راه‌ حل مسائل جهان؟

بنا بر قانونی که در سال ۱۹۸۰ به تصویب رسید، هر دولتی که در ایالات‌متحده قدرت را در دست می‌گیرد، باید سند استراتژی امنیت ملی ایالات‌متحده موسوم به NSS را منتشر کند. این سند به طور حقیقی یک سند استراتژیک نیست؛ چرا که راه‌حل‌هایی برای مسائل امنیتی و مهم این کشور و از سوی افرادی که در وزارت امور خارجه، پنتاگون یا شورای امنیت ملی سمتی دارند، ارائه نمی‌‌‌دهد. این سند در واقع مجموعه‌ای از مفاهیم، اهداف و اعلام مواضع سیاسی است که برای مخاطبان داخلی و خارجی تدوین می‌شود.

اکنون پس از یک‌ماه تاخیر، سند امنیت ملی دولت بایدن منتشر شده است. این سند نیز همچون سایر سندهای پیشین، سندی استراتژیک نیست. بخش‌هایی از این سند به‌طور کلی، بیانگر شیوه‌ای از نگاه به روابط بین‌الملل در عصر حاضر و بخش‌های دیگر شبیه سخنرانی‌هایی است که برای مبارزات انتخابی و در راستای تکریم دستاوردهای دولت تدوین شده است. دیدگاه کلی در مورد امنیت ملی که در سند دولت بایدن به چشم می‌خورد، دارای برخی ویژگی‌های تحسین‌برانگیز و تاکید بر دو ویژگی مهم است. نخست آنکه رقابت با دیگر قدرت‌های بزرگ و همکاری با همان قدرت‌ها، به عنوان دو حوزه مساوی و همزمان برای رسیدگی به مشکلات جهانی را در دستور کار قرار داده است. تغییرات اقلیمی به‌طور ویژه در رأس مسائل و بحران‌های مشترک جهانی قرار گرفته است و نگرانی از شیوع بیماری‌های عفونی و اختلال در اقتصاد جهان در ادامه آن در لیست قرار گرفته‌اند.

در این میان، بعضا ممکن است میان رقابت و همکاری، تناقض پیدا شود؛ اما در این سند مرز مشخصی میان همکاری و رقابت کشیده نشده است؛ چرا که حاصل جمع روابط با دیگر کشورهای جهان، صفر نخواهد بود. دولت بایدن در این سند به‌طور واضح از تمایل خود برای همکاری با هر کشور، از جمله رقبای ژئوپلیتیکی برای حل چالش‌های مشترک سخن می‌گوید.

چین قدرت بزرگی است که هم جنبه‌های رقابتی آن، از جمله قدرت نظامی چین و هم جنبه‌های همکاری با آن، از جمله در مسائلی همچون مهار انتشار گازهای گلخانه‌‌‌ای و بیماری‌‌‌های عفونی، برای ایالات‌متحده قابل‌توجه است. چین نقش برجسته‌‌‌ای در سند امنیت ملی ایالات‌متحده بازی می‌کند و بیش از یک‌بار در کل متن، چین را متهم به «تلاش برای تغییر شکل نظام بین‌الملل» می‌کند. سوالی که اینجا مطرح می‌شود، این است که آیا چین را باید به‌عنوان نیرویی که در بلندمدت در سودای تغییر نظام بین‌الملل است، ببینیم یا به صورت بازیگری بزرگ در نظمی است که در حال حاضر روابط بین‌الملل را شکل داده است.

موضوع جالب دیگری که در سند استراتژی امنیت ملی ایالات‌متحده در دوران بایدن به چشم می‌خورد، حذف مرز بین امور داخلی و خارجی در مورد امنیت ملی است. این سند به‌درستی، توجه را به سوی افراط‌گرایی خشونت‌آمیز داخلی جلب می‌کند که امروزه نسبت به تروریسم با منشأ خارجی، تهدید جدی‌تری برای ایالات‌متحده است. فراتر از این، ایجاد گسست‌های داخلی، به‌ویژه تهدید برای دموکراسی آمریکاست که توانایی این کشور را برای پیشبرد منافع خود در خارج از کشور تضعیف می‌کند.

زمانی که جورج کنان، اندیشمند سیاسی، توصیه‌های استراتژیک خود برای مهار اتحاد جماهیر شوروی در اوایل جنگ سرد را ارائه کرد، توجه‌ها را به ارتباط میان نحوه رسیدگی ایالات‌متحده به مشکلات داخلی خود و موفقیت آن در خارج جلب کرد. جورج کنان در آن زمان نوشت: «نمایش عدم‌تصمیم، تفرقه و از هم پاشیدگی داخلی در آمریکا، دشمن را تقویت می‌کند.» همین اصل امروز در مورد توانایی ایالات‌متحده برای رویارویی با روسیه و چین، در سند استراتژی امنیت ملی بایدن تبلور پیدا کرده است.

این سند و تاکید آن بر مسائل داخلی به‌طور اساسی متن استراتژیک نیست، بلکه سندی مدیریتی برای مصرف عمومی است. این سند خوش‌بینی‌‌‌ها را تقویت می‌کند؛ چرا که تاکید می‌کند حکومت‌‌‌های استبدادی در اعمال خود در مقایسه با ساختارهای دموکراتیک معایبی دارند، اما برخی مزایای جبران‌کننده نیز در دل این دست حکومت‌ها نهفته است. از سوی دیگر، استراتژی واقع‌بینانه، مستلزم در نظر گرفتن کامل‌ترین و بدبینانه‌ترین شرایط است و اینکه چگونه حزب‌گرایی سبب اختلال در سیاست خارجی شده است. همچنین این سند با وجود بررسی هزینه‌‌‌ها، ریسک‌‌‌ها و ارزش‌‌‌ها، راهبردی را پیش‌روی رئیس‌جمهور ایالات‌متحده برای سخت‌‌‌ترین تصمیماتی که باید بگیرد، همچون اقدام نظامی علیه چین برای مهار تایوان، ارائه نمی‌کند. سند استراتژی امنیت ملی ایالات متحده همچنین به حفظ «ظرفیت ما برای مقاومت در برابر هرگونه توسل به زور یا اجبار علیه تایوان» اشاره می‌کند؛ اما اشاره‌‌‌ای به استفاده از این ظرفیت نمی‌‌‌کند.