قراردادهای هوشمند و بانکها؛ فرصت یا تهدید
هیچ دست واسطی برای زدن دکمه واریز پول وجود ندارد و همه مراحل توسط کدهای کامپیوتری مدیریت میشوند. قراردادهای هوشمند، بر بستر بلاکچین عمل میکنند. این درست مانند آن است که یک نسخه از قرارداد را به هرکسی داده باشید. نیازی به توضیح نیست که در این حالت، قرارداد تا چه اندازه شفاف و غیرقابلتغییر خواهد بود.
بهعنوان مثال، فرض کنید که در شرایط تحریمی، واردکنندگان ایرانی از طریق قراردادهای هوشمند با تامینکنندگان خارجی وارد معامله شوند و انتقال وجه بهصورت رمزارز و زمانی صورت بگیرد که خریدار، محصول را دریافت کرده باشد. در چنین معاملهای، حتی لازم نیست خریدار و فروشنده یکدیگر را بشناسند؛ کافی است برنامه کامپیوتری از دریافت محصول مطمئن شود تا بهصورت خودکار تسویه معامله را انجام دهد و نیازی هم به مداخله بانک و اعتبار اسنادی نیست. این مثال نشان میدهد که قراردادهای هوشمند بهخوبی توانایی تحتتاثیر قراردادن بانکها را دارند. میتوان کانالهای دیگری را نیز برای اثرگذاری قراردادهای هوشمند بر فعالیت بانک برشمرد:
ضمانتنامه: ضمانتنامههای بانکی، قراردادهایی از جنس تضمین هستند، به همین دلیل یکی از آسانترین موارد اعمال قراردادهای هوشمند در محصولات بانکی بهشمار میروند. کافی است شروط ضمانتنامه را از ورقه کاغذی به کدهای کامپیوتری انتقال داد، سپس بدون نیاز به شعبه، قرارداد اجرا و نظارت میشود.
تسهیلات: در حال حاضر برخی از شرکتهای فینتک، اعطای تسهیلات را از طریق قراردادهای هوشمند انجام میدهند. بانکها میتوانند با بومیسازی خدمات مشابه، فرصتهایی نظیر اعطای تسهیلات بر پایه رمزارز، اعطای تسهیلات فرد به فرد و اعتبارسنجی آنی مشتریان را وارد سیستم خود کنند.
تامین مالی جمعی: یکی دیگر از کاربردهای این قراردادها، تامین مالی جمعی شرکتها از طریق عرضه اولیه توکن (کوین) است. هماکنون، شرکتها برای اخذ تسهیلات نیازمند مذاکرات فراوان با بانک هستند. قراردادهای هوشمند این امکان را فراهم میآورند که شرکتها بهراحتی اقدام به انتشار توکن کنند، سپس هنر خود را در متقاعد کردن سرمایهگذاران به افزایش قیمت توکنها در آینده به کار گیرند.
شناسایی مشتریان: کاربرد دیگر این قراردادها، شناسایی مشتریان بهمنظور احراز هویت و مبارزه با پولشویی است. بانک میتواند بهجای آنکه چند نفر-ساعت را صرف مشاهده ویدئوهای سلفی ارسالشده برای افتتاح حساب کند، با اتصال به گرههای دیگر شبکه، هویت مشتری را شناسایی کند.
نظارت: مشروط کردن پرداخت به انجام فرآیند، نظارت بر مصرف اعتبارات را بسیار ساده میکند. بهعنوان مثال، میتوان تضمین کرد که اعتبار تخصیص دادهشده به یک زنجیره تامین، در طول زنجیره مصرف شود (مسالهای که مشوق اصلی تعریف اوراق گام بود). در اینصورت علاوه بر کاهش هزینههای جانبی، اعطای تسهیلات نیز به عملیات بانکداری بدون ربا نزدیکتر میشود.
یک محاسبه سرانگشتی از موارد یادشده، نشان میدهد که چنانچه بانکی نتواند قراردادهای هوشمند را در مدل کسبوکار خود ادغام کند، با چالشهای زیر مواجه خواهد شد:
ازدستدادن سهم بازار از ضمانتنامهها و اعتبارات اسنادی، اقلام زیرخط ترازنامه بانک را میکاهد و این به نوبه خود، ریسک اعتباری را در بانک کم میکند؛ اما به قیمت کاهش کارمزدهای بعضا قابلتوجه در صورت سود و زیان و ریزش آن دسته از مشتریانی که ضمانتنامه و اعتبار اسنادی بخش عمدهای از فعالیت بانکی آنها را تشکیل میدهد. همچنین سوق یافتن تسهیلات از بانک به سمت شرکتهای فینتک، سمت دارایی ترازنامه بانک را با کاهش مواجه میکند. این مساله زمانی نمود بیشتری مییابد که تامین مالی شرکتهای تازهتاسیس یا شرکتهای کوچک و متوسط به سمت عرضه اولیه توکن گرایش پیدا کند. در این شرایط نهتنها بانک از کارمزد و تسهیلات محروم خواهد شد، بلکه گروهی از مشتریان با نیازهای ویژه و ظرفیت رشد بالا را نیز از دست خواهد داد.
در نهایت آنکه ویژگیهای مثبت قراردادهای هوشمند، آنها را به ابزاری امن برای بانک تبدیل میکند. حذف واسطههای انسانی، سرعت و دقت فرآیندها را افزایش میدهد و خاصیت غیرقابل تغییر و خوداجرایی بودن این قراردادها، ضامن شفافیت عملیات بانک خواهد بود. این قراردادها دارای ریسکهایی از جمله عدمامکان بهروزرسانی در صورت تغییر شرایط هستند. بهعلاوه، قراردادهای هوشمند برای تولید کدها به برنامهنویسان وابسته هستند و این افراد باید تحت نظارت بانک فعالیت کنند تا رخنههای عمدی در قرارداد ایجاد نشود. بهطور کلی، قراردادهای هوشمند مانند هر نوع ابزار نوین دیگری فرصتها و چالشهای خاص خود را دارند. اما آنچه عیان است این است که پذیرش تکنولوژی، تنها راه نجات بانکها در این دنیای رو به تحول است.