وضعیت ناتراز انرژی در ایران
بدون پایبندی به معاهدات بینالمللی اقتصادی مانند FATF و بدون تنشزدایی با دنیا و رفع تحریمها و کاهش ریسک سیاسی ایران از منظر جامعه جهانی، امکان جهش اقتصادی اندک است. نگاهی به اطراف و کشورهای همسایه از اثر شگفتانگیز تحریک رشد از مسیر سرمایهگذاری خارجی حکایت دارد. در ایران هم شکاف رو به گسترش میان عرضه و تقاضای انرژی در سهحوزه گاز، برق و بنزین نمایان است. اختلاف عرضه و تقاضا در ساعات اوج مصرف، برای گاز بیش از ۳۰۰میلیون مترمکعب در روز، برای بنزین بیش از ۱۰میلیون لیتر و برای برق ۱۲هزار مگاوات در روز است و سال آینده این ناترازی به گازوئیل هم خواهد رسید. این روند نگرانکننده، در خصوص امنیت انرژی و توسعه پایدار کشور تهدید جدی است و آسیبهای اقتصادی فراوانی به همراه خواهد داشت.
ناترازی انرژی میتواند سبب قطعیهای گسترده برق، کاهش تولید صنایع ناشی از قطع برق در تابستان و محدودیتهای جدی در تامین سوخت بخشهای مختلف شود. همچنین عدمالنفع چند صد میلیارد دلاری را که از عدمصادرات و عدمتزریق گاز به میادین نفتی متوجه کشور است در پی خواهد داشت. ناترازی بهقدری است که میتواند تولید را در بخش صنعت مختل کند، صادرات کم شود، به اشتغال آسیب برساند و درآمدهای کشور را کاهش دهد و همه اینها نیز به صنعت برمیگردد؛ یعنی اگر برق موردنیاز صنعت تامین نشود، آسیبها به بخشهای دیگر کشور نیز تعمیم پیدا خواهد کرد. اشتباهات متعدد در مدیریت انرژی کشور باعث ایجاد وضعیت موجود شده است. این اعداد به ما میگوید که در طراحی سبد انرژی کشور با توجه به استعدادهای اطلس جغرافیایی ایران دچار اشتباهات فاحشی شدهایم. همینکه در شدت مصرف انرژی بالاترینهای جهان هستیم و سالانه بالغبر ۱۰۰میلیارد دلار انرژی را هدر میدهیم، اینها ضعفهای سیستم مدیریت انرژی کشور است و صرفا به مصرف مردم و یارانهها ربطی ندارد.
ناترازی گاز: براساس سند تراز تولید و مصرف گاز طبیعی کشور پیشبینی میشود، در سال ۱۴۲۰ میزان کل عرضه گاز طبیعی به ۸۹۸میلیون مترمکعب در روز برسد، این در حالی است که تقاضا برابر با ۱۴۱۰میلیون مترمکعب خواهد بود که نشان از ناترازی ۵۱۲میلیون مترمکعبی در روز دارد که حاکی از آن است که تا افق 1420 فقط میتوان به یکسوم تقاضای گاز در کشور پاسخ داد (8ساعت در طول روز!). این مساله، علاوه بر مصرف غیربهینه انرژی و عدممدیریت مصرف و... در سیاستگذاریهای اشتباه ریشه دارد. برای مثال، گازرسانی به تمام نقاط کشور یکی از اشتباهات راهبردی در این حوزه است؛ چراکه با توجه به موقعیت جغرافیایی برخی شهرها و متوسط دمای آنها نیازی به گازرسانی نبوده و استفاده از انرژی برق گزینه بهتری است. نمودار سوخت مصرفی نیروگاهها، وابستگی حدود 70درصدی صنایع و برق کشور و بخشهای مختلف به گاز را نمایش میدهد. بنابراین ناترازی گاز مشکلات جدید در ارزآوری کشور را به همراه خواهد داشت؛ چرا که گاز طبیعی بهعنوان خوراک اصلی برای تولید محصولات بسیار متنوع با ارزشافزوده بالاست و بخش عمدهای از ارزآوری از طریق پتروشیمیها حاصل میشود، بنابراین ناترازی گاز کاهش ارزآوری را نیز به همراه دارد. همچنین با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران و پتانسیل تبدیل شدن به قطب گازی منطقه، ناترازی گاز باعث از بین رفتن بازارهای صادراتی نیز میشود.
ناترازی برق: در حال حاضر کل ظرفیت نصبشده در کشور حدود 93هزار مگاوات است. پیک برق در سال 1402 حدود 73663مگاوات و حداکثر نیاز تامینشده 61220مگاوات بوده است. در نتیجه کشور در سال 1402 با ناترازی حدود 12هزار مگاواتی مواجه بوده است. هر ساله میزان تقاضای برق با شدت بیشتری افزایش مییابد و در صورتی که سرمایهگذاری انجام نشود، ناترازیها افزایش خواهد یافت. هرچند اقداماتی هم در زمینه تولید انجام شده، ولی ناترازی حل نمیشود؛ زیرا تکمیل پروژههای نیروگاهی دو تا سهسال زمان میبرد و با توجه به تاخیر در اجرای پروژهها که مهمترین عامل آن عدمسرمایه بوده، سال به سال رقم ناترازی بیشتر خواهد شد. پیشبینی میشود امسال هم حداقل 12 تا 15هزار مگاوات ناترازی برق را شاهد باشیم.
ناترازی بنزین: اخیرا مرکز پژوهشهای مجلس از کسری روزانه ۱۰میلیون لیتری بنزین خبر داد. بر این اساس ایران سال آینده ناچار به واردات بنزین و گازوئیل به میزان ۵میلیارد دلار است و به گفته عضو کمیسیون انرژی مجلس در لایحه بودجه ۱۴۰۳ به عنوان پیشفرض در نظر گرفته شده که نشان از تعمیق بحران و تشدید ناترازی بنزین دارد. این در حالی است که سال ۱۳۹۹ ایران صادرکننده ۳میلیارد دلار بنزین به کشورهای منطقه بود.
راهکارها: در حال حاضر و به صورت غیرقابل باوری، محور برنامهها به صورت زیر خلاصه میشود: جایزه برای کممصرفها؛ جریمه برای پرمصرفها؛ برنامهریزی قطع برق صنایع (در سال جهش تولید)؛ تغییر ساعات اداری و اختلال در امور اجرایی کشور و ... . تغییر مسیر فعلی به راهکارهای اصولی برای رفع ناترازی انرژی و حتی افزایش صادرات منوط است؛ از جمله: اجرای طرحهای کلان جلوگیری از اتلاف انرژی در مراحل انتقال، توزیع و مصرف؛ افزایش ظرفیت تولید انرژی تجدیدپذیر مخصوصا خورشیدی (در اروپا حتی در منازل از انرژیهای تجدیدپذیر استفاده میکنند)؛ ذخیرهسازی انرژی (متوسط ذخیرهسازی گاز در دنیا ۱۱درصد کل مصرف گاز است و در کشورهای اروپایی و پیشرفته بالای ۲۰درصد ذخیرهسازی انجام میشود، اما در کشور ما ذخیرهسازی گاز یک و نیمدرصد است)؛ بهینهسازی و مدیریت مصرف انرژی؛ جذب سرمایهگذاری خارجی؛ آزادسازی قیمت انرژی و بهصرفه کردن سرمایهگذاری بخش خصوصی و ... .