تفاوت‌های غیرقابل اغماض دو کاندیدا

با این وجود، در این دوره تفاوت بین دو کاندیدای راه یافته به مرحله‌ی دوم آشکارتر از اینهاست. تفکر پشتیبان یک کاندیدا که وی نقش رهبری فکری آن را نیز بر عهده دارد، اگرچه در ظاهر از افزایش ظرفیت اقتصاد از طریق مشارکت دادن مردم سخن می‌گوید، اما دقت در جزئیات سخنان ایشان و سوابق قبلی اعضای شاخص این تفکر به خوبی روشن می‌کند که راهبردشان ایجاد این مشارکت از طریق تشکیل دولت حداکثری و مداخله‌محور است. تناقضی که در عمل ممکن است دولت حداکثری را محقق کند، اما بعید است به هدف مبهم و غیر قابل اندازه‌گیری افزایش مشارکت مردم دست یابد.  اما در مقابل کاندیدایی که یک ماه پیش حتی تصور تایید صلاحیت و سپس راهیابی وی به این مرحله نمی‌رفت، موفق شده شخصیت‌های قابل اتکایی را به عنوان سکانداران احتمالی اقتصاد در دولت آینده به دور خود جمع کند.

افرادی که در گذشته نشان  داده‌اند که ‌آشنایی قابل قبولی با تجارب جهانی موفق در مهار تورم و ایجاد رونق در اقتصاد داشته‌اند. ضمن اذعان به اینکه قوه‌ی مجریه در ایران اختیارات محدودی داشته و همین اختیارات به مرور محدودتر نیز شده است، و ضمن تاکید بر اینکه ریشه‌ی اصلی و اولیه‌ی مشکلات اقتصادی ما ریشه در سیاست داخلی و خارجی در دهه‌های اخیر داشته و دارد، نباید فراموش کرد که تفاوت بین این دو تفکر در حدی است که تفاوت اثر هر یک از این دو انتخاب بر معیشت جامعه و وضعیت بنگاه‌های اقتصادی زیاد و غیر قابل اغماض است. فراموش نکنیم جامعه‌ی ما در چند دهه‌ی اخیر و به جز یکی دو مورد استثنا، بیش از اینکه از عملکرد خوب روسای جمهور متنعم و برخوردار شود، از عملکرد مخرب ایشان متضرر شده است.