آیا متاورس راهی برای رسیدن به رویای آرمانشهر دیجیتالی است؟
رویای شیرین آرمانشهر متاورسی
فرصتهای متاورس از دید شرکتهای بزرگ جهانی نیز پنهان نماندهاست و شرکت بزرگ فیسبوک چندی پیش با تغییر نام خود به متا، از اهداف جدید و فعالیت جدی در حوزه متاورس خبر داد. متاورس باعث تعامل بیشتر با خدمات دیجیتال میشود و اینترنت را به یک دنیای سهبعدی قابلمشاهده و تجربه تبدیل میکند. با افزایش مشارکت افراد و شرکتها در متاورس و ایجاد حوزههای متاورسی متنوع، بررسی فرصتها، اثرات و چالشهای متاورس بیش از پیش اهمیت پیدا میکند. متاورس میتواند جوامع امروزه کشورها را با تغییرات بزرگی همراه کند و بسیاری از فعالیتهای سنتی را حذف یا بهطور کلی دگرگون کند. درحالیکه متاورس میتواند رقم زننده تغییرات بزرگی در کسبوکارها، جوامع و اقتصاد جهانی باشد، برخی بزرگنماییها پیرامون این فناوری وجود دارد. امروزه امکان استفاده گسترده از متاورس در فعالیتهای روزمره در حد یک نظریه باقیماندهاست و هیچکدام از پروژههای متاورسی موفق به جذب گسترده کاربران نشدهاند.
رویاپردازی پیرامون نحوه زندگی روزمره آینده به کمک فناوری متاورس جذاب است، اما فاصلهگرفتن بیش از حد از واقعیت برای سرمایهگذاران خطرناک بوده و مهم است علاقهمندان این فناوری بدانند که برخی صحبتها پیرامون متاورس فاصله زیادی با پتانسیل واقعی امروزه آنها دارد.
در چند سالگذشته متاورس بیشتر بهعنوان یک ایده علمیتخیلی شناخته میشد که پیادهسازی آن غیرممکن یا بسیار دشوار بهنظر میرسید، اما با آغاز فعالیت ارزهای دیجیتال از سال۲۰۰۹ و گسترش استفاده از فناوری بلاکچین، ساخت و عرضه یک متاورس کاربردی بیش از هر زمانی به واقعیت نزدیک شدهاست. همواره یکی از بزرگترین چالشها برای ایجاد یک دنیایمجازی سهبعدی و قابلتعامل، نحوه مدیریت و کنترل آن بهشمار میرفت. اگر یک شرکت متمرکز مانند گوگل متاورس را ایجاد کند، چالشها و مشکلات امروزه اینترنت به متاورس منتقل میشود و در واقع تغییر خاصی در نحوه تعامل و استفاده کاربران در فضای دیجیتال رخ نمیدهد. متاورس گوگل، تحتنظارت مستقیم این شرکت خواهد بود که بهمعنای نقض حریم خصوصی کاربران، نمایش تبلیغات، جمعآوری اطلاعات شخصی و همچنین احتمال قطع دسترسی به دلایل مختلفی مانند تحریمها است.
علاوه بر آن، بسیاری از شرکتهای رقیب گوگل در این متاورس فعالیت نخواهند کرد که منجر به چنددستگی کاربران و عدمامکان ایجاد یک پلتفرم واحد میشود. بلاکچین، راهحلی برای این چالش است. به کمک فناوری بلاکچین، متاورسها میتوانند به شکل غیرمتمرکز ایجاد و مدیریت شوند، بنابراین در اختیار تمام کاربران در سراسر جهان قرار میگیرند و با حفظ کامل حریم خصوصی، خدمات خود را ارائه میدهند. ماهیت غیرمتمرکز پروژههای متاورسی، اعتماد کاربران و شرکتهای جهانی را جلب میکند و ایجاد یک پلتفرم و متاورس واحد جهانی را امکانپذیر میکند.
علاوه بر آن، متاورسهای بلاکچینی فرصتهای بسیاری بیشتری را برای سرمایهگذاری و کسب درآمد در اختیار کاربران قرار میدهند. بهعنوان مثال، کاربران در متاورس میتوانند زمینهایمجازی را خرید و فروش کنند و سند آن را در اختیار کامل خود داشته باشند. انجام معاملات مختلف در متاورسهای بلاکچینی به کمک توکنهای غیرمثلی انجام میشود و بنابراین کاربران و سرمایهگذاران مالک واقعی داراییها خواهند بود. درحالیکه امروزه متاورسهای متنوع بلاکچینی عرضه شدهاند، اما با نگاهی کلی به شرایط بازار متاورسها بهخوبی مشخص است که این پروژهها موفق به جذب توجه عموم کاربران نشدهاند. برای عدمموفقیت این پروژهها، دلایل خوبی وجود دارد.
چالش متاورس
پروژههای متاورسی متمرکز و غیرمتمرکزی که امروزه عرضه شدهاند، فاصله زیادی با رویاهای پیرامون این فناوری دارند. این پروژهها بیشتر بهعنوان یک بازی یا یک پلتفرم دیجیتالی فعالیت میکنند که برخی خدمات محدود را ارائه میدهند. این پروژهها هرکدام ویژگیها و مزایای منحصربهفرد خود را دارند، اما بهطور مستقل فعالیت میکنند. موضوعی که پتانسیل و موارد استفاده از آنها را بهشدت محدود میکند.
درحالیکه برخی کاربران متاورس را مانند یک آرمان شهر بزرگ تصور میکنند، اما پروژههای عرضهشده امروزه تنها به مانند ساختمانهای تجاری و مسکونی کوچک و بزرگی هستند که حتی با یکدیگر نیز همکاری و تعامل ندارند. سیر تکامل و پیشرفت برنامههای محبوب مورداستفاده کاربران اینترنت بهخوبی محدودیت و چالش پیشروی پروژههای متاورسی را نشان میدهد. زمانی فیسبوک تبدیل به محبوبترین شبکه اجتماعی جهان شد و کاربران در هر کشوری میتوانستند بهراحتی با اتصال اینترنت پروفایل کاربری خود را ایجادکرده و با دیگر کاربران تعامل و گفتوگو داشته باشند. با این حال به مرور زمان فیسبوک به دلایل مختلفی از جمله کمبود امکانات و عدمپاسخگویی به نیاز جدید کاربران جایگاه خود را از دست داد و برنامههای دیگری مانند اینستاگرام و توییتر مورداستفاده کاربران قرارگرفتند.
پروژههای متاورسی امروزه نیز شرایط مشابهی را دارند، هیچ پلتفرم متاورسی که امروزه عرضه شدهاست امکانات و ویژگیهای موردنیاز برای فعالیتهای بلندمدت را ندارد و دیر یا زود جایگزین خواهند شد، بنابراین درحالیکه این پروژههای متاورسی برخی فرصتهای سرمایهگذاری و کسب سود را در اختیار علاقهمندان قرار میدهند، اما همچنان فاصله زیادی با تحقق رویای ایجادشده پیرامون فناوری متاورس دارند. هماکنون با گسترش استفاده جهانی از گوشیهای هوشمند، دسترسی و استفاده از خدمات اینترنتی بسیار آسان شدهاست، اما این سادگی در دسترسی و استفاده از خدمات در متاورس وجود ندارد. متاورس امروزه نسبت به فضای اینترنت بسیار محدودتر است و دسترسی به هر پروژه متاورسی بهسادگی بازکردن یک سایت نیست.
هزینه بالای عینکهای واقعیتمجازی و عدمدسترسی جهانی به این دستگاهها، گرافیک و امکانات کم پلتفرمها، عدمهمکاری متقابل و یکپارچگی در پروژههای متاورسی از جمله دیگر چالشهای اصلی برای این پروژهها هستند، بنابراین با توجه به این چالشها و شرایط، تقریبا غیرممکن است که متاورس موفق شود تا بهطور عمومی و جهانی مورداستفاده قرار گیرد.
متاورس ایدهآل
یک متاورس ایدهآل باید بهصورت غیرمتمرکز فعالیت کند، تمام خدمات موردنیاز کاربران جهانی را ارائه دهد، از امنیت بالایی برخوردار باشد و دسترسی به آن آسان باشد. امروزه ایجاد چنین متاورسی تقریبا غیرممکن بهنظر میرسد، اما هرچه میگذرد، تکنولوژی نیز پیشرفت میکند و پیشبینی میشود که در آینده نزدیک برای بسیاری از چالشهای امروزه متاورس راه حل پیدا شود. برخی تحلیلگران و علاقهمندان متاورس، راه ایجاد چنین متاورس ایدهآلی را بهصورت پلهای و در مرحله اول، در شهرها میبینند. شهرهای پیشرفته جهان در حال حرکت به سمت هوشمندکردن فعالیتها و خدمات هستند تا با استفاده از فناوریهای روز دنیا، سطح زندگی شهروندان را ارتقا دهند. متاورس و فناوری بلاکچین برای چنین شهرهایی میتوانند ایدهآل باشند و راهکارهای مفیدی را برای بسیاری از مشکلات و چالشها ارائه دهند. مسوولان و مدیران شهری با توجه به نیاز شهروندان خود میتوانند از فناوری متاورس برای ارائه خدمات مختلف استفاده کنند و با غیرمتمرکزکردن فعالیتها، علاوهبر حفظ حریم خصوصی ارائه خدمات و فعالیتهای روزمره را آسان و هوشمندتر از همیشه کنند.
درحالیکه ایجاد یک متاورس یکپارچه برای استفادهمیلیونها نفر در یک کشور یا جهان بسیار دشوار است، اما با کاهش مقیاس کاربران به اندازه یک شهر، توسعه متاورس و بلاکچین راحتتر میشود. متاورسهای شهری در ادامه میتوانند در سطح استان مورداستفاده قرار گیرند و با اعمال پیشرفت و بهبودهای موردنیاز، حتی در سطح کشوری نیز کاربرد پیدا کنند. بنابراین درحالیکه متاورس و فناوری بلاکچین پتانسیل زیادی در جایگزینی فعالیتهای مختلف روزمره بشر دارند، اما هماکنون واضح است که تصور برخی از متاورس فاصله زیادی از واقعیت دارد و پروژههای متاورسی هنوز در ابتدای مسیر هستند. بازار متاورس بهطور مداوم در حال رشد و پیشرفت است و فرصتهای سرمایهگذاری متنوعی در آن وجود دارد، اما سرمایهگذاران مهم است واقعیتها را بدانند و فریب حبابهای ایجادشده پیرامون متاورس و وعدههای غیرواقعی کلاهبرداران را نخورند.