هوش مصنوعی و شکاف جنسیتی

اما روند اتفاقات پس از آن، استدلال‌‌‌ها و بحث‌‌‌های جدی را در حوزه‌‌‌هایی همچون ایجاد فرصت‌‌‌های برابر شغلی برانگیخته است. تردیدی نیست که فناوری‌‌‌های نوین مانند هوش مصنوعی، نقاط قوت بسیاری برای کمک به انسان در غلبه بر ضعف‌‌‌ها و ترس‌‌‌هایش و همچنین بهبود روند زندگی داراست. بااین‌‌‌حال، نمی‌‌‌توان نگرانی‌ها درباره تبعات منفی آن را نادیده گرفت و به آنها نیندیشید. به‌‌‌عنوان‌‌‌مثال پیش‌بینی می‌شود که با گسترش بیشتر هوش مصنوعی در آینده‌‌‌ای نزدیک، حقوق زنان به اشکال مختلفی مانند نقض حق کار و خسارت وارده ناشی از بهره‌‌‌برداری از هوش مصنوعی و نامتوازن بودن میزان مشارکت تحت‌‌‌تاثیر قرار خواهد گرفت که در ادامه به بررسی برخی از آنها خواهیم پرداخت.

افزایش نیاز به نیروهای ماهر و توانمند برای کار با سیستم‌های هوشمند: با گسترش هوش مصنوعی و فناوری‌‌‌های وابسته به آن، نیاز به نیروی متخصص در این حوزه افزایش خواهد یافت و هرکس که به هر دلیلی، دانش کافی در این زمینه نداشته باشد، فرصت کمتری برای مشارکت در بازار کار خواهد داشت. این در حالی است که گزارش‌‌‌های سازمان‌های جهانی که به موضوع توانمندسازی و رفع شکاف‌‌‌های جنسیتی پرداخته‌‌‌اند، نشان می‌دهد که زنان در این حوزه بیشتر متضرر خواهند شد. گزارش اخیر سازمان ملل متحد، اعلام کرده که تحقق هدف برابری جنسیتی در شرایط فعلی «امکان‌‌‌پذیر» نیست و تایید کرده که جهان در حال ناکام کردن زنان و دختران است. این گزارش تاکید دارد که بودجه دولت‌‌‌ها برای توانمندسازی زنان در تمامی دنیا ناکافی بوده و توزیع بودجه موجود نیز به طریق ناعادلانه صورت می‌‌‌پذیرد.

براساس این گزارش، سازمان ملل تحقق اهداف ۱۷گانه‌‌‌ای را که برای پیشبرد جایگاه زنان در جهان تعیین کرده بود، به دلیل «تعصبات ریشه‌‌‌دار» در زمینه‌‌‌های آموزشی، بهداشتی، اشتغال و وجود گروه‌‌‌ها و عواملی که قدرت را در این زمینه‌‌‌ها در دست دارند، «غیرممکن» دانسته است. این گزارش اعلام کرد که در سال‌جاری حدود ۱۲۳میلیون دختر و زن جوان از تحصیل که حقی بنیادین است بازمانده‌‌‌اند؛ محرومیتی که دختران را در معرض خشونت و بهره‌‌‌کشی قرار می‌دهد. در موضوع اشتغال نیز به‌استناد این گزارش در میان کشورهای جهان، زنان در سال ۲۰۲۰ از هر سه پست تحقیقاتی تنها یک پست را در اختیار داشتند و در عرصه‌‌‌های علمی و فنی یک شغل از هر پنج شغل در دست زنان بوده است.

این تبعیض‌ها و محدودیت‌های دسترسی به سرانه‌‌‌های فرهنگی و آموزشی برای جامعه زنان، زمینه‌‌‌ساز آن شد که در سال ۲۰۲۲ نیز مردان پنج‌برابر بیشتر از زنان اپلیکیشن‌‌‌های جدید را که برگرفته از دانش و تکنولوژی‌‌‌های نوین است به ثبت برسانند. بازخورد این موانع جنسیتی مستمر در مشاغل حیاتی برای توسعه علم و فناوری نیز گویای محدود بودن نقش زنان است. تداوم وضعیت فعلی حتی در دوره‌‌‌ای که هوش مصنوعی گسترده می‌شود، به‌‌‌صورت غیرمنصفانه‌‌‌ای به کنارگذاشته شدن بیشتر زنان منجر خواهد شد.

سوگیری منفی الگوریتم‌‌‌ها: هرچه بیشتر به‌‌‌پیش می‌‌‌رویم، شرکت‌ها و دولت‌‌‌های بیشتری از هوش مصنوعی در فرآیندهای استخدام یا دیگر فرآیندهای تشخیص صلاحیت استفاده می‌کنند. در بادی امر، الگوریتم‌‌‌ها برای ایجاد سرعت بیشتر، بهره‌‌‌وری مضاعف و تسهیل در امور مورد استفاده قرار گرفتند؛ اما یک مزیت جانبی بسیار مهم نیز برای آنان ترسیم شده بود و آن عبارت بود از دوری از تعصب و سوگیری‌‌‌های انسانی در تحلیل‌‌‌ها و تصمیم‌گیری‌‌‌ها. تصور عمومی این بود که با استفاده از این الگوریتم‌‌‌ها از جانبداری و تصمیم‌گیری براساس پیش‌‌‌فرض‌‌‌های خاص رها خواهیم شد؛ امری که در وادی اجرایی محقق نشد. نمونه بارز این مساله به استفاده شرکت آمازون از هوش مصنوعی برای استخدام نیروی انسانی و مشکلات به وجود آمده به‌‌‌واسطه آن برمی‌‌‌گردد.

الگوریتم هوش مصنوعی شرکت آمازون، با سوگیری منفی نسبت به زنان، رویکردی تبعیض‌‌‌آمیز در فرآیند استخدام اتخاذ کرده بود. فرآیند به این شکل طراحی شده بود که پس از بررسی رزومه‌‌‌ها، به هریک از آنها بین یک تا پنج ستاره اختصاص می‌‌‌یافت؛ اما الگوریتم به‌‌‌صورت سیستماتیک به رزومه‌‌‌ خانم‌‌‌ها برای مشاغل فنی مانند برنامه‌‌‌نویسی امتیازی اختصاص نمی‌‌‌داد. شرکت پس از پی بردن به این موضوع، استفاده از آن الگوریتم هوش مصنوعی را متوقف کرد. اما نکته اینجاست که الگوریتم‌‌‌ها از دیتایی استفاده می‌کنند که ما آدم‌‌‌ها برایشان فراهم می‌‌‌کنیم؛ درنتیجه سوگیری ما در داده‌‌‌هایی که برای الگوریتم در نظر می‌‌‌گیریم، منعکس می‌شود. اگر این داده‌‌‌ها دارای مفاهیم کلیشه‌‌‌ای جنسیت‌زده باشند، استفاده از این فناوری سبب ادامه سوگیری جنسیتی خواهد شد.

جایگزینی مستقیم: خودکارسازی فرآیندها به‌‌‌واسطه حضور هوش مصنوعی موجب از دست رفتن فرصت‌‌‌های شغلی بیشتر برای زنان نسبت به مردان خواهد شد. گزارش اخیر سازمان بین‌المللی کار نیز به این موضوع پرداخته است. در این گزارش ILO بیان شده است که اثرات سوء جنسیتی هوش مصنوعی احتمالا برای مردان و زنان به طور قابل‌‌‌توجهی متفاوت خواهد بود؛ بیش از دوبرابر سهم اشتغال زنان به طور بالقوه تحت‌‌‌تاثیر اتوماسیون قرار خواهد گرفت که این امر به دلیل حضور بیش از حد زنان در مشاغل اداری، به‌‌‌ویژه در کشورهای با درآمد بالا و متوسط است.

زنان کارگر نیز تاثیر قابل‌توجهی با ورود و حاکمیت فناوری هوش مصنوعی در بازار کار و خطوط تولید خواهند دید. در گزارش شرکت IBM اعلام شده ۷۷‌درصد کارگران که بخش قابل‌توجهی از آنان را زنان دربرمی‌‌‌گیرند، در مواجهه با فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی و اتوماسیون، به‌خصوص در خطوط تولید در صورت عدم‌همگامی، کنار گذاشته خواهند شد. باید در نظر داشت که این میزان از تغییرات با روی کارآمدن فناوری هوش مصنوعی، افزایش بهره‌‌‌وری و منافع اقتصادی را دربردارد؛ اما هزینه‌‌‌های اجتماعی و اقتصادی ناشی از بحران بیکاری و عدم‌دسترسی به فرصت‌‌‌های شغلی نباید نادیده انگاشته شود.

آنچه باید دید: بررسی این موضوع دارای اهمیت است که چگونه ممکن است هوش مصنوعی خطر تداوم نابرابری‌‌‌های جنسیتی و تبعیض را برطرف کند یا به عبارت دقیق‌‌‌تر، چگونه می‌‌‌توان این خطرها را با اقدامات سیاستی کاهش داد و به کاهش نابرابری‌‌‌های جنسیتی کمک کرد؟ برای ایجاد تغییر باید در نظر داشت که زنان نباید صرفا دریافت‌‌‌کنندگان منفعل خدمات باشند، بلکه خود باید بازیگران اصلی در فرآیند تغییر لحاظ شوند تا دستاوردها یا پیامد آن که همانا توانمندسازی زنان است محقق شود. از ابزارهای مهم توانمندسازی زنان، سطح تحصیلات، برخورداری از حق مالکیت، رفع تبعیض در بازار کار و از بین رفتن نگرش‌‌‌های سنتی نسبت به آنان است.

اشتغال و آموزش از طریق تاثیر مثبت بر موقعیت اجتماعی زنان، توان مستقل زیستن، قدرت بیان، آگاهی از جهان خارج و مهارت در تاثیرگذاری بر تصمیمات، استقلال و قدرت زنان را افزایش می‌دهد. باید در نظر داشت که توانمندسازی زنان صرفا دادن قدرت به آنها نیست. در حقیقت توانمندسازی، آزاد کردن این قدرت است و یکی از ابزارهایی که در تقویت توانمندسازی زنان می‌‌‌توان استفاده کرد فناوری هوش مصنوعی خالی از سوگیری‌‌‌ها و نگاه‌‌‌های کلیشه‌‌‌ای و انباشت‌‌‌های ذهنی زاویه‌‌‌دار نسبت به جنس زن است که می‌‌‌تو‌‌‌اند فرصت‌‌‌های برابر را به نفع زنان افزایش دهد و زمینه توانمندسازی آنها را فراهم کند.

در این راستا می‌‌‌توان اقدامات عربستان‌سعودی را مورد بررسی قرار داد. این کشور در مسیر اصلاحات اقتصادی، در بازتعریف حقوق و نقش شهروندی زنان در سال‌های اخیر، تحولات و تغییرات زیادی را تعریف و عملیاتی کرد و فناوری هوش مصنوعی را نیز در این زمینه به کار گرفت. براین‌‌‌اساس، برای ارتقای سطح توانمندی زنان و کاهش تاثیرات جنسیتی هوش مصنوعی بر جامعه زنان، در برنامه‌‌‌ای تحت عنوان اولویت (Elevate) با همکاری Google Cloud در زمینه آموزش داده‌‌‌ها و مهارت‌‌‌های هوش مصنوعی قصد دارد در مدت پنج‌سال بیش از ۲۵هزار زن را نه صرفا در کشور خود، بلکه در سراسر جهان آموزش دهد.

سازمان اطلاعات و هوش مصنوعی عربستان‌سعودی در این برنامه با هدف از بین بردن شکاف جنسیتی در علم در راستای اهداف توسعه پایدار سازمان ملل در گام نخست هزار زن از ۲۹ کشور از جمله عربستان سعودی، امارات، کویت، عمان و موریتانی را انتخاب کرده و در حال آموزش‌دادن به زنان برای کسب مهارت‌‌‌های موردنیاز جهت دنبال کردن مشاغل در بازارهای نوظهور است. این در حالی است که سقف شیشه‌‌‌ای کار برای زنان توانمند در کشور همچنان استمرار دارد و این سرمایه‌‌‌های انسانی ارزشمند نادیده انگاشته می‌‌‌شوند. باید منتظر آینده نشست.