررات جدید زیستمحیطی باشد. در دنیای وب۳ هر محصولی، مثلا یک شکلات یا یک تکه کاغذ، اثر انگشت دیجیتال منحصربهفرد خود را میتواند داشتهباشد و این نشان یکتا در سیستم مبتنی بر بلاکچین بهثبت رسیده است. این اثر انگشت حاوی اطلاعاتی در مورد کل چرخه عمر محصول؛ از مزرعهای که مواد خام در آن رشد کردهاند تا فرآیندهای بهکار رفته در زمان تولید تا نقطه فروش نهایی را در خود دارد.
استفاده از دادههای آدرسدهیشده به محتوا امکان ثبت دائمی این اطلاعات را در یک پایگاه داده غیرمتمرکز میدهد. برخلاف پایگاههای داده سنتی که دادهها را بر اساس مکان آن شناسایی میکنند، ذخیرهسازی آدرسدهی محتوا، دادهها را بر اساس محتوای آن شناسایی میکند. این روش تغییرناپذیری دادهها را تضمین میکند که به هنگام تایید منشأ محصول اهمیت بالایی دارد. به کمک این اثر انگشتهای یکتا، شرکتها و نهادهای قانونی میتوانند در هر زمان سابقه محصول را واکاوی کرده و با اطمینان مشخص کنند که فرآیند تولید و تامین این محصول سهمی در جنگلزدایی داشتهاست یا خیر. علاوهبر این، ماهیت غیرمتمرکز اکثر فناوریهای مبتنی بر وب۳ میتواند تضمین کند که اطلاعات موجود در معرض دستکاری هیچیک از طرفین قرار نخواهد گرفت. ماهیت غیرقابل دستکاری و شفاف سیستمهای غیرمتمرکز میتواند نگرانیها از اطلاعات جعلی را به میزان قابلتوجهی کاهش دهد که خود یکی از بزرگترین دغدغههایی است که سالهاست سیستمهای زنجیره تامین سنتی را درگیر کردهاست.
الزام پذیرش عمومی
با تمامی این اوصاف یادآوری این نکته ضروری است که اجرای موفقیتآمیز سیستمهای غیرمتمرکز نیازمند پذیرش گسترده در بخشهای مختلف و درمیان گروههای ذینفع است. برای تغییر پارادایم موجود، لازم است شرکتها دوره گذار از سیستمهای زنجیره تامین سنتی به سیستمهای بر پایه وب۳ را بهخوبی طی کنند. البته با توجه به مقاومت ذاتی در برابر تحولات تکنولوژیکی این امر میتواند چالشبرانگیز باشد. حتی با درنظر داشتن چالشهای پیشرو، مزایای فناوریهای مبتنی بر وب۳ در تسهیل دوره گذار را نمیتوان نادیده گرفت. با ارائه سیستمی دقیق جهت راستیآزمایی دادهها، یک سیستم مبتنی بر دادههای آدرسدهی محتوا میتواند از جریمههای احتمالی که ممکن است شرکتها به دلیل عدمرعایت شفافیت با آنها روبهرو شوند تا حد ممکن جلوگیری کند. طبق مقررات جدید اتحادیه اروپا، در صورت عدمرعایت کنترلهای کیفی لازم، شرکت ممکن است با جریمههایی معادل ۴درصد از کل گردش مالی سالانه روبهرو شود.
ضرر و زیان ناشی از جریمه ۴درصدی از گردش مالی سالانه به خودی خود عامل بازدارنده قابلتوجهی است که سرمایهگذاری در فناوریهای وب۳ را میتواند بهمثابه تصمیم اقتصادی و مقرونبهصرفه نشان دهد. همچنین شایان ذکر است که برقراری سیستمهای نوین میتواند در ترویج مصرف مسوولانه میان افراد نیز موثر واقع شود. همانطور که مصرفکنندگان در مورد اثرات زیستمحیطی خرید خود آگاهی بیشتری بهدست میآورند، میتوانند انتخابهای آگاهانهای برای خرید محصولات دوستدار محیطزیست داشته باشند. در دسترسبودن از این دست اطلاعات در دست عموم مردم، نهتنها اعتماد مصرفکننده را تقویت میکند، بلکه شرکتها را تشویق میکند تا شیوههای سبز و پایدارتری را در کسبوکارهای خود دنبال کنند.
بهطور خلاصه، فناوریهای وب۳ (بهویژه دادههای آدرسدهیشده به محتوا و ذخیرهسازی دادههای غیرمتمرکز) با ترکیب منحصربهفردی از شفافیت، امنیت و تغییرناپذیری، میتوانند پاسخی به پیچیدگیهای اطلاعاتی موردنیاز برای طرحهای انطباق با جنگلزدایی باشند. همانطور که جهان به سمت شیوههای پایدارتر حرکت میکند، به فناوریهایی احتیاج پیدا میکند که بتواند همگام با سرعت رشد چالشهای جدید پاسخهای تازهای را ارائه کند. انتظار میرود با پذیرش عمومی و جذب سرمایهگذاری مناسب، فناوری وب۳ بتواند راهحلهای قابلاتکایی به صنایع و بخشهای مختلف ارائه دهد. اکنون میتواند زمان مناسبی برای پذیرش این نکته باشد که فناوریهای مبتنی بر وب۳ به ترندهای تکنولوژیک هیجانی و تب تندی که فرو خواهد نشست، نمیماند؛ بلکه راهحل قدرتمندی است که میتواند در حفاظت از محیطزیست زمین نقش موثری داشتهباشد.
بیتکوین، سبزترین سرمایهگذاریها
با وجود نگرانیها در مورد مصرف انرژی ارزهای دیجیتال؛ در واقع میتوان از رمزارزها بهعنوان یکی از سرمایهگذاریهای عالی دوستدار محیطزیست نام برد. سرمایهگذاری ESG که در آن ESG مخفف محیطزیست، اجتماعی و حاکمیت است؛ به مجموعهای از استانداردها اشاره دارد که توسط سرمایهگذاران آگاه اجتماعی برای بررسی سرمایهگذاریهای بالقوه استفاده میشود. سرمایهگذاری در ESGها به این معناست که افراد به همان اندازه که بهدنبال کسب سود هستند، در سرمایهگذاریهای خود بهدنبال ایجاد تاثیر مثبتی بر جهان نیز هستند. با درنظر گرفتن دغدغههایی که افراد فعال در حوزه سرمایهگذاری دوستدار محیطزیست دارند، منطقی است که بیتکوین را بتوان بهعنوان یکی از بزرگترین سرمایهگذاریهای ESG در تمام دورانها نامید. این رمزارز نهتنها بازدهی بزرگی را برای سرمایهگذاران ایجاد کردهاست (در زمان نگارش این یادداشت، ۳۴۲درصد در سه سالگذشته و بیشاز ۴۴هزارو ۴۰۰درصد در ۱۰سالگذشته افزایش یافتهاست)، بلکه تاثیرات مثبت زیادی نیز در سطح جهانی داشتهاست.
بیتکوین بیشتر، سوختهای فسیلی کمتر
بهنظر میرسد بیتکوین یکی از معدود صنایعی است که در سطح جهان، از زغالسنگ بهعنوان منبع انرژی استفاده نمیکند. در گزارشی که اخیرا توسط وبسایت «بتکوینز» منتشر شد، نشان میدهد با درنظر داشتن اینکه استخراج بیتکوین بهشدت به منابع برق خارج از شبکه متکی است، ۲/ ۵۲درصد از شبکه بیتکوین از انرژیهای پاک با انتشار کربن صفر تغذیه میشوند. حداقل ۲۹ شرکت ماینر وجود دارند که ۹۰ تا ۱۰۰درصد انرژی خود را از منابع پاک میگیرند و ۱۲ شرکت دیگر از منابعی با «آلایندگی منفی» استفاده میکنند. منابع انرژی با آلایندگی منفی بهمعنای کاهش میزان کربن با جذب، استخراج کربن از محیط و ذخیره آن در مکانی امن است. این فرآیند تحتعنوان جذب و ذخیره کربن (CCS) نیز شناخته میشود و دانشمندان سالهاست در حال بررسی چگونگی اجرایی ساختن آن بودهاند.
بهعنوان مثال در مقایسه منابع انرژی بیتکوین با شبکه اصلی برق در آمریکا میبینیم که در این کشور تنها ۷/ ۳۶درصد از منابع آلایندگی صفر تامین میشود. این بدان معناست که تقریبا هر صنعت بزرگ دیگری در آمریکا به شبکهای متکی است که تقریبا دو سوم آن از سوختهای فسیلی تامین میشود. بیتکوین همچنین در بهبود و گسترش شبکه انرژی پاک موثر است. بیتکوین با توجه به انرژی موردنیاز ماینرها برای استخراج این رمزارز، بهعنوان یکی از خریداران دائمی برق شناخته میشود. شرکتهای استخراج بیتکوین میتوانند با جذب انرژی در زمانهای کاهش مصرف از شبکههای برق موجب تثبیت شبکه شده و به حذف هزینه ذخیره انرژی اضافی منجر شود، در نتیجه تعادل جدید، بازده عملیاتی نیروگاهها را بهبود بخشیده و قیمت انرژی را برای تمامی مصرفکنندگان کاهش دهد. شبکه بیتکوین علاوهبر تکیه بیشتر بر انرژی پاک، بسیار کارآمدتر از سیستمهای مالی قدیمی است.
استخراج بیتکوین کمتر از ۲/ ۰درصد از مصرف جهانی انرژی و سهم تنها ۰۹/ ۰درصد از انتشار دیاکسیدکربن(CO۲) جهان را دارد. شرکت استخراج بیتکوین Vespene روشی را برای تبدیل متان منتشرشده از محلهای دفن زباله به الکتریسیته برای تامین انرژی سکوهای استخراج بیتکوین به روشی سازگار با محیطزیست توسعه داده و به این ترتیب موفق شدهاست در پروسه تولید انرژی انتشار متان را حذف کند. علاوهبر آن استخراج بیتکوین با استفاده از نیروی متان در کاهش انتشار کربن بسیار موثرتر از هر منبع انرژی تجدیدپذیر دیگر است.