تدبیر و بی‏‏‌تدبیری در سیاست خودرو

قرار بود واردات مسیری برای افزایش سطح رقابت در بازار خودروی ایران و کاهش قیمت در بازار خودرو باشد؛ اما محصولات وارداتی کماکان در رنج قیمتی قبلی خود قرار دارند و خودروهای داخلی نیز متاثر از افت قیمت ارز کاهش قیمت داشته‌‌‌اند. بنابراین سیاست واردات خودرو هم از منظر تحقق اهداف و هم از جنبه اجرا با نقطه مطلوب فاصله دارد؛ وضعیتی که زمینه طرح سوالاتی درباره ‌‌‌تدبیر واردات خودرو را ایجاد کرده است. مهم‌ترین پرسش در این باره به «هدف از بازگشایی واردات» بازمی‌گردد. ظاهرا قرار بود واردات خودرو، التهاب بازار را از بین ببرد و با افزایش دامنه انتخاب‌‌‌ها، دسترسی خریداران به سطوحی از رفاه در بازار خودرو را فراهم کند؛ حال اما ظاهرا به سطحی تزئینی تقلیل یافته و با گذشت بیش از دوسال از آغاز به کار دولت جدید، اثری بر تحولات صنعت خودرو نداشته است.

در حالی که خودروسازانی از چین، هند، ویتنام و... هر روز مرزهای جدیدی از خلاقیت را در طراحی و تولید محصولات و معرفی آنها به مشتریان در پیش می‌‌‌گیرند، در ایران گویی خودروسازی به خواب هزارساله رفته است و در فقدان بازیگران برجسته از بخش خصوصی، خودروسازی ایرانی همان مسیر قبلی را می‌رود. البته کسی منکر دستاوردهای صنعت خودروی ایران در سال‌های اخیر نیست، اما واقعیت تلخی که باید آن را پذیرفت این است که تغییر روند خودروسازی از محصولات درون‌سوز به الکتریکی، فضای این صنعت را به کل تغییر داده است. امروز دیگر مهم‌ترین خبرهای خودرویی جهان از فعالیت بازیگرانی از قاره سبز منتشر نمی‌شود، بلکه این آسیا و به طور خاص چین است که مهار صنعت را در دست گرفته و هر دم شعبده‌‌‌ای تازه را به نمایش می‌‌‌گذارد.

گزارش اخیر روزنامه وال‌‌‌استریت‌ژورنال که برمبنای داده‌‌‌های CIEC به تخمین حجم و تعداد صادرات خودروهای چینی در پایان سپتامبر ۲۰۲۳ پرداخته است نشان می‌دهد سیاست درست برای حمایت از تولید ملی در صنعت خودروسازی چه مختصاتی دارد؟ جلب مشارکت بهترین بازیگران و همکاری با بازیگران داخلی، نقش‌‌‌آفرینی در زنجیره تامین جهانی در کنار استفاده معقول و همزمان از تجارت آزاد و ابزارهای حمایتی می‌‌‌تواند به نتایج بسیار چشمگیری منجر شود. در همه سال‌های گذشته، چین هیچ‌گاه درِ بازار خود را به روی خودروسازان خارجی نبسته و حتی زمانی که جنگ تجاری میان چین با اتحادیه اروپا و ایالات‌متحده آمریکا بالا گرفت، همکاری با جنرال‌موتورز، فولکس‌واگن، مرسدس بنز و... در دستور کار مقامات خودرویی چین بود.

دلیل این موضوع مضرات بسیار قطع روابط اقتصادی و فنی با شرکای بین‌المللی و فواید بسیار ارتباط با شرکت‌های دارای دانش مرزی است. امروز اگر چین قادر شده بر موج صنعت خودرو سوار شود و شماری از جذاب‌‌‌ترین کانسپت‌‌‌های خودرویی را در نمایشگاه‌‌‌های مختلف رونمایی کند، همه حاصل ارتباط پیوسته صنعت خودروی چین با شرکای جهانی و جذب استعدادهای بین‌المللی از برندهایی نظیر آئودی، ب.‌‌‌ام.و، جنرال‌موتورز و فیات‌کریسلر در شرکت‌هایی نظیر آوتار، چانگان، جیلی، بی‌‌‌وای‌‌‌دی و... است. براین مبنا می‌‌‌توان ادعا کرد که وضع هرگونه سیاست برای صنعت خودروی ایران و ارائه هرگونه نسخه برای تدبیر امور خودرویی کشور نباید جز با متر و معیار ارتباط مداوم با شرکای جهانی و بین‌المللی و کسب دانش و روش از بهترین بازیگران این حوزه باشد.

حتی در بدیهی‌‌‌ترین سطح نیز لازم است درهای واردات همواره ولو به صورت محدود باز باشد تا معدود بازیگران داخلی صنعت خودروی ایران نتوانند با استفاده از قدرت بازاری و مدیریت عرضه، امکان بهره‌‌‌کشی از مصرف‌کنندگان را پیدا کنند. در این رویکرد واردات خودرو نه یک امتیاز به اقشار مرفه که ابزاری شبیه یک بالانسر یا متوازن‌‌‌کننده است که هرگاه نوسان قیمتی در بازار شدت گرفت یا عرضه محدود شد، به‌راحتی امکان تنظیم بازار را به سیاستگذار می‌دهد. عبور از رویکرد سنتی فعلی که پیوسته در حال بستن و باز کردن واردات است، پایه اولیه هرگونه طراحی اقدام برای تغییر فضای بازار خودرو است و تزریق قطره‌‌‌چکانی کنونی نیز ادامه همان رویه قبلی است. بهتر است سیاستگذاران با دمیدن هوای تازه در بخش خودروسازی، علاوه بر احترام به بخش خصوصی و سپردن امور به بازیگران تازه و باانگیزه، فضا را از وضعیت باز-بسته خارج کرده و رویکرد اتصال دائمی بازار ایران به بازار جهان را در پیش گیرند.

در شرایطی که جهان در عصر متنوع‌‌‌سازی زنجیره تامین به سر می‌‌‌برد، ‌گذار انرژی و حرکت به سمت اقتصاد کم‌کربن جدی شده و تنش‌‌‌های ژئوپلیتیک فرصت‌‌‌های تازه‌‌‌ای را برای تامین صنعت و تولید محصول نهایی فراهم کرده، خوب بود اگر تولید خودرو به جای روند کنونی، به سمتی می‌‌‌رفت که پلتفرم‌‌‌های داخلی با کمک شرکای خارجی با هدف تامین نیاز بازارهای داخلی و خارجی تولید می‌‌‌شدند؛ موضوعی که هم به کاهش ارزبری صنعت خودرو منجر می‌‌‌شد و با توجه به تب تقاضای خودروی الکتریکی در منطقه و جهان، امکان خوبی برای ارزآوری پیش‌روی کشور می‌‌‌گشود. اما نه خودروسازی و نه واردات خودرو، هیچ‌یک در ایران مسیر معقولی ندارد و باز شدن فضای خودرو ظاهرا مخالفانی دارد، اما بی‌‌‌هیچ شکی اتخاذ این رویکرد در بلندمدت رفاه مصرف‌کنندگان را به عنوان صاحبان اصلی سیاست بالا برده و زمینه ظهور بازیگرانی جدید را در صنعت خودروی ایران فراهم خواهد کرد.

GM-mini-electric-SUV-2 copy