جمعیت را دریابید جمعیت مهم است

برخی از این مسائل به شرح زیر هستند:

۱. در میان مسائلی که باید محور بحث نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری باشد، بیکاری اهمیتی راهبردی دارد. نرخ‌های بسیار بالای بیکاری اقشار جوان و نیز سلطه نسبی مردان بر بازار کار، لزوم توجه به مساله اشتغال و افزایش تعداد شغل‌‌‌های ایجادشده در هر سال به‌ویژه برای زنان و جوانان را به کانونی‌‌‌ترین مساله کشور از سه‌زاویه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور بدل کرده است. نگاهی به سنجه‌‌‌های بازار کار ایران نشان می‌دهد که ایران یکی از پایین‌‌‌ترین نرخ‌های مشارکت اقتصادی زنان و جوانان را به‌رغم جمعیت زیاد، اقتصاد نسبتا بزرگ و بازارهای مصرف در دسترس (بازار ایران و بازار خاورمیانه) داراست.

هر استراتژی اقتصادی درست باید اشتغال‌زایی و تبدیل کردن بازار کار به محیطی پویا را در کانون توجه خود قرار دهد. در عین حال عدم‌تغییر بازار کار کشور می‌‌‌تواند ایران را از موهبت بزرگ پنجره جمعیتی محروم کرده و توسعه کشور را به امری محال بدل ‌‌‌کند؛ کمااینکه همزمان به دلیل بی‌‌‌مصرف ماندن نیروهای کار در اقتصاد، چالش‌‌‌های بسیاری را از زاویه رفاه اقتصادی، مهاجرت نیروی کار و بروز مسائل اجتماعی به کشور تحمیل خواهد کرد.

۲. مساله جمعیت از زاویه امنیت نیز مهم است. سیاستگذاران کشور به‌خوبی می‌‌‌دانند که وجود جمعیت انبوهی که تمایلی به مشارکت در بازار کار رسمی کشور ندارد یا فضا را برای مشارکت اقتصادی مهیا نمی‌‌‌بیند، احتمال بروز تعارضات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیاری را شدت خواهد داد. بنابراین عدم‌رسیدگی به چالش بیکاری این جمعیت، کشور را با خطرات امنیتی گسترده‌‌‌ای مواجه خواهد کرد؛ چه‌بسا که در سالیان اخیر نیز نشانه‌‌‌هایی از این موضوع به سطح آمده و خود را در قالب خشم، شورش‌‌‌های اجتماعی و جداسری نمایان ساخته است.  مورد سوم، مساله بازتولید جمعیت است. با اینکه نرخ‌های رشد جمعیت در بسیاری از جوامع نسبت به دهه‌‌‌های قبل آهنگ نزولی به خود گرفته است؛ اما کاهش جمعیت برای اقتصادهای در حال توسعه خطرات متفاوتی در پی خواهد داشت.

p24 copyاین مساله به طور خاص بر کم و کیف سالخوردگی و هزینه‌‌‌های بازنشستگی، وضعیت صندوق‌های بین نسلی و نیز پویایی بازار کار اثر گذاشته و رفاه و قدرت ملی را کاهش می‌دهد. این مساله و بسیاری دیگر از نکات که مکررا توسط اقتصاددانان بازگو شده، لزوم رسیدگی به مساله بیکاری و نرخ مشارکت اقتصادی را یادآوری می‌کند. در این بین چند اقدام می‌‌‌تواند بر شکل‌‌‌گیری بازار کار پویا اثر گذاشته و زمینه ایجاد شغل‌‌‌های بیشتر، مشارکت بالاتر و نرخ‌های بیکاری متعادل‌‌‌تر را فراهم کند. 

مهم‌ترین اقدام در این زمینه، تغییر مدل سیاستگذاری اقتصادی از درون‌‌‌گرایی و انزوا به برونگرایی است که مبتنی بر افزایش سرمایه‌گذاری در راستای تحقق رشد پایدار اقتصادی باشد. شوربختانه در مدل فعلی، دکترین حاکم بر نظام سیاستگذاری در کنار تحریم‌‌‌های خارجی سبب شده است تا نظام انگیزش اقتصاد ایران در شاخه‌‌‌های صنعتی، تجاری، مالی و پولی از رویکرد خودکفایی تبعیت کرده و انزوا و نگاه به درون را جانشین حضور در زنجیره‌‌‌های جهانی کند. این رویکرد در صورت تغییر نگرش‌‌‌ها و رفع تحریم، بازیگران اقتصاد ایران را به مشاهده بیرون و تلاش برای بازی در محیطی بین‌المللی و باز وارد خواهد کرد که چنین رویکردی نه‌تنها زاینده بهره‌‌‌وری است، بلکه به خلق میلیون‌‌‌ها شغل جدید و ظهور بنگاه‌‌‌های تازه ختم خواهد شد.

گزارشی که در سال ۲۰۱۶ با عنوان «ایران؛ فرصت رشد یک‌تریلیون دلاری» منتشر شد نشان داد که در صورت تغییر جهت سیاست‌‌‌های اقتصادی در ایران امکان خلق دست‌کم ۹میلیون شغل جدید و جهش اقتصاد ایران تا سال ۲۰۳۵ به سطح هزار میلیارد دلار وجود دارد. خلق ۹میلیون شغل جدید به این معنی است که با احتساب وضعیت فعلی کشور و وجود حدود ۲۴میلیون نفر در بازار کار ایران، این رقم تا ۳۳میلیون رشد کرده و به همراه خود دامنه‌‌‌ای از تحولات رفاهی، اجتماعی، سیاسی و فنی را به بار خواهد آورد. این فرصت هم‌‌‌اکنون نیز با توجه به موج جدید تغییرات در اقتصاد بین‌الملل که حاوی فرصت‌‌‌های جدیدی برای بازیگران نوپاست، دردسترس است؛ منوط به اینکه کشور این ظرفیت را از خود بروز دهد که اقتصاد را به مسیر جدیدی هدایت کند.