فرانسه همچنان نژادپرست است

کنشگران مدت‌‌‌ها مدعی شده‌‌‌اند که پلیس با فرانسوی‌‌‌های رنگین‌‌‌پوست متفاوت از همتایان سفیدپوستشان رفتار می‌کند و به مواردی مانند «آداما ترائوره» (مرد سیاه‌پوستی که در سال ۲۰۱۶ بر اثر خفگی درگذشت در حالی که دستبند به دست داشت) اشاره می‌کنند. براساس مطالعه‌‌‌ای در سال ۲۰۱۷ که از سوی یکی از گره‌‌‌های فعال حقوق بشری انجام شد، مردان جوان سیاه‌پوست و عرب ۲۰برابر بیشتر از همسالانشان توسط پلیس متوقف می‌‌‌شوند. بااین‌‌‌حال، دولت این ادعا را رد می‌کند که نژادپرستی در نیروی پلیس یک‌معضل است.

این ایده‌آل دیرینه مبنی بر اینکه دولت «کوررنگ» است و همه‌‌ شهروندان در ابتدا فرانسوی هستند و همه را به یک‌‌‌چشم می‌‌‌نگرد، متقاعد کردن مقام‌‌‌های دولتی برای افشای این احتمال را که سوگیری‌‌‌های ضمنی ممکن است در رفتار با اقلیت‌‌‌های قومی فرانسه نقش داشته باشد به‌‌‌ویژه دشوار کرده است. «روخایا دیالو»، روزنامه‌‌‌نگار و کنشگر به سی‌‌‌ان‌‌‌ان گفت: «بسیاری از جوانان در حومه‌‌ شهرها، در فقیرترین محله‌‌‌ها، کسانی که والدینشان در پاریس مهاجرانی از آفریقا، کارائیب و همچنین آسیا هستند، می‌‌‌دانند که آنها اولین هدف خشونت پلیس هستند. بسیاری از آنها درباره‌‌ نژادپرستی و‌‌ خشونت پلیس ابراز نگرانی می‌کنند؛ این چیزی است که واقعا در سنین پایین به سراغشان می‌‌‌آید.»

یک جمهوری «کوررنگ»؟

فلسفه‌‌ رسمی فرانسه این است که همه‌‌ شهروندان ابتدا فرانسوی هستند و دولت باید قاطعانه از تفاوت قائل‌شدن بین آنها اجتناب کند؛ تا جایی که کارمندان دولت باید از پوشیدن نمادهای مذهبی خودداری کنند. پایبندی شدید به برابری اغلب دولت را از انجام هر کاری که به نظر می‌رسد شهروندان فرانسوی را براساس نژاد دسته‌‌‌بندی می‌کند، از جمله جمع‌آوری آمار، بازمی‌‌‌دارد. «دانیله اوبونو»، قانون‌گذار فرانسوی از حزب چپ افراطی «فرانسه‌‌ تسلیم‌‌‌ناپذیر»، گفت: «ما این اسطوره‌‌ جمهوری را داریم، یک جمهوری کوررنگ... یعنی یک جامعه‌‌ برابری‌طلب که در آن مردم را براساس مذهب یا رنگ پوستشان قضاوت نمی‌‌‌کنید. اما درعین‌‌‌حال، شکاف بزرگی بین آرمان‌‌‌های ما و واقعیت وجود دارد.»

این فضایل آرمان‌‌‌گرایانه با واقعیت روابط نژادی در جامعه‌‌ پسااستعماری قرن بیست‌ویکم فرانسه، یعنی دیگ جوشان جوامع متنوع که ریشه‌‌ بسیاری از خانواده‌‌‌هایشان به مستعمرات سابق فرانسه بازمی‌گردد، در تضاد است. «مام فاتو نیانگ»، مدیر مرکز مطالعات سیاه‌پوستان اروپا و آتلانتیک در دانشگاه کارنگی ملون، توضیح داد «بیگانه بودن» اغلب چیزی است که از خون به ارث رسیده است. او گفت: «ما در حال صحبت با افرادی هستیم که ۱۰۰سال یا نیم‌‌‌قرن در فرانسه بوده‌‌‌اند و با وجود اینکه شهروند فرانسه هستند، هنوز خارجی‌‌‌ یا غریبه با فرانسه محسوب می‌‌‌شوند.»

نیانگ اشاره کرد که خود نژادپرستی اغلب یک مفهوم خارجی در فرانسه تلقی می‌شود، به‌‌‌طوری‌‌‌که زبان فرانسوی اغلب کلمات خاص خود را برای بحث در مورد مسائل مربوط به نژاد ندارد. فرانسوی‌‌‌ها اغلب برای پرداختن به مسائل نژادی به‌‌‌جای معادل فرانسوی، از انگلیسی‌‌‌ استفاده می‌کنند. برای مثال، به سیاه‌پوستان به‌‌‌جای «noire» که واژه فرانسوی سیاه‌پوست است، «black»  اطلاق می‌شود؛ هرچند در دنیای فرانکوفون نوعی حس بیزاری از استفاده از زبان و فرهنگ انگلیسی وجود دارد. نیانگ می‌‌‌گوید: «این شبیه به این است که فردی بیمار باشد، سرطان داشته باشد و از پزشکش بخواهد کلمه‌‌ سرطان را از فرهنگ لغت حذف کند. باید بپذیریم که بیمار هستیم. باید بپذیریم که بیماری ‌نژادپرستی منحصر به ایالات‌‌‌متحده نیست.»

چند مقام فرانسوی تاکنون این ایده را رد کرده‌‌‌اند که نژادپرستی در مرگ نائل نقش داشته است. سخنگوی الیزه تاکید کرد این یک «اقدام فردی» است که نمایانگر پلیس در سطح کلان نیست. وزارت امور خارجه‌‌ فرانسه در بیانیه‌‌‌ای اعلام کرد: «هرگونه اتهام نژادپرستی یا تبعیض سیستماتیک توسط پلیس فرانسه کاملا بی‌‌‌اساس است. فرانسه و نیروهای پلیس آن با قاطعیت علیه نژادپرستی و هرگونه تبعیض مبارزه می‌کنند. در این تعهد شکی وجود ندارد.» سخنگوی الیزه گفت: «این شورش محله‌‌‌ها نیست، این مربوط به محله‌‌‌های محروم نیست. اینها اقدامات یک اقلیت بزهکار است.» حومه‌‌‌هایی مانند نانتر، جایی که نائل در آن به ضرب گلوله کشته شد، از لحاظ تاریخی خانه‌‌ مهاجران بیشتری بوده و نرخ بیکاری بالاتری نسبت به مراکز شهرها دارد. یک‌‌‌چهارم جمعیت نانتر، حومه‌‌ پاریس که نائل در آن زندگی می‌‌‌کرد و کشته شد، را از سال ۲۰۱۸ مهاجران تشکیل می‌دهند. بیکاری در بین افراد ۱۵ تا ۲۴ساله در نانتر تا سال ۲۰۲۰ حدود ۱/ ۲۳‌درصد بود.

مشخص نیست که دولت تا چه حد می‌‌‌تواند جلوی ناآرامی‌‌‌ها را بگیرد. حمایت از مکرون و وزرای او از زمانی که اصلاحات بازنشستگی بسیار نامطلوب را انجام دادند، کاهش یافت. این اقدام به‌‌‌قدری تفرقه‌‌‌انگیز بود که دولت احساس کرد لازم است یک‌برنامه‌‌ ۱۰۰روزه برای بهبود و متحد ساختن کشور به اجرا درآورد. مادر نائل گفت که نژاد در مرگ پسرش نقش داشته است؛ اگرچه او کل نیروی پلیس را مقصر نمی‌‌‌داند و می‌گوید «فقط کسی را که جان پسرم را گرفت مقصر می‌‌‌دانم.» مادر نائل گفت: «او [پلیس] یک چهره‌‌ عرب، یک بچه‌‌ کوچک را دید و می‌‌‌خواست جانش را بگیرد.»

Untitled-1 copy