«دنیای اقتصاد» مکانیزم مرسوم اطلاعرسانی بانکهای مرکزی را بررسی میکند
حلقه اتصال سیاستگذار پولی
این اطلاعات اگرچه در کشورهای مختلف و با توجه به سیاستها و اهداف بانکهای مرکزی در قالبهای مختلف منتشر میشود، اما روند کلی حرکت در ارائه اطلاعات از سوی بانک مرکزی طی سالهای اخیر به ارائه تصویر روشن از وضعیت فعلی، سیاستهای بانک مرکزی در تغییر روند شرایط فعلی و انعکاس وضعیت آتی اقتصاد متمرکز شده است. به واسطه اینکه بانکهای مرکزی به «اعتبار» برای اثرگذاری بر انتظار عمومی نیاز دارند، سیگنالدهی بانکهای مرکزی باید دقیق، شفاف و علمی باشد. به همین واسطه مقامات بانکی در اقتصادهای توسعه یافته عموما از ارائه سیگنالهای مستقیم در قالب اظهارنظرهای شخصی خودداری کرده و سیگنالهای مستقیم معمولا در قالب فرآیند رسمی ارتباطی بانک مرکزی که شامل انتشار گزارشهای فصلی و برگزاری نشستهای خبری بر مبنای تقویم زمانی مشخص است، ارائه میشوند. علاوه بر مکانیزم ارتباطی، بانکهای مرکزی باید در انتشار اطلاعات خود جامعه هدف اطلاعاتی را در نظر بگیرند و در مکانیزم ارتباطی خود گروههای مختلف با منافع مختلف را لحاظ کنند.
چرخش به سمت اطلاعرسانی
«بن برنانکی» که به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی نجاتدهنده اقتصاد آمریکا پس از بحران مالی این کشور بود، در یکی از نخستین واکنشهای خود به بحران مالی در اقتصاد آمریکا، با حضور در یک برنامه تلویزیونی به مدت ۶۰ دقیقه و با ادبیاتی عامیانه با مردم آمریکا سخن گفت. برنانکی معتقد بود «گزارشهای آکادمیک» فدرالرزرو صرفا بر منحنیهای اقتصادی متمرکز شده است، این در حالی است که یکی از پارامترهای تعیینکننده در سناریوی آتی اقتصاد هر کشور، درک عمومی از این منحنیها بود. شاید بتوان ریاست برنانکی بر فدرال رزرو را یک نقطه چرخش در مکانیزم ارتباطی فدرال رزرو با بازیگران اقتصادی دانست. این بانکدار برجسته معتقد بود: «تا زمانی که مکانیزم شفافی برای انعکاس سیاستهای بانک مرکزی وجود داشته باشد، سیاستگذار پولی در بلندمدت از اتخاذ تصمیمات فرساینده مصون خواهد بود.»
طی یک و نیم دهه اخیر و با عیان شدن اثر مکانیزم ارتباطی سیاستگذار پولی بر رفتار اجتماعی و انتظارات عمومی، «سیاستهای ارتباطی» به کلیدواژهای پرتکرار در ادبیات بانکداری تبدیل شده است، تا جایی که به عقیده برخی کارشناسان، سیاست ارتباطی صحیح در رساندن برنامههای بانکهای مرکزی به «نقطه هدف» چندان کماهمیتتر از منطق محتوایی این سیاستها نیست. بررسیهای پژوهشگران نشان میدهد که با رایجتر شدن «هدفگذاری تورمی» در سیاستهای بانک مرکزی، سیاستهای ارتباطی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است، چراکه یکی از مهمترین ابزارها برای اثرگذاری بانک مرکزی بر انتظارات عمومی و هدایت اقتصاد به سمت نقطه هدفگذاری شده است. این در حالی است که پیش از دهه ۱۹۹۰ و شایع شدن «هدفگذاری تورمی» در سیاست بانکهای مرکزی، سیاستگذاران پولی نه تنها اهمیت چندانی برای سیاستهای ارتباطی قائل نبودند، بلکه برای ایزوله کردن تصمیمات خود از انگیزههای غیراقتصادی در بسیاری از موارد سیاستهای خود را در محیط اطلاعاتی ایزوله طراحی و اجرا میکردند. اما پس از رواج رویکرد هدفگذاری تورمی و پس از سال ۲۰۰۰ بانکهای مرکزی با درک اثرگذاری اطلاعات شفاف بر روند و نوسانات متغیرهای کلان اقتصادی، علاوه بر اطلاعرسانی در رابطه با وضعیت فعلی، اقدام به انتشار چشمانداز آتی متغیرهایی مانند نرخ بهره میکنند. میتوان گفت که بانک مرکزی نیوزیلند (RBNZ) پیشروترین سیاستگذار پولی در طراحی چنین مکانیزم اطلاعرسانی در جهان بوده است. نکته جالب توجه این است که نیوزیلند اولین کشوری است که از سیاست هدفگذاری تورمی نیز استفاده کرده است.
به نظر میرسد یکی از شاخصهای بانکداری مدرن، اصلاح شیوه اطلاعرسانی بانکهای مرکزی است. در واقع سیاستگذاران این کشور عقیده داشتند برای داشتن نفوذ بیشتر در رابطه با انتظارات، سیاستهای پولی باید با شفافیت بیشتری در معرض دید عمومی قرار بگیرد. پس از سال ۲۰۰۰ و با ظهور نشانههای موفقیت نیوزیلند در دستیابی به هدف مورد نظر، به تدریج سایر کشورها نیز شروع به انتشار گزارش «چشمانداز شاخصهای اقتصادی» کردند.
اثر پیشنگر
بانک مرکزی آمریکا در سال ۲۰۰۸ و در پاسخ به شیوع نشانههای تزلزل مالی تصمیم گرفت نرخ اوراق قرضه فدرال رزرو را به صفر برساند. اما این سیاست در هفتههای ابتدایی نتوانست تاثیر چندانی بر رفتار شهروندان آمریکایی بگذارد. انعکاس آمارهای روز آمریکا نتوانسته بود اثر چندانی بر فضای ذهنی شهروندان آمریکایی داشته باشد، بنابراین شاید انعکاس تصویر مورد انتظار از اقتصاد آمریکا میتوانست بر متغیرهای تصمیمگیری اقتصادی شهروندان اثرگذار باشد. در نتیجه مطابق با تجربه بانک مرکزی نیوزیلند، ابزار مکملی به عنوان «گزارش پیشنگر» در دستور کار قرار گرفت. این گزارشهای پیشنگر علاوه بر انعکاس مسیر مورد انتظار متغیرهای سیاستی، چارچوب کلی سیاستهای پولی در آینده را نیز منعکس میکند. در حضور یک سیاستگذار معتبر، تصویر احتمالی روندهای آتی، با اثرگذاری بر انگارههای ذهنی بازیگران اقتصادی به یک امکان تبدیل میشود، بنابراین این گزارشها در صورت تحقق، اثرگذاری این ابزار ارتباطی در آینده را نیز بیش از پیش افزایش خواهد داد. به این ترتیب به تدریج استفاده از دادههای پیشنگر عمومیت یافت و بسیاری از کشورها از این ابزار اطلاعاتی برای پیشبرد سیاستهای پولی خود استفاده کردند. نکته حائز اهمیت در انتشار گزارشهای پیشنگر این است که واگرایی واقعیت پیشرو از پیشنگری سیاستگذار پولی نهتنها اعتبار این گزارشها که اعتبار آماری و حاکمیتی سیاستگذار را مخدوش خواهد کرد. در ادبیات سیاستگذاری عمومی، ارتباط سیاستگذارانه در قالب فعالیتهای بانک مرکزی قابل تفکیک به سه نوع اثر ارتباطی است؛ ارائه سیگنالهای غیرمستقیم، ارائه سیگنالهای کیفی مستقیم و ارائه سیگنالهای کمی مستقیم. ارائه هر گونه سیگنال اشتباه بهخصوص سیگنالهای مستقیم میتواند بانکهای مرکزی را به سیاستگذاری کماثر در فضای اقتصادی تبدیل کند. به همین واسطه کمتر دیده میشود که مقامات بانک مرکزی جداگانه به ارائه سیگنالهای مستقیم در اقتصاد بپردازند و این خطدهیها عموما در قالب گزارشهای بانک مرکزی است که در اقتصادهای مدرن بر مبنای یک تقویم زمانی مشخص منتشر میشوند. بر مبنای روال مرسوم در اطلاعرسانی بانکهای مرکزی در بانکداری مدرن، روسای بانک مرکزی نیز برای اظهارنظر درباره برنامهها و سیاستهای بانکهای مرکزی معمولا بر مبنای برنامه زمانی مشخص در کنفرانسهای خبری شرکت میکنند. گزارشهای سیاستی بانکهای مرکزی که در عموم کشورهای توسعهیافته منتشر میشود معمولا به انعکاس چشمانداز موردنیاز از متغیر سیاستی بانک مرکزی میپردازد. بررسی گزارشهای منتشر شده از سوی بانکهای مرکزی کشورهای مختلف نشان میدهد که این متغیر در آمریکا نرخ بهره فدرالرزرو، در سوئد نرخ بهره ریپو و در نیوزیلند به صورت نرخ بهره ۹۰ روزه منتشر میشود. بانک مرکزی نروژ در انتشار گزارشهای پیشنگر خود سناریوها و احتمالات مختلف را در رابطه با متغیرهای کلان اقتصادی نیز منتشر میکند. این گزارشها معمولا در سیکلهای سه ماهه منتشر میشوند و به عنوان مبنای سیاستهای بانک مرکزی و رفتار اقتصادی عمومی ایفای نقش میکنند. دادههای منعکس شده در این گزارشها نیز یا از پردازش و مدلسازی آماری و یا از نظرسنجی از برخی از اقتصاددانان حاصل میشود و در سیکل زمانی فصلی به انتشار عمومی میرسد. موفقیت گزارشهای پیشنگر در افزایش امکان مدیریت پولی کشورها باعث شد تا در دهه گذشته علاوه بر کشورهایی که از سیاست هدفگذاری تورمی استفاده میکنند، کشورهایی مانند ژاپن که از این لنگر تورمی استفاده نمیکنند نیز انتشار گزارشهای پیشنگر را در دستور کار قرار دهند.
دو چالش در انعکاس اطلاعات
پس از اینکه بانک مرکزی تصمیم گرفت چه اطلاعاتی را به انتشار برساند انتخاب جامعه هدف اطلاعات از اهمیت بسیاری برخوردار است. بر مبنای توصیههای بانکجهانی سیاستگذار پولی باید در انتشار اطلاعات طیف گسترده مخاطبان و منافع متفاوت این گروهها را درنظر بگیرد. به همین دلیل گزارهای بانک مرکزی در برخی از موارد شامل زبانی عامیانه در بیان مسائل به خانوارها میشود، چراکه بیان اطلاعات در قالب نمودارها و دادههای خام ممکن است در فرآیند پردازش تحتتاثیر جانبداری کارشناسان قرار گیرد. چالش دیگر در انعکاس اطلاعات آماری انتخاب ابزار اطلاعرسانی است. «آندرو فیلاردو» کارشناس بانک جهانی در گزارشی که در سال ۲۰۰۸ منتشر شدهاست، ابزار ارتباطی در بانکهای مرکزی مختلف را بررسی کردهاست. نتایج یافتههای این پژوهشگر انتشار گزارشهایی بر مبنای سیکل مشخص و انعکاس سیاستهای بانک مرکزی در قالب تریبون رسمی را به عنوان مرسومترین راهحلهای ارتباطی در انعکاس آمار معرفی کرده است، اما به عقیده این کارشناس بانک جهانی کارآترین ابزار ارتباطی بانک مرکزی نه قالب نوشتاری و بیانی آمار و سیاستها که اعتبارعلمی و شیوه اجرای این سیاستهاست.
ارسال نظر