اثرات پنهان نااطمینانی
پاسخ در نااطمینانی حاکم بر اقتصاد ایران است که همچون یک ابر بزرگ و دودآلود مانع هر نوع حرکتی در بخش صنعت شده و حتی بسیاری از سیاستهای اقتصادی نظیر خصوصیسازی، تثبیت و آزادسازی را به انحراف کشانده است. اینکه در یکدهه اخیر شاهد افول سرمایهگذاری صنعتی و نزول تشکیل سرمایه تا سطحی کمتر از استهلاک سالانه سرمایه هستیم، همه از نشانههای این وضعیت است. در صنعتی که من در آن فعالم، هر لحظه فرصتسوزی مساوی با ماهها عقبماندگی است. ترندهای روز باتریهای الکتریکی، الکتروموتورها، سیستمهای خودران، مدلهای ارتباط با راننده و سرنشینان یا محیط و چندین و چند سیستم دیگر، پیوسته در حال تغییر و تحول است و کشورهای علاقهمند به پیشرفت با همه توان، سعی در نقشآفرینی در این نمایش بزرگ دارند. فقط توجه کنید که در نتیجه این تحول، قیمت باتری خودروهای الکتریکی در کمتر از ۱۵سال حدود ۹۰درصد کاهش یافته و به سطحی کاملا اقتصادی رسیده است.
ایران اما به واسطه وضعیتی که به آن دچار است، از قافله جا مانده و به نظر نمیرسد کسی برای مسائلی نظیر حملونقل الکتریکی، گذار انرژی، اقتصاد مبتنی بر بلاکچین و هوش مصنوعی یا بسیاری از ترندهای روز اقتصاد جهان فکری داشته باشد. دلیل این موضوع واضح است؛ فعالان اقتصادی در ایران درگیر روزمرگی هستند؛ روزمرگی نه به این معنی که آیندهنگر نیستند، بلکه به این معنا که تنها در فکر تامین معاش و مایحتاج روزانه کسبوکار خود هستند. اینکه امروز فعالان ایران اسیر نااطمینانی شده و تن به بازیهای کوتاهمدت و نهچندان مهم در زمینه واسطهگری دادهاند یا به فکر خارج کردن سرمایههای خود از کشور هستند، دلیلی جز ناتوانی در دیدن فردا ندارد. امروز مدیریت یک کسبوکار نیازمند دیدن افق و آتیه است، به همین دلیل هم قراردادهای تامین بلندمدت و همکاریهای راهبردی بین چند شریک در بخش صنعت ایجاد شده تا ریسک کار بزرگ میان بازیگران همکار پخش شود. در ایران اما با وضع فعلی چقدر میتوان به چنین اقداماتی دل بست؟ خیلی کم. بنابراین در هر تحلیل اقتصادی، توجه به این زاویه مهم یعنی «اثرگذاری نااطمینانی بر اقتصاد کشور» است که باعث تحمیل شرایطی خاص به صنعتگران و سرمایهگذاران شده است.