چالشهای استانداری در خراسان
ظرفیتهای اقتصادی کمنظیر این استان و نقشی که بر مبنای مزیتهای رقابتی موجود در آن، میتواند در تولید ثروت در سطح کشور بازی کند، توانمندیهای این استان در جذب سرمایه خارجی، بهویژه از کشورهای همسایه، نقش محوری این استان در توسعه گردشگری و بسط مفهوم زیارت در کل کشور و دهها فرصت دیگر این خطه، در گام اول نیازمند زاویه نگاه امیدوار و فرصتبین است که بیش و پیش از همه باید در سکاندار استان متبلور باشد. کارهای بزرگی در این استان انجام شده و پروژههای بسیار بزرگتری هم همچنان ناتمام مانده است. در حوزههای اقتصادی و زیرساختی، با نگاه واقعگرایانه به شرایط سخت مالی و اعتباری که میدانیم پیشروی کشور و دولت دوازدهم است، میتوان به برخی از مهمترین اولویتهای کاری مدیریت کلان استان در چهارسال پیشرو اشاره کرد.
۱. سند آمایش استان، بهعنوان سند بالادستی اقدامات توسعهای خراسان، متاسفانه فاقد اولویتبندیهای عملیاتی و برنامهای است. به هیچ وجه مشخص نیست که فرصتهای موجود در این سند چگونه و با چه اولویت و چه تراز مالی و زمانی قرار است عملیاتی شوند. از سوی دیگر، محدودیتها و ممنوعیتهای این سند از طریق چه سازوکاری قرار است کنترل و نظارت شوند تا به حیفومیل بیتالمال و دوبارهکاریهای بیمنطق منجر نشوند. سند تحول قابل قبولی ذیل سند آمایش استان در دولت گذشته طراحی و اجرای آن آغاز شده است که با تغییراتی میتواند الگوی مناسبی برای اولویتدهی اقدامات مبتنی بر سند آمایش در دولت چهاردهم نیز باشد.
۲. ظرفیت دروازهای و لجستیک استان خراسان در ارتباطات بازرگانی و تجاری در قیاس با سایر فرصتهای این استان، بسیار کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این استان بنا بوده هاب لجستیک شمال شرق کشور و مرکز تبادلات بازرگانی با آسیای میانه و چین از طریق سرخس باشد که ظرفیت اقتصادی بینظیری را در اختیار این استان قرار میدهد. حتی در حوزههای اقتصادی دیگر مثل کشاورزی نیز تمرکز بر محصولات کشاورزی صادراتمحور همچون زعفران، پسته و کشمش است که تحقق آن وابستگی مستقیم به فعالسازی این ظرفیت مبادلاتی دارد. به صورت مشخص، فعالسازی و احیای سرخس با همکاری آستان قدس رضوی و زنجیره ارزش لجستیک کالا و خدمات به چین و آسیای میانه یک اولویت کلیدی و قابل تحقق استان است.
۳. تکمیل زنجیره ارزش برخی کالاها که در استان دارای مزیت رقابتی هستند، بهویژه در حوزههای صنایع فلزی، زعفران، پسته، گوهرسنگها، زنجیره سیلیس، صنایعدستی و موارد مشابه، نیازمند پیمودن مسیرهای میانبر و ورود تکنولوژیهای نوین و تفکرات خلاق و دانشبنیان است؛ وگرنه با شرایط موجود، بازارهای رقابتی این کالاها را از دست خواهیم داد. احیای ماموریتهای استانی و ملی دانشگاه فردوسی بهعنوان قطب علمی شمال شرق کشور در حوزه فناوریهای راهبردی و تحولساز به جهت کمک به این صنایع، تمرکز بر رشد و حمایت ویژه از صنایع خلاق و دانشبنیان استان خراسان با محوریت شرکتهای نوآور در حوزههای رقابتی استان اولویت قطعی و فوری است.
۴. تمرکز بر جذب سرمایه خارجی در پروژههای حوزه گردشگری، سلامت و صنعت استان، بهویژه با فعال کردن سرمایهگذاران کشورهای عربی، افغانستان و پاکستان که از دیرباز روابط خوبی با سرمایهگذاران خراسانی داشتهاند و حتی سوقدادن سرمایه خارجی به سمت مشارکت در پروژههای زیرساختی سند آمایش استان همچون نیروگاههای تجدیدپذیر بادی و خورشیدی در استان موجب تحولی بزرگ در تامین مالی پروژههای کلان استان خواهد بود.
۵. دولتهای مختلف در قبال استان خراسان تعهدات متفاوتی داشتهاند که بسیاری از آنها ناتمام مانده است و به پیگیری جدی به همراه مجمع نمایندگان استان برای تحقق، نیاز دارد. مساله تعهدات باقیمانده و تکمیل پروژههای جهش مسکن، تلاش برای عملیاتی کردن بودجه و کلانپروژههای تعهد داده شده حوزه زیارت و تسویه بدهیهای کلان دولت به نهادهای خدمترسان استان در قالب تهاترهای قانونی قابل پیگیری است.
۶. تعیینتکلیف اتباع افغانستانی موجود در ایران یکی از دغدغههای دولت جدید است. خراسان ظرفیت بزرگی برای محور شدن در اجرای نظام عادلانه مهاجرت بر مبنای ایجاد بستههای تشویقی و قانونی برای حضور مهاجران در ایران دارد که میتواند بهسرعت در سطح کشور هم منتشر شود و با طراحی یک بازی برد-برد اقتصادی و اجتماعی برای طرفین، مانع نگاههای امنیتی صرف به این موضوع چندبعدی شود. خراسان، مهد گفتوگو، مباحثه و تولید فکر و اندیشه است. مدیران این استان باید از میان افرادی انتخاب شوند که عمیقا به گفتوگوی فراگیر با مردم و نخبگان و متخصصان معتقد و ملتزم باشند و آغوششان باز باشد برای شنیدن.