پنج  محور راهبردی در روابط دوجانبه

نخستین موضوع این است که دیدار بایدن و شی بیش از آنچه انتظار می‌‌‌رفت نتیجه‌‌‌بخش بود. قبل از دیدار دو رئیس‌جمهور تصور می‌شد که آنها در مذاکرات خود صرفا بار دیگر بر خطوط قرمزشان تاکید می‌کنند؛ اما مذاکرات به برخی نتایج مثبت رسید. برای مثال هر دو طرف تاکید کردند که جنگ هسته‌‌‌ای هرگز نباید شروع شود و هرگز برنده‌ای نخواهد داشت. همچنین دو طرف اعلام کردند با استفاده یا تهدید به استفاده از سلاح هسته‌‌‌ای در اوکراین مخالفند. اظهارنظر آشکار آنها درباره این موضوع سبب می‌شود تا تهدیدهای پوتین بیش از پیش اقدامی اشتباه به نظر برسد و این امید وجود دارد که ریسک تنش هسته‌‌‌ای کاهش یابد.

از سوی دیگر، دو کشور توافق کردند که بحث بر سر طیفی از موضوع‌ها، از جمله مبارزه با تغییرات اقلیمی، امنیت غذایی، سیاست‌های اقتصادی کلان و بدهی کشورهای در حال توسعه از سر گرفته شود. قرار است وزیر خارجه آمریکا اوایل سال آینده میلادی به چین سفر کند تا زمینه برای مذاکرات بر سر آن موضوع‌ها فراهم شود. اما این موضوع را هم نباید فراموش کرد که با آنکه وجود موضوع‌های روشن برای بحث و گفت‌وگو مفید است، اختلافات بنیادی بین دو کشور باقی است.

دومین موضوع، اثرات به اکثریت رسیدن جمهوری‌خواهان در مجلس نمایندگان آمریکاست. پیش‌بینی می‌شود بر شدت سیاست‌‌‌های ضدچینی در این مجلس افزوده شود. در دوسال اخیر، قانون‌گذاران آمریکایی بیش از ۴۰۰لایحه ضدچین را در کنگره مطرح کرده‌اند و بیش از ۱۲۰لایحه به تایید هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات رسیده است و احتمالا به تصویب نهایی خواهد رسید. مجلس نمایندگان دولت بایدن را تشویق خواهد کرد با دقت کنترل‌های کنونی در حوزه سرمایه‌گذاری و تجارت علیه پکن را اجرا کند و بر گستره این کنترل‌ها بیفزاید تا شامل بخش‌های فناوری پیشرفته هم شود. پیش‌بینی می‌شود مصوبه سال‌جاری در خصوص تایوان به تصویب برسد و در این حالت، بر عمق روابط نظامی و اقتصادی آمریکا و تایوان افزوده خواهد شد. باید دید آیا در نسخه نهایی این لایحه بر جایگاه تایوان به‌عنوان هم‌پیمان غیرعضو ناتو آمریکا تاکید خواهد شد یا نه. به باور برخی تحلیلگران سیاسی اگر چنین شود، بدون آنکه لازم باشد، زمینه تقابل با چین فراهم خواهد شد.

از سوی دیگر، کمیسیون روابط چین و آمریکا توصیه کرده است که کنگره از دولت بخواهد پایبندی چین به بندهای توافق سال ۱۹۹۹ را بازبینی کند. در این توافق‌نامه آمریکا به چین «جایگاه تجاری نرمال دائمی» را داده است. در آن زمان چین در حال آماده شدن برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱ بود. اگر اثبات شود که چین این بندها را رعایت نمی‌‌‌کند، کنگره قانونی را تصویب خواهد کرد که به موجب آن وضعیت یادشده برای چین تعلیق خواهد شد. این همان اقدامی است که آمریکا علیه روسیه، پس از حمله این کشور به اوکراین انجام داد. همچنین مجلس نمایندگان تحت کنترل جمهوری‌خواهان می‌‌‌تواند تحقیقات جدیدی را علیه چین آغاز کند. برای مثال شروع تحقیق درباره نقش چین در همه‌گیری کرونا، تحقیق درباره رابطه هانتر بایدن با شرکت‌های چینی و... .

پیش‌بینی می‌شود که بازدیدها از تایوان ادامه پیدا کند. چین مجبور به واکنش می‌شود و تنش‌ها بین دو کشور شدت پیدا خواهد کرد. نتیجه این روندها محدود شدن قدرت مانور بایدن برای مدیریت روابط چین و آمریکاست. چین این‌گونه اقدامات آمریکا را حمله به حق حاکمیت خود، تهدید امنیت ملی و منافع خود تلقی می‌کند و به‌ویژه در موضوع تایوان و محدودیت‌های ژئوپلیتیک و فناوری، پاسخ پکن شدید خواهد بود.

سومین موضوع تایوان است. در بیستمین کنگره حزب کمونیست توجه چشمگیری به تایوان شد. پکن همچنین منابع بزرگی را صرف کارزار اتحاد تایوان با سرزمین خود خواهد کرد. طبق برنامه مربوط به تایوان که اوت امسال منتشر شد، چین تلاش می‌کند بدون استفاده از ابزار نظامی تایوان را به شکل صلح‌آمیز به سرزمین اصلی الحاق کند. چین می‌‌‌گوید از تشویق و تهدید برای جلب نظر دولت تایوان به‌منظور پذیرش پایبندی به توافق سال ۱۹۹۱ استفاده خواهد کرد. اگر این هدف تحقق نیابد و دولت شاهد کاهش احتمال الحاق صلح‌‌‌آمیز تایوان به چین باشد، ممکن است پکن از تدابیر نظامی برای رسیدن به هدف خود استفاده کند. نکته مهم دیگر این است که اقدامات آمریکا و تایوان در حوزه گسترش روابط اقتصادی و نظامی سبب هراس چین درباره آینده تایوان می‌شود. چین نگران است که آمریکا در عمل سیاست «چین واحد» را کنار بگذارد و برای تایوان هویت مستقلی قائل شود. این امر برای چین غیر‌قابل قبول خواهد بود.

چهارمین موضوع، مهار چین در حوزه فناوری است. در بیستمین کنگره حزب کمونیست تاکید شد که چین به‌ویژه در حوزه علم و فناوری باید به خوداتکایی برسد. از دید رهبران چین، نوآوری موتور جدید رشد برای مدرن‌سازی اقتصاد و نیروی نظامی کشور است. این در حالی است که ایالات‌متحده بر کنترل‌ها در حوزه انتقال فناوری پیشرفته به چین افزوده است. در حال حاضر کنترل‌ها بر تراشه‌های رایانه‌‌‌ای متمرکز است؛ اما احتمالا به دیگر حوزه‌‌‌ها به‌ویژه فناوری‌هایی که کاربرد دوگانه یا نظامی دارند گسترش می‌یابد. جمهوری‌خواهان در مجلس نمایندگان این روند را تقویت خواهند کرد.

البته رویکرد اروپا در قبال چین با رویکرد آمریکا تفاوت دارد. صدراعظم آلمان اخیرا به چین سفر کرد و در دفاع از این اقدام خود گفت: «آلمان قصد دارد اتکای یک‌طرفه به چین در حوزه مواد معدنی مهم و کالاها با فناوری بالا را کم کند؛ اما قصد نداریم به طور کامل رابطه خود را با چین قطع کنیم.» دولت آلمان به شرکت کشتیرانی چین اجازه داده است که ۹/ ۲۴‌درصد سهام بندر هامبورگ را بخرد؛ اما اجازه نداده شرکت‌های چینی دو تولیدکننده آلمانی، نیمه‌هادی‌ها را به تملک خود درآورند. سفر صدراعظم آلمان به چین همراه با هیات تجاری بزرگ، هم در داخل و هم در برخی کشورهای اروپایی با انتقاد مواجه شد؛ اما بسیاری از کشورهای اروپایی با رویکرد آلمان در قبال چین موافقند. آنها برای رشد اقتصادی به همکاری‌های اقتصادی و تجاری با چین نیاز دارند.

پنجمین موضوع، مهار ژئوپلیتیک است. دولت بایدن سخت تلاش کرده و تا اندازه‌ای موفق شده است که در مقابل چین ائتلاف‌هایی به وجود آورد. در منطقه پاسیفیک و هند، دولت بایدن ائتلاف امنیتی چهارجانبه با حضور ژاپن، استرالیا و هند را تقویت کرده است. پیمان سه‌جانبه امنیتی با حضور انگلستان و استرالیا به وجود آورده و رابطه با آسه‌آن را تقویت کرده است. همچنین بر گستره همکاری‌‌‌های اقتصادی با تعداد زیادی از کشور‌ها افزوده شده است. چین در واکنش به این اقدامات بر گستره روابط خود با کشورهای منطقه افزوده است. رقابت بین آمریکا و چین بر سر اعمال نفوذ در منطقه برای کشورهای این منطقه عاملی مثبت محسوب می‌شود. نتیجه انتخابات میان‌دوره‌‌‌ای کنگره آمریکا یعنی کسب اکثریت از سوی جمهوری‌خواهان در مجلس نمایندگان و برگزاری بیستمین کنگره حزب کمونیست چین تضمین می‌کند که رقابت استراتژیک بین آمریکا و چین شدت پیدا خواهد کرد و این عامل اثرات بزرگی بر دیگر کشورها خواهد داشت.