همکاری معجزه می‌کند حتی برای کره‌شمالی

نظم بین‌الملل به‌عنوان یک ساختار و شاکله واحد و همبسته، اجزای متعددی دارد که بسته به اراده هژمون و دیگر قدرت‌‌‌های رقیب، کارکردهای مخصوصی پیدا می‌کند. در واقع سازمان‌های بین‌المللی، حقوق بین‌الملل، جامعه ملل، امنیت و قواعد بین‌المللی، نظامات صلح و همکاری و نیز رویه‌‌‌های تجاری و اقتصادی همه در زمره اجزایی هستند که بسته به اراده هژمون و کشورهای متحد یا قدرت‌‌‌های رقیب نقش‌‌‌های مختلفی را بازی می‌کنند. یکی از اجزای مهم نظم بین‌الملل کنونی که دست‌‌‌کم از ورای جنگ جهانی دوم و سپس موج آزادسازی و جهانی شدن در دهه ۹۰ میلادی شکل گرفته، جریان تجارت جهانی است که کارکردهای متفاوتی را بسته به نحوه بازی کشورها و مناطق پیدا می‌کند. برای نمونه اتصال به زنجیره‌‌‌های جهانی ارزش در شرق آسیا یک اصل خدشه‌‌‌ناپذیر برای همه کشورهاست که موجب تحقق سطحی از رفاه و تولید ثروت در این بخش از جهان شده است.

با اینکه در این منطقه بازیگران مستقل نظیر اندونزی و هند، بازیگران همسو با هژمون نظیر کره‌جنوبی و ژاپن و نیز قدرت‌‌‌های در حال ظهور نظیر چین همزمان باهم حضور دارند، اما همه این کشورها موفق به استفاده از فرصت تجارت آزاد به‌رغم موافقت یا مخالفت با کل یا بخشی از اجزای نظم بین‌الملل هستند و به‌راحتی از بستر امن تجارت و همکاری بین‌المللی برای توسعه قدرت و ثروت ملی استفاده می‌کنند. در همین منطقه اما یک بازیگر نامتعارف یعنی کره‌شمالی حضور دارد که نه‌تنها تصمیمی برای همکاری با این بازیگران و نظم جهانی ندارد، بلکه در زمره کشورهای هنجارشکن به شمار می‌رود. بدیهی است در چنین شرایطی نه‌تنها هژمون و متحدانش این بازیگر مخالف‌‌‌خوان را از همه کارکردهای تجارت آزاد محروم می‌کنند، بلکه از همه مسیرهای ممکن برای فشار آوردن بر بازیگران دیگر جهت قطع یا کاهش همکاری با کره‌شمالی استفاده می‌کنند.

کنار رفتن کره‌شمالی از فهرست شرکای صنعتی و اقتصادی کشورهایی نظیر چین، ژاپن، اندونزی، هند، استرالیا، سنگاپور، مالزی و... نشانه بارز همین رویکرد است. حتی کشوری نظیر چین که ظاهرا هم‌‌‌پیمان کره‌شمالی در امور دفاعی-امنیتی است، در روندهای تجاری، اقتصادی، بانکی و مالی شبیه دیگر بازیگران بین‌المللی عمل کرده و کمترین اتصال را با پیونگ‌‌‌یانگ در مقایسه با دیگر شرکای مهم خود برقرار می‌‌‌سازد. این قضیه مصادیق متعدد دیگری نیز دارد که همه‌‌‌ به‌خوبی از نحوه عملکرد نظم بین‌الملل و قواعد حاکم بر دنیای امروز حکایت دارد. از این منظر اگر بازی در نظم بین‌الملل شبیه به حضور در مسابقه دوومیدانی باشد، حضور در سازمان‌های بین‌المللی، نظامات مالی-بانکی و رویه‌‌‌های جهانی چیزی شبیه نام‌‌‌نویسی و اخذ شماره از برگزارکنندگان مسابقه است.

بنابراین بدون پذیرش قواعد و هنجارهای نظم‌‌‌ بین‌الملل امکانی برای بازی و موفقیت وجود نخواهد داشت. درس بزرگ کره‌شمالی برای همه بازیگران علاقه‌مند به توسعه این است که حتی اگر پتانسیل توسعه را داشته باشید اما به همکاری با سایر بازیگران تن ندهید، از موفقیت خبری نیست. شهروندان این کشور امروز سال‌هاست به واسطه یک بینش خطا در نظام حکمرانی این کشور، اسیر دکترین انزوا شده‌ و در سایه رنج و حرمان به زندگی در نیمه شمالی شبه جزیره کره خو کرده‌‌‌اند. حال آنکه درک درست از نحوه کار جهان، ساکنان بخش جنوبی همین جزیره را به بالاترین نقطه بهره‌‌‌وری در جهان نائل آورده است. این یک اصل خدشه‌‌‌ناپذیر است که همکاری معجزه می‌کند؛ حتی برای کره‌شمالی.