مبتنی بر بخش گسترده ادبیات علم اقتصاد و تجربیات جهانی، این طرح جامع برای آنکه بتواند کارگر باشد و گره حیاتی افتاده بر جان اقتصاد ایران را بگشاید، مستلزم آن است که آزادسازی اقتصادی، چه از سمت تقاضا و چه از سمت عرضه را ممکن سازد. این ادعا به این معناست که براساس ادبیات علم اقتصاد و طبق تجربیات اقتصادی ما برای حل مساله موجود نیازمند آنیم که قیمت این قسم کالاها را که همگی کالاهای خصوصی به‌شمار می‌‌‌روند، توسط بازار تعیین کنیم؛ زیرا در صورت عدم‌تمکین به این مساله، موجب می‌‌‌شویم سیگنال قیمتی نادرستی را به مصرف‌کنندگان ارسال کنیم؛ سیگنال نادرستی که در چند دهه اخیر موجب شده است سطح مصرف این کالاها آنچنان افزایش یابد که اکنون ما را با بحران ناترازی مواجه سازد. مضاف بر این، باید نوعی آزادسازی نیز در سمت عرضه این کالاها داشته‌‌‌ باشیم؛ در غیر‌این‌صورت با استمرار شرایط موجود و عدم رقابت در تولید و عرضه انرژی، بهره‌‌‌وری تولیدکننده و عرضه‌‌‌کننده بخش انرژی مانند چند دهه اخیر سیر نزولی خود را ادامه خواهد داد. تداوم ناترازی‌‌‌های موجود، به‌ویژه در حوزه برق و بنزین آنچنان شدید خواهد بود که طبق گزارش مرکز پژوهش‌‌‌های اتاق بازرگانی ایران، این چالش می‌‌‌تواند ما را با ورشکستی در افق ۱۴۱۰ تا ۱۴۲۰ مواجه سازد.

عکس copy