مسیر جبران ناترازی
وضعیت تولید و مصرف برق: تولید، مصرف، صادرات و واردات برق در ایران، طبق گزارشهای شرکت مدیریت شبکه برق، در جدول شمارهیک قابل مشاهده است. همچنین جدول شماره۲ نشاندهنده وضعیت تولید، مصرف، صادرات و واردات برق برای کشورهای همسایه ایران در سال ۱۴۰۲ است. همانطور که مشاهده میشود، میزان تولید برق ایران سالانه حدود ۵۰میلیارد کیلووات ساعت از مصرف برق بیشتر است، اما به مقدار تولید و مصرف برق دیگر کشورهای همسایه بسیار نزدیک است و حدود ۵میلیارد کیلووات ساعت با هم اختلاف دارند. چطور میشود که ایران با نسبت ۱۰برابری اختلاف تولید از مصرف در مقایسه با کشورهای همسایه، دارای ناترازی برق شدید باشد، ولی برای مثال کشورهای امارت و عربستان مصون از ناترازی باشند؟ جواب این سوال در مدیریت بهینه شبکه، استفاده از فناوریهای جدید، کنترل الگوهای مصرف و مجهز بودن نیروگاهها به سامانههای مدرن است که متاسفانه ایران چند سالی است در سراشیبی مستهلک شدن تجهیزات افتاده است.
اهمیت میزان ناترازی: براساس نمودارها، میزان تولید و مصرف برق سالانه در ایران به مقدار حدودا یکسانی افزایش یافته است و میزان تولید برق از میزان مصرف آن بیشتر است. پس چرا ناترازی برق وجود دارد؟ ناترازی برق در فصلهای اوج مصرف مثل تابستان و زمستان به شکلی واضح پدیدار میشود، بهطوری که موجب قطعی برق در نواحی مسکونی و صنعتی میشود. بهمنظور درک بهتر این موضوع بهتر است به نمودار «میزان ناترازی برق در ایران» توجه کرد. این میزان ناترازی برق طی سالهای اخیر، نشاتگرفته از ناترازی حاصل از میزان اوج مصرف برق است.
ایران در رتبه سوم لیست بیشترین میزان ناترازی برق
میزان ناترازی برق در ایران در فصل تابستان حدود 6هزار مگاوات و در فصل زمستان حدود 4هزار مگاوات است. این رقم برای عربستانسعودی و چین در تابستان به ترتیب حدود هزار و 1500مگاوات و برای آمریکا تقریبا صفر است. براساس گزارش بانک جهانی و آژانس بینالمللی انرژی، ایران در رده سوم لیست کشورهای دارای بیشترین میزان ناترازی برق قرار دارد.
سه کشوری که از بحران ناترازی انرژی عبور کردهاند
آلمان: ایران تنها کشوری نیست که با ناترازی انرژی روبهرو بوده و است. در دهه 1990 آلمان با چالشهای ناترازی انرژی بهخصوص در فصل زمستان روبهرو بود. این میزان ناترازی به طور متوسط حدود 3هزار مگاوات بود که آلمان در قالب طرح «Energiewende» که به معنای تغییرات بنیادی در سیاستهای انرژی است، با هدف کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و هستهای و افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر آغاز شد. آلمان از سال 2000 با توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر خود و سرمایهگذاری وسیع در انرژیهای بادی و خورشیدی و تنظیم قوانین حمایتی (توسعه انرژیهای تجدیدپذیر)، از سال 2005 با اعمال مالیات بر مصرف سوختهای فسیلی و تشویق به استفاده از انرژیهای پاک (سیاستهای مالیاتی) توانست بعد از گذشت 10سال، در سال 2010 به ظرفیت کلی 50هزار مگاوات حاصل از منابع تجدیدپذیر برسد و از ناترازی انرژی عبور کند. این کشور توانست تولیدات برق خود را از منابع تجدیدپذیر از حدود 6درصد در سال 2000 به بیش از 30درصد در سال 2010 و به 40درصد در سال 2020 برساند.
ژاپن: ژاپن هم پس از بحران هستهای فوکوشیما در سال 2011 به میزان ناترازی انرژی 10هزار مگاوات رسید. این کشور از سال 2012 با اقداماتی همچون سرمایهگذاری در انرژیهای خورشیدی و بادی و توسعه تکنولوژیهای نوین (توسعه انرژیهای تجدیدپذیر)، بهبود زیرساختهای توزیع برق و توسعه سیستمهای هوشمند مدیریت مصرف (بازسازی زیرساختها)، بهبود بهرهوری در صنایع و ساختمانها، توسعه تکنولوژیهای صرفهجو در مصرف انرژی (افزایش بهرهوری انرژی)، ارائه یارانه و تسهیلات مالی برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر (سیاستهای مالی و حمایتی) توانست پس از گذشت هشتسال، در سال 2020 از ناترازی انرژی عبور کند و تولید برق از منابع تجدیدپذیر را از حدود یکدرصد در سال 2011 به بیش از 20درصد در سال 2020 برساند تا ظرفیتی حدود 40هزار مگاوات از نیروگاههای خورشیدی دریافت کند.
کرهجنوبی: کرهجنوبی نیز مسیری همچون آلمان و ژاپن را طی کرد و در اوایل دهه 2000، به ناترازی انرژی در حدود 5هزار مگاوات رسید. این کشور از سال 2005 با اقداماتی همچون سرمایهگذاری در نیروگاههای خورشیدی و بادی، بهبود کارآیی انرژی در صنایع و ساختمانها، بهبود سیستمهای حملونقل، ارائه تسهیلات مالی و یارانهها برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، اعمال سیاستهای تشویقی برای کاهش مصرف انرژی و افزایش بهرهوری و نوسازی و بهروزرسانی نیروگاههای حرارتی توانست پس از گذشت هشتسال، در سال 2013 ناترازی انرژی را به صفر برساند و تولید برق از منابع تجدیدپذیر را از حدود 2درصد در سال 2005 به بیش از 10درصد در سال 2013 برساند.
موفقیت این کشورها در عبور از ناترازی انرژی به دلیل ترکیبی از سیاستهای کارآمد، سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، بهبود بهرهوری انرژی و نوسازی زیرساختهای انرژی بوده است. ایران نیز میتواند با اختصاص بودجه و برنامهریزی بلندمدت در انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی و با بهرهگیری از تجربیات این کشورها و اجرای سیاستهای مشابه و ورود شرکتهای بینالمللی در حوزه انرژی به بهبود وضعیت شبکه انرژی خود کمک کند و از سد ناترازی انرژی که چند سال است گریبانگیر حوزه انرژی شده است عبور کند.