در دنیای آنها ساعت چند است؟
نیک میدانیم که «پستمدرنیسم» از اواخر قرن بیستم با تمایل جامعه به نسبیتگرایی، عدمقطعیت و اهمیت تجربه فردی شکل گرفت و سبک زندگی افراد از جمله الگوهای مصرف را تحتتاثیر قرار داد. شاید بتوان توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، جهانیشدن، افزایش سطح تحصیلات و درآمد، تغییر در ساختار خانواده و سبکزندگی جدید را زمینهساز شکلگیری فرهنگ پستمدرن دانست.
درنتیجه، ترجیحات مصرفکنندههای جدید که تحتتاثیر ویژگیهای «فرهنگ پستمدرن» قرار گرفتند، با مصرفکننده مدرن متمایز شد. حال چیزی که در وهله اول برای ما اهمیت دارد، شناخت جایگاه دو نسل Z (متولدان ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۰) و Y (متولدان ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۶) است. طبق آمار، در سال ۲۰۲۰ حدود ۶۱درصد جمعیت جهان کاربر اینترنت بودند. این آمار تا ابتدای سال ۲۰۲۵ به بیش از ۶۵درصد خواهد رسید؛ این یعنی نسلهای Z و Y که شامل ۴.۸میلیارد نفر میشود، در دورهای زیستهاند که غالبا به اینترنت و اطلاعات آزاد دسترسی داشتهاند. توجه به سبک زندگی آنلاین مصرفکننده پستمدرن به این جهت مهم است که بدانیم امروزه، امکان مقایسه محصولات برای آنها راحتتر شده و تبلیغات اغواکننده که درگذشته محرک نسل مدرن بود، جای خود را به تجربه حقیقی خریداران داده است. بنابراین، مصرفکنندگان پستمدرن با آگاهی و حساسیت بیشتری خرید میکنند.
مصرفکننده پستمدرن تفاوتهای قابلتوجهی با مصرفکننده مدرن دارد. مصرفکننده مدرن عمدتا به دنبال رفع نیازهای اساسی و کاربردی است و بر مبنای عقلانیت اقتصادی تصمیم میگیرد؛ اما مصرفکننده پستمدرن فراتر از نیازهای اولیه، به دنبال ارضای نیازهای ثانویه مانند هویت، برپایی سبکزندگی موردپسند، شخصیسازی تجربهفردی و خودشکوفایی است. براساس نظریه سلسلهمراتب نیازهای مازلو، پس از تامین نیازهای فیزیولوژیک و ایمنی، نیازهای اجتماعی، احترام و خودشکوفایی اهمیت مییابند. مصرفکننده پستمدرن که عموما نیازهای اولیهاش برآورده شده، بیشتر به دنبال نیازهای سطوح بالاتر است. او در انتخاب محصولات، علاوه بر کیفیت و قیمت، به ویژگیهای نمادین، زیباییشناختی، محیطزیستی و منحصربهفرد بودن توجه میکند؛ یعنی حاضر است برای محصولی که با ارزشهای او همخوانی دارد، مثلا یک همبرگر گیاهی با زنجیره تامین کنترلشده و ارگانیک، هزینه بیشتری بپردازد.
با فرض پذیرش حقایق مطرحشده، دو «پیشداوری» عمده نسبت به اهمیت بررسی رفتار مصرفکننده پستمدرن، کسبوکارهای مرتبط با امور مالی و فینتک را از رشد تعداد کاربران محلی و ایجاد زمینه ورود به بازارهای منطقهای یا توسعه محصولات دیگر بازمیدارد. اولا، تصور میکنیم که مصرفکننده پستمدرن، هدف صنایعی همچون مد، خوراک، خودروسازی و... است و در صنعت مالی و فینتک محلی از اعراب ندارد. این دیدگاه بهراحتی رد میشود! امروزه شواهد واضحی از حضور بانکها، صرافیها و کارگزاریهای بینالمللی در رویدادهای تبلیغی همسو با تفکرات نسل جدید یا تلاشهای محیطزیستی آنها پیشروی چشمان ماست.
ثانیا فکر میکنیم در جغرافیای ایران به دلیل درگیری آحاد جامعه با رفع نیازهای اولیه، حتی اگر مصرفکننده پستمدرن هدف صنایع مالی و فینتک باشد، صرفا به منفعت مالی و سود نهایی خدمات توجه میکند و سایر عوامل در انتخاب او بیتاثیر است. این سوگیری در انتخاب استراتژیهای مارکتینگ بهطور منطقی غلط است؛ چراکه شاید بهطور مثال، قدرت سرمایهگذاری او کاهش یافته باشد، اما بهخوبی تشخیص میدهد که همین مقدار سرمایه را به دست چه شرکتی بسپارد؛ خواه یک کارگزاری بورسی باشد یا یک شرکت مدیریت دارایی یا یک صرافی رمزارز. اما آگاهی صرف از اینکه صنعت فینتک یکی از حوزههای جذاب برای مصرفکننده پستمدرن است کافی نیست.
شناخت ویژگیهای روانشناختی این مصرفکننده، کسبوکارها را با رویکرد او نسبت به محصولات فینتک آشنا میکند. مصرفکننده پستمدرن تمایل زیادی به نوآوری دارد و از محصولات نوآورانه فینتک استقبال میکند. او بهسهولت و سرعت دسترسی به خدمات مالی اهمیت میدهد و خدمات آنلاین و موبایلی فینتک را ترجیح میدهد. با توجه به اهمیت دادههای شخصی در دنیای فینتک، این مصرفکننده به حفظ حریم خصوصی خود حساس و خواهان شفافیت در این زمینه است. همچنین انتظار دارد خدمات فینتک متناسب با نیازها و ترجیحات شخصی او ارائه شود. علاوه بر این، مصرفکننده پستمدرن به مسوولیتپذیری اجتماعی شرکتها توجه دارد و محصولات فینتک با رویکرد اخلاقی را ترجیح میدهد.
براساس گزارش موسسه مشاوره اقتصادی EY در سال ۲۰۲۱، ۵۱درصد مصرفکنندگان، خدمات فینتک را به دلیل سهولت استفاده و ۲۷درصد به دلیل سرعت بالاتر نسبت به خدمات سنتی ترجیح میدهند. این آمار اهمیت ویژگیهای مصرفکننده پستمدرن را در بازار فینتک نشان میدهد. مصرفکننده پستمدرن نه به محصول، بلکه به تجربه استفاده از آن علاقهمند میشود. حساسیت خریداران جدید بهحدی است که حتی اگر تبلیغ محصول فینتکی یا خدمتمالی مورداستفاده خود را در رسانهای غیرهمسو با اصول فکری-سیاسی خود ببیند، بهراحتی شروع به جایگزین کردن میکند.
کلام پایانی
مصرفکننده پستمدرن با ویژگیهای متمایز خود، بخش قابلتوجهی از بازار امروز را تشکیل میدهد. درک نیازها، ترجیحات و ویژگیهای روانشناختی این مصرفکننده، بهویژه در صنعت فینتک، برای موفقیت کسبوکارها ضروری است. شرکتهای فینتک با تمرکز بر نوآوری، سهولت استفاده، حفظ حریم خصوصی، شخصیسازی خدمات و مسوولیت اجتماعی میتوانند بهخوبی با مصرفکننده پستمدرن ارتباط برقرار کنند و خواستههای او را برآورده سازند. در نظر داشتن این نکته ضروری است که بازار محصولات فناورانه مالی ایران، با ناتوانی در پاسخ به نیاز کاربران داخلی، بهآسانی زمینهساز خروج سرمایه به خارج از کشور میشود.