میراث گابریل بوریک

اکنون که بوریک به سال پایانی ریاست‌جمهوری خود نزدیک می‌شود، این فعال سابق جنبش دانشجویی اغلب کمتر شبیه سالوادور آلنده، نماد مارکسیسم، و بیشتر شبیه همان سیاستمداران سنتی چپِ میانه سخن می‌گوید که زمانی به تمسخرشان می‌گرفت. او از گسترش «کیک اقتصادی» دفاع می‌کند، وعده «دست آهنین» در برابر جرم و جنایت می‌دهد و ونزوئلا را یک دیکتاتوری می‌نامد. آیا بوریک واقعا باورهای خود را تعدیل کرده است؟ یا، همان‌طور که برخی از اظهارنظرهای کمتر رسمی‌اش نشان می‌دهد، این صرفا تاکتیک یک سیاستمدار جوان و چابک است که در حال خریدن زمان است؟

فارغ از آنکه روح او واقعا کجاست، بوریک نتوانسته هیچ‌یک از اصلاحات ساختاری وعده‌داده‌شده‌اش در حوزه‌هایی چون سلامت، آموزش، مالیات و نظام بازنشستگی را به سرانجام برساند. با این حال، شاید او ناخواسته در حال ساختن میراثی ماندگارتر باشد؛ از اعتراضات ۲۰۱۹ که جهش برق‌آسای او را رقم زد، تا دو تلاش پیاپی برای بازنویسی قانون اساسی و لغزش‌های دولتی که در جست‌وجوی هویت بود، بوریک عملا شیلی را به سیاست‌های موفق و میانه‌رو پیش از خود بازمی‌گرداند. کلودیو آلوارادو، مدیر اجرایی موسسه مطالعات جامعه در سانتیاگو، به AQ می‌گوید: «اگر بوریک تعدیل شده، این میراثی نیست که از ابتدا در پی آن بوده باشد. بیشتر، نوعی تسلیم در برابر قدرت واقعیت‌هاست».

سه سال پس از آغاز دوره ریاست‌جمهوری، دولت بوریک گرفتار تنش‌های مزمن درون ائتلاف سیاسی چندپاره‌اش است: از یک‌سو فرنته آمپلیو و کمونیست‌هایی که او را به قدرت رساندند، و از سوی دیگر میانه‌ چپ که پس از شکست پروژه قانون اساسی، بار واقعی اداره کشور را به دوش می‌کشد.

این تنش‌ها در موضوعاتی چون امنیت که نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد بزرگ‌ترین دغدغه شیلیایی‌هاست، بازتاب یافته است. دولت، با افزایش حضور پلیس و سخت‌تر کردن مجازات‌ها، نشانه‌هایی از پیشرفت نشان می‌دهد. با وجود برداشت عمومی متفاوت، نرخ قربانیان قتل در نیمه نخست سال ۲۰۲۴ نسبت به سال پیش از آن ۹.۴درصد کاهش یافته است. در مناطق جنوبی نیز شمار حملات آتش‌سوزی که به نام مقاومت بومی انجام می‌شد، کمتر شده است. درحالی‌که متحدان میانه‌چپ از بوریک می‌خواهند تمرکز خود را بر مبارزه با جرم حفظ کند، فرنته آمپلیو توجه او را به موضوعات حاشیه‌ای‌تری مانند اتانازی معطوف می‌کند.

دستور کار معلق

بوریک در جبهه‌های کلیدی دیگر نیز با چالش‌های جدی روبه‌روست. بانک مرکزی شیلی اخیرا پیش‌بینی رشد بلندمدت سالانه را برای دوره ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۴ به تنها ۱.۸درصد کاهش داده؛ رقمی که می‌تواند ضعیف‌ترین عملکرد اقتصادی از زمان بازگشت دموکراسی را برای دولت او رقم بزند.

تاخیر در صدور مجوزها و پیشنهاد بحث‌برانگیز دولت برای وام‌گیری از حاشیه سود انرژی‌های تجدیدپذیر به‌منظور یارانه برق، به گفته فعالان اقتصادی، فضای سرمایه‌گذاری را تیره کرده است. سرمایه‌گذاری‌های مهم در بخش‌هایی چون لیتیوم و هیدروژن سبز که از سوی جوانان ترقی‌خواه «استخراج‌گرایی» خوانده می‌شود در بن‌بست مانده‌اند. خورخه ولش، رئیس اتاق کارآفرینان، به AQ می‌گوید: «بوریک و متحدان سیاسی‌اش با هر نشانه‌ای از سود مشکل دارند.»

با این حال، بوریک هنوز شانس اصلاح نظام بازنشستگی را دارد، پس از آنکه از کارزار همه‌یا‌هیچ علیه صندوق‌های بازنشستگی خصوصی عقب‌نشینی کرد. یک اجماع چارچوبی می‌تواند با افزودن ۶درصد کسری اجباری از حقوق، مستمری‌ها را تقویت کند. اما جزئیات کلیدی از جمله نقش دولت هنوز روشن نیست. تحلیلگرانی مانند گابریل اوگارته از مرکز مطالعات عمومی معتقدند نظامی عادلانه‌تر و پایدارتر که مستمری‌های فعلی را افزایش دهد بدون آنکه نسل‌های آینده را قربانی کند، نهایتا مستلزم افزایش نامحبوب سن بازنشستگی و ایجاد مشوق‌هایی برای گسترش اشتغال رسمی است.

در حوزه آموزش، مشکلات بنیادی مانند ترک تحصیل، کیفیت پایین و خشونت عملا به حاشیه رانده شده‌اند؛ زیرا دولت می‌کوشد راهی برای عمل به وعده بوریک در کاهش بار بدهی ۱۱‌میلیارد‌دلاری دانشجویان، یکی از پایگاه‌های اصلی رای او، بیابد. پس از شکست اصلاحات مالیاتی، بخشش وعده‌داده‌شده اکنون بیش از پیش شبیه بازپرداختی محدود و بلندمدت به نظر می‌رسد. شاید دردناک‌ترین مساله برای شیلیایی‌ها، نظام بهداشت عمومی ناکارآمد باشد. بیش از دو‌میلیون بیمار در انتظار درمان‌های تخصصی حتی خدمات ابتدایی مانند چشم‌پزشکی و زنان هستند. میانگین زمان انتظار نزدیک به یک سال است و مدیریت فهرست‌های انتظار در بخش دولتی اکنون زیر ذره‌بین نهادهای نظارتی قرار دارد.

یکی از مسیرهای مقابله با چالش‌های ساختاری شیلی، اصلاح ضروری نظام سیاسیِ پراکنده است. پیشنهاد دولت شامل افزایش حد نصاب انتخاباتی برای کرسی‌های کنگره و تقویت انضباط حزبی می‌شود. ناتالیا گونسالس، کارشناس قانون اساسی، به AQ می‌گوید: «این باید فقط گام نخست باشد؛ به سوی اصلاحی عمیق‌تر که به شکل‌گیری اکثریت‌های پارلمانی واقعی منجر شود، نه گروه‌هایی که صرفا نماینده اقلیت‌های کوچک‌اند. این نمی‌تواند فقط یک تیک در چک‌لیست اصلاحات باشد.»

انقلابیِ پشیمان

جرقه رادیکالی که مسیر سیاسی بوریک را روشن کرد، هنوز در اظهارنظرهای بداهه‌ای دیده می‌شود که گویی برای راضی نگه‌داشتن پایگاه‌های مردمی ناراضی از سازش‌های سیاسی او طراحی شده‌اند. او سال گذشته به بی‌بی‌سی گفت که «قویا باور دارد» سرمایه‌داری بهترین راه‌حل مشکلات اجتماعی نیست. اخیرا نیز، برای خوشایند هواداران مبارزه طبقاتی، با تمجید از بازداشت پیش از محاکمه یک وکیل «نخبه» در پرونده‌ای بزرگ از فساد مالی که اکنون دیوان عالی را هم در برگرفته عملا اصل تفکیک قوا را زیر پا گذاشت.

در حال حاضر، میزان محبوبیت بوریک اندکی از سطح حدود ۳۰درصدی که بیشتر دوران ریاست‌جمهوری‌اش را شکل داده بود، بالاتر رفته است. با این حال، روایت قوس سیاسی او همچنان مبهم باقی مانده است. او در مراسم خاکسپاری ناگهانی رئیس‌جمهور پیشین، سباستین پینیه‌را، در ماه فوریه، لحنی آشکارا پشیمان به خود گرفت.

به گفته کارلوس اومینامی، از بزرگان حزب سوسیالیست، بوریک فرصت تاریخی ترسیم «راهی شیلیایی» و معاصر برای پاسخ مسالمت‌آمیز به مطالبات اجتماعی را از دست داد. در عوض، رئیس‌جمهور هزاره‌ای شاید تنها به خاطر «عادی‌سازی» شیلی پس از استاییدو (خیزش اجتماعی) و همه‌گیری کرونا به یاد آورده شود.

چیز دیگری نیز در حال عادی شدن است. چه از سر اعتقاد و چه از سر مصلحت، بلوغ سیاسی بوریک راه را برای رقابت ریاست‌جمهوری میان میانه‌روها هموار می‌کند؛ نه افراطی‌های چپ و راست که دولت او به بی‌اعتبار شدنشان کمک کرد. در میانه‌راست، پیشتاز انتخابات ۲۰۲۵شهردار پروویدنسیا، اویلین متیهی، است؛ دختر یک فرمانده نیروی هوایی که در گذار مسالمت‌آمیز شیلی به دموکراسی نقش داشت. متیهی به‌طور منظم از رقیب راست‌گرای سابق بوریک، خوزه آنتونیو کاست، پیشی می‌گیرد؛ حزبی که در روند قانون اساسی آسیب دید. پس از متیهی، میشل باشله، رئیس‌جمهور سابق دودوره‌ای، قرار دارد؛ هرچند احتمالا بیش از آنکه دوباره نامزد شود، نقشی تعیین‌کننده در پشت‌صحنه ایفا خواهد کرد. گزینه محتمل‌تر در میانه‌چپ، وزیر کشور، کارولینا توها، است. رقیب دیگر، فرماندار میانه‌روی منطقه کلان‌شهری سانتیاگو، کلودیو اورگو، محسوب می‌شود.

رقابت با چنین چهره‌های میانه‌رویی می‌تواند سیاست‌های میانه‌محور را که ثبات و رفاه را برای شیلی به ارمغان آورد، احیا کند؛ مسیری برای اصلاحات تدریجی و در تضاد با موج رادیکالیزاسیون در دیگر نقاط آمریکای لاتین. این میراثی نیست که بوریک در نظر داشت. اما اگر آن را صادقانه بپذیرد، شاید تاریخ در نهایت با او مهربان‌تر باشد.

* خبرنگار