در بسیاری از کشورها الزامات قانونی بعضا سختگیرانه برای کنترل این بیماری و جلوگیری از شیوع آن اتخاذ شده اما در نوع ایرانی آن، تا حد زیادی تمشیت امور بر عهده خود افراد گذاشته شده است و همین «آزادی عمل» ظاهری زندگی اجتماعی مردم ایران را در مقابله با این بحران تبدیل به الگوی خاص و پیچیده‌ای کرده است که شباهت چندانی به راهکارهای معمول برای مقابله با گسترش این ویروس ندارد. اینکه مردم چگونه خود را با شرایط جدید وفق داده‌اند تا حدی به توان اقتصادی،اطلاعات عمومی آنها در مورد این بحران و درنهایت سبک زندگی آنها در این شرایط ویژه دارد. موضوعی که درک آن مستلزم داشتن اطلاعاتی دقیق و مناسب از زندگی اجتماعی مردم ایران است. مرکز افکارسنجی دانشجویان (ایسپا) با انجام هفت موج نظر‌سنجی در هفته‌های گذشته اطلاعات ذی‌قیمتی از زندگی مردم را در این مدت جمع‌آوری کرده است. یافته‌های این تحقیقات در حکم صدای واقعی مردم در دورانی بود که ارتباط جامعه علمی و دانشگاهی با توده مردم قطع شده بود. نتایج این نظرسنجی‌ها کمک می‌کند تا به دور از گمانه‌زنی‌های غیرمستند (که این روزها بازار آن بسیار داغ است) درک درستی از وضعیت واقعی جامعه به‌دست آوریم. در این نوشتار سعی شده است وضعیت اقتصادی مردم از دریچه گفت‌وگویی که با خود آنها انجام شده است مورد بررسی قرار گیرد.

بدون‌شک بزرگ‌ترین اختلالی که کووید-۱۹ در جهان ایجاد کرده برهم زدن نظم اقتصادی جهان است. تعطیل شدن کسب‌وکارها در کشورهای بزرگ عملا چرخه اقتصاد جهانی را از حرکت بازداشته است. سقوط آزاد قیمت نفت در پایین‌ترین قیمت ممکن می‌تواند بیانگر نمادین وضعیت بحرانی اقتصاد جهانی باشد. اما مردم ایران که کشورشان‌ سال‌هاست درگیر تحریم‌های بین‌المللی است طبیعتا شرایطی به‌مراتب سخت‌تر از دیگران را تجربه می‌کنند. به روایتی دقیق‌تر درحال‌حاضر آنچه شاهد آن هستیم تقاطع بحران کرونا با یکی از سخت‌ترین دوره‌های اقتصادی ایران در چهار دهه گذشته است. اما نظر خود مردم در این مورد چیست و شرایط جدید چه تاثیری بر وضعیت اقتصادی آنها داشته است؟

اولین پرسشی که می‌توان در این باره مطرح‌کرد تاثیر بحران شیوع کرونا بر زندگی اقتصادی پاسخگویان است. طبق نظرسنجی ملی که در تاریخ ۲۴ تا ۲۷ فروردین توسط ایسپا انجام شده ۳/ ۲۶ درصد افراد اظهار کرده که شرایط جدید بر وضعیت اقتصادی آنها تاثیر نداشته است. اما از نظر ۷/ ۵۰ درصد پاسخگویان بحران جدید باعث کاهش درآمد آنها شده است.۷/ ۴۱ درصد نیز اظهار کرده‌اند این وضعیت باعث تعطیلی کسب‌وکارشان شده است و ۵/ ۱۳ درصد نیز به کلی کار خود را از دست داده‌اند. فقط ۶/ ۰ درصد افراد بنا به گفته خودشان وضعیت‌شان بهبود یافته است.‌ در بین مشاغل موجود کارمندان دولتی به دلیل حقوق ثابت آسیب کمتری از مشکلات جدید متحمل شده‌اند. ۹/ ۳۱ درصد کارمندان عنوان کرده‌اند که در طول این مدت درآمدشان کاهش یافته درحالی‌که ۶/ ۵۳ درصد کارمندان عنوان کرده‌اند که بحران پیش‌رو تغییری در وضعیت آنها ایجاد نکرده است. درصد کمی از کارمندان(۲/ ۲ درصد) نیز اظهار کرده‌اند که در این مدت کار خود را از دست داده‌اند (این افراد احتمالا شغل دوم داشته‌اند). نتایج داده‌ها بیانگر این واقعیت است که بحران پیش‌رو بیشترین آسیب را به بخش‌خصوصی وارد کرده است. ۹/ ۵۸ درصد پاسخگویان که شغل‌شان مرتبط با این بخش بوده عنوان‌کرده‌اند که درآمدشان در این مدت کاهش یافته و ۷/ ۱۵ درصد نیز شغل‌شان را از دست داده‌اند. بیشترین میزان کاهش درآمد به ترتیب برای کارفرمایان (۸/ ۶۹درصد) کارکنان مستقل(۶/ ۶۵درصد) بخش‌خصوصی (۹/ ۵۸درصد) و در نهایت کارمندان (۹/ ۳۱درصد) بوده است.

در یکی از سوالات همین نظرسنجی از پاسخگویان پرسیده شده بود «شما فکر می‌کنید دولت تا چه حد توان اقتصادی دارد که از آسیب‌دیدگان اقتصادی حمایت کند؟» به‌صورت کلی ۶/ ۵۷ درصد مردم توان دولت را برای کمک به آسیب‌دیدگان زیاد و ۲/ ۲۴درصد نیز کم دانسته‌اند. به نظر می‌رسد‌ پاسخ مخاطبان تا حد زیادی تابع شرایطی اقتصادی خودشان بوده است. به‌عنوان مثال ۹/ ۶۲درصد کسانی‌که سرانه هزینه ماهانه هر کدام از اعضای خانوارشان کمتر از ۵۰۰ هزار تومن در ماه بوده (یعنی ضعیف‌ترین قشر جامعه) توان دولت برای کمک به آسیب‌دیدگان را زیاد عنوان کرده‌اند. درحالی‌که ۸/ ۵۶ درصد کسانی‌که بین ۵۰۰ هزار تا یک میلیون تومان در ماه هزینه دارند توان دولت را برای حمایت از آسیب‌دیدگان زیاد دانسته‌اند. ۹/ ۶۲ درصد افرادی که شغل‌شان را از دست داده‌اند (بدترین وضعیت ممکن) توانمندی دولت برای رفع مشکل آسیب‌دیدگان را زیاد می‌دانند.

در مرتبه بعدی ۳/ ۶۰ درصد کسانی که درآمدشان کاهش داشته نیز بر این باورند دولت به مقدار زیادی قادر به جبران آسیب‌های ناشی از بحران کروناست. افرادی که کسب‌وکارشان تعطیل شده نیز اعتقاد دارند دولت می‌تواند تا حد «زیادی» به جبران مافات بپردازد. با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی پاسخگویان می‌توان دریافت تا حد زیادی تاکید بر توانمندی زیاد دولت برای رفع مشکلات پیش آمده ریشه در وضعیت نامناسب اقتصادی این افراد دارد. به تعبیر ساده‌تر هرکس بیشتر نیازمند کمک اقتصادی است دولت را بیشتر مستعد کمک به آسیب‌دیدگان می‌داند.

یکی از موضوعات دیگری که مساله مبتلابِه همه کشورهای درگیر در ماجرای شیوع ویروس کروناست، دوگانه معروف معیشت یا سلامت است. دوگانه‌ای که گاه از آن به‌عنوان پارادوکس سلامت یا معیشت یاد می‌شود. دوگانه‌ای که به تنهایی می‌تواند نشانه‌ای باشد از بحرانی که جوامع مختلف را دربرگرفته است. دوگانه موردنظر محصول تنگناهای معیشتی مردم در سطح خرد و در سطح کلی‌تر چرخه اقتصادی ملی است؛ موضوعی راهبردی که برخی از کشورهای درگیر با بحران کرونا را به خود مشغول کرده است. در اهمیت این نکته همین بس که بسیاری از کشورهای بزرگ اقتصادی به‌دنبال نخستین نشانه‌های فروکش کردن بحران به‌منظور عادی‌سازی فضای کسب‌وکار و فعالیت‌های اقتصادی هستند. موضوعی که دولتمردان آمریکا، ایتالیا، آلمان و کره مشتاقانه به‌دنبال آن هستند. در ایران نیز این اضطرار کاملا به چشم می‌آید. گو اینکه مردم خود را در میانه دو انتخاب سخت می‌بینند. در خانه ماندن و تحمل فشارهای اقتصادی ناشی از آن و ادامه کسب‌وکار و پذیرش مخاطرات آن. انتخاب دوگانه ماندن در خانه یا به سرکار برگشتن معادله‌ای است که پاسخ آن بستگی به یک عنصر مهم مالی دارد و آن «تاب‌آوری اقتصادی» است. پاسخ مخاطبان به این سوال که «اگر به خاطر کرونا تعطیلی شهر ادامه پیدا کند تا چه حد از نظر زمانی مشکل نخواهید داشت؟» می‌تواند مشخص‌کننده میزان تاب‌آوری آنها در برابر مشکلات اقتصادی دوران تعطیلی کسب‌وکار در وضعیت فعلی باشد.

نتایج نظرسنجی «ایسپا» و دفتر مطالعات اجتماعی شهرداری در تهران و در روزهای ۱۶ تا ۱۹ فروردین نشان می‌دهد ۳۴ درصد پاسخگویان در همین شرایط فعلی نیز دچار مشکل اقتصادی هستند.۳۵ درصد نیز اظهار کرده‌اند نهایتا یک یا دو ماه می‌توانند شرایط تعلیق کسب‌وکار اقتصادی را تحمل کنند. ۹ درصد پاسخگویان نیز اعتقاد دارند بین سه یا چهار ماه قادر به تحمل شرایط فعلی (تعطیلی فعالیت اقتصادی) هستند. در نهایت ۲۲ درصد نیز بیشتر از این رقم (بیشتر از پنج ماه) را مطرح کرده‌اند. در پس این مساله می‌توان موضوع دیگری را سنجید و آن تمایل به بازگشت به سرکار و پذیرش مخاطرات احتمالی آن است. در یکی از سوالات نظرسنجی ملی «ایسپا» در تاریخ ۲۴ تا ۲۷ فروردین از مردم پرسیده شده است «برخی می‌گویند خانه‌نشینی مردم آن قدر باید ادامه پیدا کند که بیماری از بین برود. بعضی نیز می‌گویند فعالیت‌ها باید زودتر به روال عادی خود را شروع کند تا مردم درآمد و شغل‌شان را از دست ندهند. شما با کدام یک از عقاید موافقید؟» ۵۶ درصد پاسخگویان با خانه‌نشینی و محدودیت رفت و آمد تا از بین رفتن کرونا موافقت داشته‌اند. ۶/ ۳۹ درصد نیز با شروع فعالیت اقتصادی با وجود شیوع کرونا موافق بوده‌اند. در این میان ۴/ ۴ درصد پاسخگویان نیز این سوال را بی‌پاسخ گذاشته‌اند.در میان کسانی که زیر ۵۰۰ هزارتومان هزینه ماهانه برای هر فرد خانوار داشته‌اند، ۷/ ۵۹ درصد طرفدار خانه‌نشینی تا از بین رفتن کرونا هستند. اما ۳/ ۴۰ درصد نیز اعتقاد دارند باید فعالیت اقتصادی را به‌رغم وجود شیوع کرونا از سر گرفت. ۷/ ۵۶ درصد کسانی که هزینه‌شان بین ۵۰۱ هزار تومان تا یک میلیون تومان است، طرفدار خانه‌نشینی و ۳/ ۴۳ درصد نیز متمایل به آغاز فعالیت‌های اقتصادی هستند. همین رقم در مورد کسانی که از میان کسانی که بالای یک میلیون تومان سرانه هزینه ماهانه دارند ۷/ ۵۶ درصد (خانه‌نشینی) است.با در نظر داشتن شرایط اقتصادی کشور و شرح حال مردم از وضعیت مالی‌شان امکان ترسیم یک سناریوی خوش‌بینانه برای روزهای پیش رو چندان معقول نیست. خاصه آنکه بار مسوولیت معیشت و حفاظت از سلامتی تا حد زیادی بر دوش خود مردم نهاده شده است. هر چند این روزها جسته و گریخته خبرهای نسبتا خوبی از کاهش میزان مرگ‌ومیرها به گوش می‌رسد اما واقعیت امر آن است که داستان تلخ کرونا نه تنها در ایران که در هیچ کشور دیگری به پایان نرسیده و هنوز هیچ قطاری از این تونل وحشتناک و تاریک خارج نشده است. پس تا شنیدن خبرهای موثق‌تر از مهار این ویروس مهلک کمربندها را باید محکم بست.