نظارت بر بازیگران
بررسیها از عملکرد یکی دو سال اخیر در این حوزه نیز نشان از آن دارد که حضور افراد غیرحرفهای در بازار، نیاز به فعالیت و حضور شرکتهای سبدگردان را بیش از گذشته نمایان میکند. در واقع نه تنها شرکتهای سبدگردان، بلکه دیگر نهادهای مالی از جمله کارگزاریها، شرکتهای مشاور سرمایهگذاری و شرکتهای تامین سرمایه نیز بسیار محدود هستند و باید توسعه یابند. در این راستا باید تاکید کرد که صرف اعطای مجوز به خودی خود کارکردی نخواهد داشت و باید در فضای رقابتی عملکردی مناسب داشته باشد تا بتواند فعالیتی مثبت باشد و کارکردی مطلوب از خود برجای گذارد. از سوی دیگر درباره بررسی تاثیر این شرکتهای سبدگردانی در عملکرد بازار سرمایه و تبعات ورود این شرکتهای جدید به بازار نیز باید عنوان کرد که در حال حاضر بسیاری از شرکتهای فعال در این حوزه بدون داشتن مجوزهای لازم فعالیت دارند و در واقع از فعالیت رسمی برخوردار نیستند.
بهتر است سازمان بورس قبل از اعطای مجوزهای لازم، نظارتهای خود بر این حوزه را گسترش دهد.ا فزون بر این نباید این نکته را نیز نادیده گرفت که برخی نهادهای مالی دارای مجوز از سوی سازمان بورس نیز عملکردی مناسب در حرفه خود نداشته و چه بسا ضرر و زیانهای زیادی نیز به سهامداران وارد کردهاند. یکی از دلایل اصلی تشکیل چنین روندی نیز همان نبود نظارتهای لازم و کافی از سوی سازمان بورس اوراق بهادار است.
اما جدا از مباحث مربوط به نظارت، شرکتهای سبدگردان با برخورداری از تیم حرفهای و تحلیلگران خبره، میتوانند نقش مهمی در توسعه فرهنگ تحلیلگری و بهرهمندی از نظرات کارشناسی در بازار سرمایه ایفا کنند. در مجموع باید عنوان کرد که شرکتهای سرمایهگذاری میتوانند تاثیر مثبتی در بازار داشته باشند. اما باید به سازوکار آزاد نیز پایبند باشیم و تنها مباحث نظارتی را گسترش دهیم و اجازه دهیم نهادهای مالی فعال در بازار سرمایه در فضا و شرایط رقابتی سالم به فعالیت بپردازند و هر نهادی که خدمات بهتر و کارآتر ارائه دهد، مورد توجه سهامداران قرار گیرد. در مقابل هر نهادی که خدمات مناسب به سهامداران ارائه ندهد، قطعا از بازار سرمایه حذف خواهد شد.