اهمیت این مساله آنجاست که این ویژگی کالاهای کم‌‌‌کشش به ما نشان می‌دهد، دست تولید‌‌‌کننده‌‌‌های کالاهای کم‌‌‌کششی مانند دارو در بازار این نوع کالاها بازتر از دست مصرف‌کنندگان آن است؛ در نتیجه، هر چه بازار این قسم کالاها به سمت انحصار و تبانی نزدیک‌‌‌تر شود، وضعیت برای مصرف‌کنندگان بدتر خواهد شد. مضاف بر این، از آنجا که دارو از جمله کالاهایی است که به‌طور مستقیم با حیات انسان‌‌‌ها سروکار دارد، بررسی وضعیت بازار آن اهمیت دوچندان پیدا می‌کند. در نتیجه بدیهی است که یکی از مسائل مهم علم اقتصاد در حوزه سلامت، پاسخ دادن به این پرسش است که بازار دارو باید به چه صورت باشد و قیمت آن باید به چه صورتی تعیین شود. به‌عبارت دیگر، آیا قیمت دارو باید در بازار آزاد تعیین شود یا می‌‌‌توان ادعا کرد که با توجه به ویژگی این کالا، می‌‌‌توانیم بازار آن را مصداق شکست بازار (Market Failure) بدانیم؛ در نتیجه، نیاز به حضور و مداخله دولت وجود دارد.

مساله بازار دارو به اینجا ختم نمی‌شود. یکی از مسائل دیگری که در بازار دارو وجود دارد، نیاز به کسب مجوز برای تولید و فروش داروها توسط شرکت‌های دارویی است. اینکه آیا این داروها به لحاظ ایمنی و موثر بودن مورد تایید سازمان‌های نظارتی دولتی هستند یا خیر. پاسخ به این مساله یکی از پیچیدگی‌‌‌های بازار داروست و حکایت چند دهه گذشته FDA (سازمان غذا و داروی آمریکا) در این زمینه بسیار درس‌‌‌آموز است. سخت‌‌‌گیری‌‌‌های این سازمان پس از الحاقیه سال ۱۹۶۲ موجب شد تا مرگ‌‌‌ومیر آمریکایی‌‌‌ها نسبت به اروپایی‌‌‌ها به‌خاطر تاخیر در دسترسی بیماران به داروهای ایمن و موثر آنچنان بالا باشد که موجب شکل‌‌‌گیری جنبش‌‌‌های اجتماعی در آمریکا علیه این سازمان شود.

در حقیقت، آنچه موجب خشم افکار عمومی نسبت به FDA شده ‌‌‌بود، این بود که داروهای ایمن و موثر در بازار وجود داشت؛ اما سخت‌‌‌گیری‌‌‌های FDA موجب می‌‌‌شد تا ورود این داروها به بازار حتی تا ۱۰سال به طول انجامد و در نتیجه این مداخله سختگیرانه دولتی، هزاران آمریکایی جان خود را می‌‌‌باختند؛ در حالی که در آن سوی اقیانوس، اروپایی‌‌‌ها از همان بیماری‌‌‌ها -به‌‌‌دلیل دسترسی داشتن به داروهای مربوطه در بازار- جان سالم به‌در می‌‌‌بردند. با توجه به این مقدمه، اقتصاددانان حوزه دارو همواره با دو پرسش جدی مواجه هستند. پرسش اول اینکه بازار دارو و روش تعیین قیمت دارو باید به چه صورت باشد؟ پرسش دوم هم این است که چه میزان از ایمنی منفعت دارد و از چه میزان به بعد، هزینه ایمنی از منافع آن بیشتر می‌شود؟ بر این اساس، در این پرونده تلاش می‌‌‌کنیم پاسخی برای این دو پرسش بیابیم.