در واقع در شرایطی که بسیاری از کشورها با دستمایه قرار دادن این قبیل تجربیات به مسیر توسعه صنعتی وارد شده‌‌‌اند، ایران همچنان در دور و تسلسل واضحی گام برمی‌دارد که افت‌وخیز پیوسته صنعت و سرمایه‌گذاری صنعتی از نتایج روشن آن است. بدیهی است برای تغییر مسیر باید در ایده‌‌‌ها، دکترین‌‌‌ها و نگرش‌‌‌های اقتصادی تغییراتی داد تا دستگاه سیاستگذاری با تفکراتی تازه به مسائل نگاه کند و برای آنها نسخه بپیچد. نسخه‌‌‌ای که امروز در جهان بارها مورد آزمون واقع شده و با موفقیت به نتیجه رسیده است، بر سه رکن حاکمیت شرکتی، مشارکت در زنجیره جهانی تولید و صنعتگری مبتنی بر مقیاس تاکید دارد؛ مواردی که در ایران عملیاتی نشده یا امکان اجرا پیدا نکرده‌‌‌اند. نگاهی به آخرین گزارش پایش فصلی محیط کسب‌وکار ایران نشان می‌دهد که از قضا واحدهای صنعتی کشور که عموما در مقیاس اقتصادی قرار ندارند و زیر ظرفیت تولید در حال فعالیت هستند.

این عدد در آخرین گزارش حدود ۴۰درصد اعلام شده که خود گویای غیراقتصادی بودن صنعت و تولید محصول دور از نقطه بهینه است. با چنین وضعیتی طبیعی است که صنعت ایرانی قادر به رقابت با محصولات خارجی نخواهد بود؛ چرا که اگر یک تولیدکننده کره‌‌‌ای در مقیاس ۳میلیون واحدی محصولی را با بهای n تولید کند، ساختار تولید ایران در بهترین حالت اجازه تولید این محصول در نرخ ۲n را خواهد داد؛ موضوعی که به‌عینه در صنعت خودرو، فولاد و بسیاری از بخش‌‌‌های دیگر قابل مشاهده است. در گام بعدی نیز صنایع داخلی قادر به تدبیر بنگاه بر طبق واقعیت‌‌‌های اقتصاد و بینش‌‌‌های خود نیستند و مساله حاکمیت شرکتی در نتیجه مداخلات حاد دولت‌‌‌ها به چالش جدی بدل شده است. قیمت‌گذاری دستوری که در بسیاری از صنایع مشاهده می‌شود، یکی از صدها نشانه بیماری حاد صنایع ایران از دیدگاه حاکمیت شرکتی است که تا رفع نشود، امکان رشد تولید فراگیر ممکن نخواهد شد. دیگر مورد مهمی که اخیرا بهبودهایی در آن حاصل شده، مساله روابط خارجی است که اثر چشمگیری بر کیفیت و کمیت کار صنایع ایران دارد.

در واقع تا مادامی که سیاست خارجی ایران با متر «نقش‌‌‌آفرینی در زنجیره جهانی تامین» تنظیم نشود، امکان رشد تولید در ابعاد مدنظر سیاستگذاران فراهم نخواهد بود. این فقدان که عوارض بسیاری از عدم‌دسترسی به قطعات و فناوری‌‌‌ها تا خرید، فروش و تامین مالی جهانی ارزان را به صنایع داخلی تحمیل کرده، دیگر موضوعی است که توجه به آن می‌‌‌تواند روحی دوباره به پیکره نحیف صنایع ملی بدمد. به این ترتیب می‌‌‌توان ادعا کرد یک نسخه عملیاتی برای رشد واقعی تولید باید حاوی سه‌رکن مختلف باشد. سه کارشناس، نویسنده و پژوهشگر در پرونده امروز «باشگاه اقتصاددانان» به کم و کیف اهمیت این نکات و راه جهانی رشد تولید صنعتی پرداخته‌‌‌اند.