بزلی در این مقاله بیان می‌کند که مشاهدات به‌دست‌آمده از موفقیت خیره‌‌‌کننده کشورهای شرق آسیایی مانند ژاپن، کره‌‌‌جنوبی، چین و دیگران به ما نشان می‌دهد که هرچه کیفیت دستگاه بوروکراسی افزایش می‌‌‌یابد، گویی امکان موفقیت در رشد و توسعه اقتصادی نیز روند رو به جلویی را طی می‌کند. او در این مقاله با وام‌گرفتن از ماکس وبر، بوروکرات‌‌‌ها را کسانی معرفی می‌کند که براساس شایستگی انتخاب می‌‌‌شوند و مبتنی بر قانون رفتار اداری خود را تنظیم می‌کنند. آنها برخلاف سیاستمدارانی که توسط انتخابات، رای مردم را کسب می‌کنند و مدام در عرصه قدرت در حال رفت‌‌‌وآمد هستند، براساس شایستگی انتخاب می‌‌‌شوند و مبتنی بر قانون رفتار می‌کنند و فارغ از رفت‌‌‌وآمد سیاستمداران، در مقام‌‌‌های خود می‌‌‌مانند.

به بیانی دیگر، بوروکرات‌‌‌ها به نوعی ثبات یا همان عقل ابزاری وبری را در نظام تصمیم‌گیری کشور به دوش می‌‌‌کشند.  نکته دیگری که بزلی در همین راستا بیان می‌کند، عقبه تاریخی کشورهاست؛ به این معنا که هر چه کشورها از تاریخ دیوان‌‌‌سالاری باکیفیتی بهره‌‌‌مند باشند، از کیفیت دستگاه بوروکراتیک بالاتری نیز در زمان حال بهره‌‌‌مند خواهند بود. این نکته بزلی با ادعای فوکویاما در کتاب «نظم و زوال سیاسی» نیز هماهنگ است؛ اینکه کشورهای شرق آسیا به‌عنوان معجزه‌‌‌های رشد اقتصادی در نیم‌قرن اخیر، از عقبه دیوان‌‌‌سالار قدرتمند بهره‌‌‌مند بودند و این مساله به آنها در رشد و توسعه اقتصادی فعلی کمک شایانی کرده است.

حال با این مقدمه بنا داریم پرسش خود را در شماره امروز «باشگاه اقتصاددانان» مطرح کنیم؛ اینکه آیا می‌‌‌توانیم از این ادعای بزرگ بزلی برای آینده کشور خودمان ایران بهره ببریم یا خیر؟ آیا برای رشد و توسعه اقتصادی لزومی دارد که ابتدا دست به اصلاح دستگاه بوروکراسی خودمان بزنیم؟ به‌ویژه آنکه ما ایرانیان از یک‌عقبه دستگاه بوروکراتیک قدرتمند برخوردار بوده‌‌‌ایم.