مهاجرت بورسیها به کدام مقصد؟
بر این اساس، نرخ بهره بینبانکی، نرخ اوراق خزانه اسلامی و اوراق گام همگی از وضعیت مناسبی برخوردارند. این موضوع باعث شده است تا افرادی که در جستوجوی فضای سرمایهگذاری مناسب برای کسب سود یا به عبارتی بازدهی بیشتر هستند، بازار پرریسک سهام را اولویت خود قرار نداده و در بازاری کم ریسکتر همچون بازار بدهی به معامله و سرمایهگذاری بپردازند. ذکر این نکته لازم است که این مشکل در بازار سرمایه محدود به این روزها نیست و بازار یادشده از سال ۹۹ در شرایط فرسایشی قرار داشته و بیتوجه به مولفههای اقتصادی تاثیرگذار روند خنثی و بعضا نزولی خود را ادامه داده است. البته در این میان نرخ بهره نیز در سطوح بالایی قرار داشته که این موضوع هم مزید بر علت موجبات رکود بیشتر بازار سهام را رقم زده است.
این در حالی است که اغلب تحلیلگران و فعالان بازار سرمایه تغییر مالکیت سهامداران خرد به سهامداران حقوقی را نوعی خروج پول در نظر میگیرند، در حالی که این موضوع اساسا اشتباه است؛ چرا که در حقیقت این موضوع تغییر مالکیتی است که در پی فروش تعدادی سهام توسط سهامداران حقیقی به سهامدار حقوقی صورت گرفته است.
علاوه بر این، اگر در یک تایم فریم و نگاهی کلیتر به این موضوع بپردازیم واقعیت حاکی از آن است که سهامداران حقیقی در ماهها و هفتههای اخیر در حال خارج شدن از بازار سرمایه هستند و به نظر میرسد تمایلی به حفظ و نگهداری سهام خود در بازار سهام ندارند. ضمن اینکه آمارها و برآوردهای صورت گرفته نشان میدهد که مبلغی در حدود ۴هزار و ۵۰۰میلیون دلار پول حقیقی در این مدت از بورس تهران خارج شده است. از این رو به نظر میرسد یکی از مقاصد اصلی این میزان سرمایه خارج شده افراد حقیقی احتمالا بازار بدهی باشد که اتفاقا نرخهای بهره جذاب آن توجه اغلب سرمایهگذاران را به خود جلب کرده است. بر این اساس است که نرخهای بهره بسیار بالای بازار بدهی اغلب سرمایهگذاران را به سرمایهگذاری در بازار یادشده ترغیب میکند تا سرمایه خود را وارد این بازار کرده و به کسب سود بپردازند. از طرف دیگر و در نگاهی کلانتر میزان پول خارج شده از بورس تهران میتوانست موجبات بالا رفتن ارزش دلاری بازار را با توجه به محدودیتهای عرضه و دامنه نوسان محدودتر حاکم در بازار سرمایه فراهم کند؛ چرا که به نظر میرسد در چنین شرایطی ارزش دلاری بازار سرمایه به میزان ۵۰ میلیارد دلار افزایش یابد. بر این اساس با توجه به اینکه ارزش کل بورس تهران رقمی در حدود ۲۰۰ میلیارد دلار است نمیتوان از اهمیت و تاثیر میزان پول خارجشده از بازار سهام چشمپوشی کرد.
بنابراین ۴هزار و ۵۰۰ میلیون دلار پول خارجشده از بازار سهام با توجه به محدودیتهای یادشده و همچنین با در نظر گرفتن این نکته که اغلب سهام بورسی متعلق به سهامداران حقوقی بازار و متعلق به دولت است، خریداران حقیقی بورس تهران از گردونه معاملات بازار خارج شده و با خارج کردن سرمایه خود مانع از افزایش ۵۰ میلیارد دلاری ارزش بازار سهام شدهاند. در حالی که اگر شرایط به گونهای پیش رود که سهامداران حقیقی مجددا به بازار سهام بازگشته و با اطمینان خاطر سرمایه خود را برای سرمایهگذاری در این بازار به کار بگیرند، ارزش بورس تهران مجددا افزایش یافته و معاملات از فاز رکودی خود خارج خواهد شد. بر این اساس میتوان گفت در حال حاضر با توجه به اینکه نرخهای بهره در سطوح بالایی قرار دارند و وعدههای دادهشده در این خصوص که موجبات کاهشی شدن نرخهای بهره خواهند شد نیز عملی نشدهاند سرمایهگذاران حقیقی تمایلی به سرمایهگذاری در بازار سرمایه ندارند.