تشکلیابی و قدرتیابی برای شکوفایی اقتصاد
منسر اولسون، یکی دیگر از اندیشمندان اقتصادسیاسی، دو قرن بعد از آدام اسمیت، این نوع محفلها و جمعشدنها را مدلسازی کرد و نام آنها را گروههای [در خدمت] منافع خاص یا تشکلهایی برای تبانی کردن گذاشت، گروههای آزمند تنگنظر و کوتهبینی که با اقدام دستهجمعی و لابیگری سعی میکنند دولت و قوانین دولتی را به «تسخیر» خود درآورند. اولسون، تکثیر و ازدیاد این گروهها و فعالیتهای رانتجویی آنها را به سنگها و گل و لایهایی تشبیه کرد که در مسیر جریان آب رودخانه قرار میگیرند و به عبارت دیگر سد راه جریان سرمایهگذاری و تولید مفید و مولد اجتماعی میشوند.
با چنین نگاه بدبینانهای نسبت به تشکلها و گروهها، این احساس و تصور ایجاد میشود که به هر جمع و محفلی باید به دیده شک و تردید نگریست، چرا که جمعشدنها به معنای دنبال نفع خود از راههای گوناگون بودن و از اقدام کردن علیه منافع عمومی ابایی نداشتن است. اما خوشبختانه هر دور هم جمع شدن و تشکیل سازمان و گروه و انجمنی ضرورتا به چنین پایان بدشگونی برای جامعه ختم نمیشود؛ چون در نقطه مقابل گروههای منافع خاص، گروههای منافع عام با اهداف متعالی و خیرخواهانه قرار دارند؛ کسانیکه وقت و تجربه گرانبها و نفوذ و ارتباط خود را در خدمت منافع جمعی و تولید کالاهای عمومی صرف میکنند که به همه نسلهای حال و آینده نفع میرساند.
پس شایسته است دوباره به نظریات اسمیت اما این بار به کتاب «احساسات اخلاقی» وی بازگردیم که در آنجا تمایل انسانها به تشکیل اجتماع با دیگران را ناشی از همدلی دوجانبه عواطف میداند و اینکه یکی از عناصر اصلی سعادت، داشتن روابط حسنه با دیگران است. طبق نظر اسمیت «همه اعضای جامعه بشری به کمک یکدیگر نیاز دارند و به همین ترتیب در معرض آسیبزدنهای دوسویه هستند. هر جا کمکهای لازم به شکل معامله به مثلی از درون محبت، قدرشناسی، دوستی و احترام بیرون بیاید جامعه شکوفا میشود و شاد است. همه اعضای مختلف آن جامعه را پیوندهای مطلوب محبت و علاقه به هم گره زده است.»
به این ترتیب هر انجمن و تشکلی میتواند به شکل معامله به مثلی این نیاز بشر به دوست داشتن دیگران و دوست داشته شدن از سوی دیگران را نیز برآورده کند و جامعه را از مهر و محبت و دوستی و احترام به یکدیگر آکنده سازد. این انجمنها همچنین میتوانند مروج کردار نیک و موجد الگوهای رفتاری مثبت و معیارهای اخلاقی تراز شوند که شبیه معاملات دوجانبه سودآور، میزان رضایت و شادکامی فرد و جامعه را افزایش میدهد.
در ایران دهه ۱۳۴۰ و سالهای نخست دهه ۱۳۵۰ تا پیش از آمدن سونامی رانت نفتی که عقل و منطق و محاسبه اقتصادی به حاشیه رانده شد و رای و نظر شخصی شاه همراه با تکبر و خودبزرگبینی جای آنها را گرفت، جامعه و اقتصاد ایران شاهد تشکیل و فعالیت انواع سازمانهای اقتصادی و انجمنهای اجتماعی بود که واقعا به شکل معاملات دوجانبه سودآور بودند. سازمانهایی که با تولید و عرضه انواع کالاها و خدمات خود هم به خود سود میرساندند و هم اقتصاد را شکوفاتر و هم جامعه را منتفع و اقناع میکردند.
یکی از این سازمانها که در ابتدای دهه ۱۳۵۰ و توسط گروهی از عاشقان و علاقهمندان به علم اقتصاد و اقتصاد ایران تشکیل شد انجمن اقتصاددانان ایران بود که در اساسنامه آن چهار هدف برای خود تعیین کرده بود که به طور خلاصه عبارتند از: ۱) بالابردن و گسترش دانش اقتصاد در کشور، ۲) بهبود آموزش اقتصادی، ۳) توسعه تحقیقات اقتصادی و ۴) کمک علمی به حل مسائل اقتصادی کشور.
در نخستین کنگره این انجمن که در زمستان ۱۳۵۳ برگزار شد سه موضوع برای بحث و بررسی در نظر گرفته شده بود: ۱) تحولات اقتصادی ایران در دهه گذشته، ۲) پیشبینی مسائل توسعه اقتصادی ایران در دهه آینده و ۳) آموزش علم اقتصاد و تحقیقات اقتصادی در ایران.
اینک نیم قرن از آن زمان گذشته و جامعه ایران تب و تابها و تغییرات عظیم و عجیبی را پشت سر گذاشته است. اما در مورد نیازمندی کشور و جامعه به آن اهداف انجمن میتوان گفت تغییری حاصل نشده و حتی نیاز بسیار بیشتری نسبت به گذشته احساس میشود. آن نهالی که پیشینیان غرس کردند میراثی است نیازمند مراقبت، حمایت و همکاری کسانی که در این نهاد خانه دارند و صدالبته هرکسی که عاشقی به علم اقتصاد و اقتصاد ایران را پیشه خود کرده است.
توضیح: نگارنده از مطالب دو منبع زیر برای نوشتار خود بهره برده است:
۱. «اندیشههای بنیادی آدام اسمیت»، نوشته جیمز اتسون، ترجمه مرسده خدادادی، مجموعه اقتصاد به زبان ساده، انتشارات امینالضرب، ۱۴۰۰.
۲. «گزارش اولین کنگره انجمن اقتصاددانان ایران»، ۲۹ دی تا ۱ بهمن ۱۳۵۳، منتشرشده در آبان ۱۳۵۴، به کوشش علی رشیدی.